۱۰۶٬۲۵۳
ویرایش
({{سرور شهیدان}}←وابستهها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
همچنان که شعارهای انقلابی «هیهات مناالذلة» و «إن الحیاة عقیدة و جهاد» که برگرفته از تاریخ کربلا بود، در کنار اشعار پر اشک و آه معنا و مفهوم جدیدی پدید آورده و ضمن عزاداری با ارزش سنتی- که هرگز نباید فراموش شود- ابعاد حماسه کربلا نیز باید تشریح گردد.<ref> ر.ک: مقدمه، ص18-19</ref> در نتیجه در این کتاب محققین محترم سعی دارند تا از ریشهها و انگیزههای واقعه شروع و بابیان آثار و ثمرات آن ختم گردد.<ref> ر.ک: مقدمه، ص22</ref> | همچنان که شعارهای انقلابی «هیهات مناالذلة» و «إن الحیاة عقیدة و جهاد» که برگرفته از تاریخ کربلا بود، در کنار اشعار پر اشک و آه معنا و مفهوم جدیدی پدید آورده و ضمن عزاداری با ارزش سنتی- که هرگز نباید فراموش شود- ابعاد حماسه کربلا نیز باید تشریح گردد.<ref> ر.ک: مقدمه، ص18-19</ref> در نتیجه در این کتاب محققین محترم سعی دارند تا از ریشهها و انگیزههای واقعه شروع و بابیان آثار و ثمرات آن ختم گردد.<ref> ر.ک: مقدمه، ص22</ref> | ||
در بخش نخست در شش فصل به شخصیت [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و | در بخش نخست در شش فصل به شخصیت [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و فلسفهی عزاداری پرداخته شده است و در پایان بخش اول تحلیل صحیح در فلسفهی عزاداری آمده است. | ||
نویسنده درباره شخصیت [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] مینویسد: امام حسین(ع) چه در عصر رسول خدا(ص) و چه پس از آن حضرت، تا زمان خلافت معاویه همواره مورد احترام مسلمانان و خلفا قرار داشت، چرا که وی علاوه بر امتیازات انسانی و عظمت روحی و معنوی و کرامت و بزرگواری، فرزند رسول خدا(ص) و مورد محبت فوقالعاده او بود، ولی در زمان معاویه و سپس یزید وضع دگرگون شد. هر چند معتقدیم ریشههای جریان خونین کربلا را باید از «سقیفه» پیجویی کرد. <ref> ر.ک: متن کتاب، ص41-42</ref> | نویسنده درباره شخصیت [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] مینویسد: امام حسین(ع) چه در عصر رسول خدا(ص) و چه پس از آن حضرت، تا زمان خلافت معاویه همواره مورد احترام مسلمانان و خلفا قرار داشت، چرا که وی علاوه بر امتیازات انسانی و عظمت روحی و معنوی و کرامت و بزرگواری، فرزند رسول خدا(ص) و مورد محبت فوقالعاده او بود، ولی در زمان معاویه و سپس یزید وضع دگرگون شد. هر چند معتقدیم ریشههای جریان خونین کربلا را باید از «سقیفه» پیجویی کرد. <ref> ر.ک: متن کتاب، ص41-42</ref> |