۱۰۵٬۶۴۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
سنکا در جایگاه یکی از چهرههای اصلی فلسفۀ دورۀ امپراتوری روم از پایهگذاران اصلی فلسفۀ رواقی است که نوشتههای بسیاری از او در دسترس است و آثار او در دوران رنسانس از سوی بسیاری افراد شاخص بهویژه میشل دومونتنی مورد ستایش قرار داشت؛ یعنی به عنوان فردی و برجسته و بحثبرانگیز از دوران باستان مورد توجه بود. جستارهای اخلاقی او بر اساس آموزههای رواقیگری استوار است؛ در آن دوران در طبقۀ برتر جامعۀ روی رواقیگری فلسفۀ رایج و چارچوب اخلاقی غالب بود که بهویژه در سیاست نمود بسیار داشت. | سنکا در جایگاه یکی از چهرههای اصلی فلسفۀ دورۀ امپراتوری روم از پایهگذاران اصلی فلسفۀ رواقی است که نوشتههای بسیاری از او در دسترس است و آثار او در دوران رنسانس از سوی بسیاری افراد شاخص بهویژه میشل دومونتنی مورد ستایش قرار داشت؛ یعنی به عنوان فردی و برجسته و بحثبرانگیز از دوران باستان مورد توجه بود. جستارهای اخلاقی او بر اساس آموزههای رواقیگری استوار است؛ در آن دوران در طبقۀ برتر جامعۀ روی رواقیگری فلسفۀ رایج و چارچوب اخلاقی غالب بود که بهویژه در سیاست نمود بسیار داشت. | ||
او در دوران زندگی خود جستارهایی در مقولات مختلفی چون خشم، شفقت، منفعت، خداشناسی و ... نوشته است. بسیاری از آثار فلسفی سنکا پس از مرگ او در دوازده کتاب با عنوان «گفتگوها» در باب مسائل اخلاقی و فلسفی گردآوری شدند. این کتاب شامل بیست دفتر است که در آخرین سالهای زندگیاش به نوشتن آن اهتمام ورزیده است. سنکا در این کتاب به فلسفه، تجربهها، شادیها و رنجهای خود اشاره میکند. سنکا این نامهها را خطاب به دوستش لوسیلیوس (دادستان وقت سیسیلی که دستی هم در نوشتن داشت» نوشته است. به تقریب میتوان گفت تاریخ نگارش این نامهها سالهای 63 تا 65 میلادی است. | او در دوران زندگی خود جستارهایی در مقولات مختلفی چون خشم، شفقت، منفعت، خداشناسی و... نوشته است. بسیاری از آثار فلسفی سنکا پس از مرگ او در دوازده کتاب با عنوان «گفتگوها» در باب مسائل اخلاقی و فلسفی گردآوری شدند. این کتاب شامل بیست دفتر است که در آخرین سالهای زندگیاش به نوشتن آن اهتمام ورزیده است. سنکا در این کتاب به فلسفه، تجربهها، شادیها و رنجهای خود اشاره میکند. سنکا این نامهها را خطاب به دوستش لوسیلیوس (دادستان وقت سیسیلی که دستی هم در نوشتن داشت» نوشته است. به تقریب میتوان گفت تاریخ نگارش این نامهها سالهای 63 تا 65 میلادی است. | ||
ساختار این اثر طبق نظر بیکن، بیشتر مجموعهای جستارهاست تا نامه. مخاطب غالباً با اسم ذکر میشود؛ اما هویت وی در درجۀ دوم اهمیت مقصود اصلی قرار دارد. در مقام نمونه زبان در آغاز نامۀ 75 ممکن است فرد را به این گمان درافکند که این نامهها پیدرپی و شتابزده نوشته شدهاند؛ اما همنشینی بیشائبۀ کلمات اثرگذار، توازن سبک و تفکر و تلاش مستمر پشت آن نشان میدهد که زبان تلخ و درشت آن متأثر از سادگی و بیپیرایگی رساله است. | ساختار این اثر طبق نظر بیکن، بیشتر مجموعهای جستارهاست تا نامه. مخاطب غالباً با اسم ذکر میشود؛ اما هویت وی در درجۀ دوم اهمیت مقصود اصلی قرار دارد. در مقام نمونه زبان در آغاز نامۀ 75 ممکن است فرد را به این گمان درافکند که این نامهها پیدرپی و شتابزده نوشته شدهاند؛ اما همنشینی بیشائبۀ کلمات اثرگذار، توازن سبک و تفکر و تلاش مستمر پشت آن نشان میدهد که زبان تلخ و درشت آن متأثر از سادگی و بیپیرایگی رساله است. |