۱۰۶٬۴۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
نام شاهنامه که میآید، بسیاری بیگمان یاد جنگ رستم و سهراب، روزگار زرین جمشید، خونآشامی ضحاک، عشق بیژن و منیژه، تاریخ ساسانیان، شکوه ایرانزمین و ... میافتند؛ اما دربارۀ فرهمندی و ماندگاری و استواری شاهنامه شاید بسیار چیزها را ندانیم که چرا و چگونه [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] سروده شد و چرا پس از گذشت هزارههای گمشده، هنوز [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] برگ زرین ادبیات و حماسۀ ایرانی است؟ [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] در چارچوب اسطوره، افسانه و حماسهسرایی، شناسنامۀ یک تبار و یک فرهنگ را به شکوه و چکاد بلند تاریخ میرساند. | نام شاهنامه که میآید، بسیاری بیگمان یاد جنگ رستم و سهراب، روزگار زرین جمشید، خونآشامی ضحاک، عشق بیژن و منیژه، تاریخ ساسانیان، شکوه ایرانزمین و... میافتند؛ اما دربارۀ فرهمندی و ماندگاری و استواری شاهنامه شاید بسیار چیزها را ندانیم که چرا و چگونه [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] سروده شد و چرا پس از گذشت هزارههای گمشده، هنوز [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] برگ زرین ادبیات و حماسۀ ایرانی است؟ [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] در چارچوب اسطوره، افسانه و حماسهسرایی، شناسنامۀ یک تبار و یک فرهنگ را به شکوه و چکاد بلند تاریخ میرساند. | ||
[[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] کابوس مردمانی خموش و شکستخورده را در چکامهای بلند به رؤیا و فردای روشن گره میزند. فردوسی فریاد یک ملت در بند بود؛ در جایجای شاهنامه پند و اندرز، خردورزی، دوری از دروغ و آز، دشمنی و کینهتوزی، تشویق به مردمداری، نیکی به دیگران، رواداری، میهندوستی، راستگویی و ... دیده میشود؛ در سدههای تاریک و خونین که نامبردن از ایران و ایرانی گناه بزرگی شمرده میشد و بسیار زیر نام زندیق، قرمطی، رافضی، مرتد کشته شدند، فردوسی در شاهنامه بیش از صد بار نام ایران را سر میدهد. | [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] کابوس مردمانی خموش و شکستخورده را در چکامهای بلند به رؤیا و فردای روشن گره میزند. فردوسی فریاد یک ملت در بند بود؛ در جایجای شاهنامه پند و اندرز، خردورزی، دوری از دروغ و آز، دشمنی و کینهتوزی، تشویق به مردمداری، نیکی به دیگران، رواداری، میهندوستی، راستگویی و... دیده میشود؛ در سدههای تاریک و خونین که نامبردن از ایران و ایرانی گناه بزرگی شمرده میشد و بسیار زیر نام زندیق، قرمطی، رافضی، مرتد کشته شدند، فردوسی در شاهنامه بیش از صد بار نام ایران را سر میدهد. | ||
[[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] را میتوان سرآمد چکامهسرایان حماسهسرای جهان دانست؛ او در سرودههایش چنان چیره است که هیچ فیلسوف، تاریخنگار و چکامهسرایی توان هماوردی با وی را ندارد. در این کتاب راز ماندگاری [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] بررسی شده است. | [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] را میتوان سرآمد چکامهسرایان حماسهسرای جهان دانست؛ او در سرودههایش چنان چیره است که هیچ فیلسوف، تاریخنگار و چکامهسرایی توان هماوردی با وی را ندارد. در این کتاب راز ماندگاری [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] بررسی شده است. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
همانگونه که بسیاری از سرایندگان وامدار [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] هستند، [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] هم وامدار بزرگانی چون [[رودکی، جعفر بن محمد|رودکی]] و [[دقیقی، محمد بن احمد|دقیقی]] است و در [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] از هر دوی این بزرگواران یاد میکند. از کسانی که همواره پاسدار حکیم توس بودند، مانند ابوالعباس فضل بن احمد اسفراینی ـ نخستین وزیر سلطان محمود ـ و خواجه احمد بن حسن میمندی از نزدیکان دربار محمود هم باید نام برد که از [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] پشتیبانی کردند. در بخش دوم کتاب خواننده با آموزگاران فردوسی بیشتر آشنا میشود. | همانگونه که بسیاری از سرایندگان وامدار [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] هستند، [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] هم وامدار بزرگانی چون [[رودکی، جعفر بن محمد|رودکی]] و [[دقیقی، محمد بن احمد|دقیقی]] است و در [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] از هر دوی این بزرگواران یاد میکند. از کسانی که همواره پاسدار حکیم توس بودند، مانند ابوالعباس فضل بن احمد اسفراینی ـ نخستین وزیر سلطان محمود ـ و خواجه احمد بن حسن میمندی از نزدیکان دربار محمود هم باید نام برد که از [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] پشتیبانی کردند. در بخش دوم کتاب خواننده با آموزگاران فردوسی بیشتر آشنا میشود. | ||
[[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] در شاهنامه تنها به سرایش افسانهها، حماسههای پهلوانان و قصههای تاریخی نپرداخته است، بلکه در جایجای سرودهها با اندیشههای نغز، اخلاق، نیکنامه، خودشناسی، پند و اندرز، فرهنگ، پرهیز از دروغ، آز، دشمنی و ... روبرو هستیم. افزون بر این با جستارهایی مانند دانش پزشکی، بومنگاری، خنیاگری، درفش و ... برخورد میکنیم که سترگی و ماندگاری شاهنامه را نسبت به دیگر حماسهها بازنمایی میکند. در بخش سوم کوشیده شده است جستارها، واژهها، نماد و مفاهیم اشعار فردوسی بررسی شود. | [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] در شاهنامه تنها به سرایش افسانهها، حماسههای پهلوانان و قصههای تاریخی نپرداخته است، بلکه در جایجای سرودهها با اندیشههای نغز، اخلاق، نیکنامه، خودشناسی، پند و اندرز، فرهنگ، پرهیز از دروغ، آز، دشمنی و... روبرو هستیم. افزون بر این با جستارهایی مانند دانش پزشکی، بومنگاری، خنیاگری، درفش و... برخورد میکنیم که سترگی و ماندگاری شاهنامه را نسبت به دیگر حماسهها بازنمایی میکند. در بخش سوم کوشیده شده است جستارها، واژهها، نماد و مفاهیم اشعار فردوسی بررسی شود. | ||
نام سیزده تن از قهرمانان، اسطورهها و پهلوانان افسانهای شاهنامه در 115 زبانزد و فرهنگ عامیانۀ مردم ایران و افغانستان بازتاب یافته است که در این میان رستم در ردۀ نخست یا 37 مثل یا زبانزد قرار دارد؛ در بخش چهارم پهلوانان و قهرمانان شاهنامه در زبانزدهای پارسی آورده شده است. پرتو [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] بر زبانزد و گفتار و فرهنگ عامیانه در زبان انگلیسی بسیار است. در بخش پنجم چند فراز این ابیات آورده شده است. | نام سیزده تن از قهرمانان، اسطورهها و پهلوانان افسانهای شاهنامه در 115 زبانزد و فرهنگ عامیانۀ مردم ایران و افغانستان بازتاب یافته است که در این میان رستم در ردۀ نخست یا 37 مثل یا زبانزد قرار دارد؛ در بخش چهارم پهلوانان و قهرمانان شاهنامه در زبانزدهای پارسی آورده شده است. پرتو [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]] بر زبانزد و گفتار و فرهنگ عامیانه در زبان انگلیسی بسیار است. در بخش پنجم چند فراز این ابیات آورده شده است. |