دیوان عنصری بلخی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ ژوئن ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - 'عنصري، حسن بن احمد' به 'عنصری، حسن بن احمد'
جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}} ↵↵↵{{کاربردهای دیگر|' به '| پس از = | پیش از = }} {{کاربردهای دیگر|')
جز (جایگزینی متن - 'عنصري، حسن بن احمد' به 'عنصری، حسن بن احمد')
خط ۶: خط ۶:
ديوان
ديوان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[عنصري، حسن بن احمد]] (نويسنده)
[[عنصری، حسن بن احمد]] (نويسنده)


[[دبیرسیاقی، سید محمد]] (نويسنده)
[[دبیرسیاقی، سید محمد]] (نويسنده)
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}  
}}  
{{کاربردهای دیگر|دیوان اشعار (ابهام‌ زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|دیوان اشعار (ابهام‌ زدایی)}}
'''دیوان عنصری بلخی'''، مشتمل بر اشعار و سروده‌های [[عنصري، حسن بن احمد|ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری]] (متوفی 431ق)، بزرگ‎ترین استاد قصیده‌پرداز و مدح‎سرای قرن پنجم است. این دیوان در یک جلد به کوشش [[دبیرسیاقی، سید محمد|سید محمد دبیر سیاقی]] (متوفی 1440ق) منتشر شده است.
'''دیوان عنصری بلخی'''، مشتمل بر اشعار و سروده‌های [[عنصری، حسن بن احمد|ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری]] (متوفی 431ق)، بزرگ‎ترین استاد قصیده‌پرداز و مدح‎سرای قرن پنجم است. این دیوان در یک جلد به کوشش [[دبیرسیاقی، سید محمد|سید محمد دبیر سیاقی]] (متوفی 1440ق) منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه محقق در شرح‌حال [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] و ممدوحان او آغاز شده است سپس مقدمه دیوان عنصری از کتاب مجمع القصائد و منقولات تذکره‌ها و کتب ادب و تاریخ درباره [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] آمده، پس‌ازآن قصاید، رباعیات، ابیات پراکنده مثنویات و در آخر اشعار منسوب به [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] ذکر شده است.
کتاب با مقدمه محقق در شرح‌حال [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] و ممدوحان او آغاز شده است سپس مقدمه دیوان عنصری از کتاب مجمع القصائد و منقولات تذکره‌ها و کتب ادب و تاریخ درباره [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] آمده، پس‌ازآن قصاید، رباعیات، ابیات پراکنده مثنویات و در آخر اشعار منسوب به [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] ذکر شده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق در مقدمه‌اش بر کتاب، شرح‌حال [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] و نیز منقولات تذکره‌ها و کتب ادبی و تاریخی درباره [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] را گردآوری کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دوازده تا سی</ref>‏. محقق، با گشت‌وگذار در اشعار [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] نام ممدوحان عنصری را استخراج نموده که به عدد هشت ختم می‌شود و بیشترین مدح در خصوص سلطان محمود غزنوی (متوفی 421ق) است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه بیست‌وسه تا بیست‌وچهار</ref>
محقق در مقدمه‌اش بر کتاب، شرح‌حال [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] و نیز منقولات تذکره‌ها و کتب ادبی و تاریخی درباره [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] را گردآوری کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه دوازده تا سی</ref>‏. محقق، با گشت‌وگذار در اشعار [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] نام ممدوحان عنصری را استخراج نموده که به عدد هشت ختم می‌شود و بیشترین مدح در خصوص سلطان محمود غزنوی (متوفی 421ق) است<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه بیست‌وسه تا بیست‌وچهار</ref>


[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، ملک‌الشعرای دربار‎ محمود‎ غزنوی‎، یکی از بزرگ‎ترین مدیحه‌سرایان و قصیده‌پردازان شعر فارسی است. از وی 70 قصیده و 77 رباعی‎ و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهایشان، موضع‎گیری‌های‎ متفاوتی در قبال او‎ داشته‌اند‎: عده‌ای مدیحه‌سرایی وی را موردانتقاد قرار داده‌اند، برخی از تجملات او -که درنتیجه ثناگستری به دست آورده بود- یاد کرده‌اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی‎ تأثیرهایی پذیرفته‌اند. در تمام دیوان، یک قرینه غیرمتوازن و تعبیر‎ غیرمناسب‎ به‌دشواری می‌توان یافت و یک جمله که در افادت غرض و پرورش مقصود دخالت نداشته باشد، نمی‌توان‎ دید‎. عبارتش بامعنی متوازن؛ نه عبارت‎ها کوتاه است و نه معانی ناساز و بی‌اندام. مبنای‎ سخن [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، بر عواطف و احساسات شاعرانه نیست. شعر وی از لطافت‎ شاعرانه چندان بهره ندارد‎، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری‎]] خود‎ نیز متوجه این مطلب بوده و در قطعه معروف خود، تغزل را رودکی‌وار‎ نیکو‎ دانسته، اقرار کرده است تغزل‎های وی رودکی‌وار نیست؛ اما خلق مضامین مدحی و آمیختن برخی‎ از‎ مفاهیم شعری با بعضی تمثیل‎ها و رنگ استدلال دادن به معانی غزلی و مدحی‎ از‎ شاخص‎های سخن اوست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/24 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص 25-24]</ref>‏.
[[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]، ملک‌الشعرای دربار‎ محمود‎ غزنوی‎، یکی از بزرگ‎ترین مدیحه‌سرایان و قصیده‌پردازان شعر فارسی است. از وی 70 قصیده و 77 رباعی‎ و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهایشان، موضع‎گیری‌های‎ متفاوتی در قبال او‎ داشته‌اند‎: عده‌ای مدیحه‌سرایی وی را موردانتقاد قرار داده‌اند، برخی از تجملات او -که درنتیجه ثناگستری به دست آورده بود- یاد کرده‌اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی‎ تأثیرهایی پذیرفته‌اند. در تمام دیوان، یک قرینه غیرمتوازن و تعبیر‎ غیرمناسب‎ به‌دشواری می‌توان یافت و یک جمله که در افادت غرض و پرورش مقصود دخالت نداشته باشد، نمی‌توان‎ دید‎. عبارتش بامعنی متوازن؛ نه عبارت‎ها کوتاه است و نه معانی ناساز و بی‌اندام. مبنای‎ سخن [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]، بر عواطف و احساسات شاعرانه نیست. شعر وی از لطافت‎ شاعرانه چندان بهره ندارد‎، [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری‎]] خود‎ نیز متوجه این مطلب بوده و در قطعه معروف خود، تغزل را رودکی‌وار‎ نیکو‎ دانسته، اقرار کرده است تغزل‎های وی رودکی‌وار نیست؛ اما خلق مضامین مدحی و آمیختن برخی‎ از‎ مفاهیم شعری با بعضی تمثیل‎ها و رنگ استدلال دادن به معانی غزلی و مدحی‎ از‎ شاخص‎های سخن اوست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/24 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص 25-24]</ref>‏.


شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] همانند شعر‎ دوران‎ سامانی و غزنوی، شعری است محکم‎، باصلابت‎ و با لحنی حماسی؛ علاوه بر متانت و بلندهمتی شخصی وی، حال و هوای غالب بر‎ دربار‎ محمود -که حال و هوای جنگ‎ و جهاد‎ دینی‎ بوده- نیز بی‌شک‎ در‎ این امر مؤثر بوده‎ است‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>‏.
شعر [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] همانند شعر‎ دوران‎ سامانی و غزنوی، شعری است محکم‎، باصلابت‎ و با لحنی حماسی؛ علاوه بر متانت و بلندهمتی شخصی وی، حال و هوای غالب بر‎ دربار‎ محمود -که حال و هوای جنگ‎ و جهاد‎ دینی‎ بوده- نیز بی‌شک‎ در‎ این امر مؤثر بوده‎ است‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>‏.


در‎ شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، ترکیب‌های عربی‎ نیز‎ به میزانی متوسط به کار رفته است؛ حال‎آنکه در شعر دوران سامان ترکیبات عربی بسیار اندک است. نمونه‌هایی از ترکیبات عربی شعر او عبارتند از: سید الامرا<ref>ر. ک: متن کتاب، ص1، بیت 13</ref>‏؛ معاذ الله<ref>ر. ک: غلامرضایی، محمد، ص30؛ متن کتاب، ص2، بیت 31</ref>‏.
در‎ شعر [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]، ترکیب‌های عربی‎ نیز‎ به میزانی متوسط به کار رفته است؛ حال‎آنکه در شعر دوران سامان ترکیبات عربی بسیار اندک است. نمونه‌هایی از ترکیبات عربی شعر او عبارتند از: سید الامرا<ref>ر. ک: متن کتاب، ص1، بیت 13</ref>‏؛ معاذ الله<ref>ر. ک: غلامرضایی، محمد، ص30؛ متن کتاب، ص2، بیت 31</ref>‏.


بلندترین قصیده دیوان عنصری که 163 بیت دارد، با مطلع:
بلندترین قصیده دیوان عنصری که 163 بیت دارد، با مطلع:
خط ۵۴: خط ۵۴:




بررسی واژه‌های قافیه در قصاید بازمانده‎ از‎ [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، نشان‎ می‌دهد‎ که‎ وی در جستجوی قافیه‌های‎ دشوار نبوده است و برخلاف بعضی از شاعران قرن پنجم، قافیه‌هایی با روی ژ، چ، خ، ق، ع، غ و امثال آن‌ها به‎ کار‎ نبرده است. البته در بعضی ابیات‎ پراکنده‎ پایان‎ دیوان‎، پاره‌ای‎ قافیه‌های نسبتاً دشوار‎ وجود‎ دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص34]</ref>‏.
بررسی واژه‌های قافیه در قصاید بازمانده‎ از‎ [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]، نشان‎ می‌دهد‎ که‎ وی در جستجوی قافیه‌های‎ دشوار نبوده است و برخلاف بعضی از شاعران قرن پنجم، قافیه‌هایی با روی ژ، چ، خ، ق، ع، غ و امثال آن‌ها به‎ کار‎ نبرده است. البته در بعضی ابیات‎ پراکنده‎ پایان‎ دیوان‎، پاره‌ای‎ قافیه‌های نسبتاً دشوار‎ وجود‎ دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: غلامرضایی، محمد، ص34]</ref>‏.


قصیده دیوان عنصری مجموعاً در این شش بحر اصلی عروض سروده شده است: مجتث‎، رمل‎، هزج‎، متقارب، خفیف و مضارع<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: همان]</ref>‏.
قصیده دیوان عنصری مجموعاً در این شش بحر اصلی عروض سروده شده است: مجتث‎، رمل‎، هزج‎، متقارب، خفیف و مضارع<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/34 ر.ک: همان]</ref>‏.


در دیوان [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، 77 رباعی وجود دارد؛ 58 رباعی از نظر قافیه کامل و 18 رباعی خصی‎ و یک‎ رباعی ناقص و از نظر قافیه‎ نامعلوم‎ است. زبان رباعیات‎ [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از زبان قصاید وی ساده‌تر و صمیمی‌تر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>‏.
در دیوان [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]، 77 رباعی وجود دارد؛ 58 رباعی از نظر قافیه کامل و 18 رباعی خصی‎ و یک‎ رباعی ناقص و از نظر قافیه‎ نامعلوم‎ است. زبان رباعیات‎ [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] از زبان قصاید وی ساده‌تر و صمیمی‌تر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>‏.


صورتی از تمثیل عبارت است از آوردن مصراعی‎ همراه با مصراع دیگر، به‌گونه‌ای که آن مصراع مثالی باشد برای مصراع‎ دیگر. این شیوه بیشتر‎ در‎ اشعار زهد و اخلاق و عرفان به کار رفته و پس از دوران مغول در شعر قرن نهم، به‌ویژه در غزل سبک هندی، بسیار پرکاربرد است. در شعر دوران سامانی و غزنوی، نمونه‌هایی برای آن‎ می‌توان یافت، اما ویژگی سبکی نیست. در شعر عنصری نیز نمونه‌هایی -نه در حد ویژگی سبک- می‌توان یافت. همچنین، ارسال المثل در سخن او، فراوان نیست؛ وی صرفاً در موارد معدودی‎ به‎ بعضی مثل‎های فارسی یا عربی اشاره کرده است. از میان سروده‌های خود عنصری نیز آنچه در فارسی ضرب‌المثل شده، اندک است. از همه معروف‎تر، مطلع معروف اوست:
صورتی از تمثیل عبارت است از آوردن مصراعی‎ همراه با مصراع دیگر، به‌گونه‌ای که آن مصراع مثالی باشد برای مصراع‎ دیگر. این شیوه بیشتر‎ در‎ اشعار زهد و اخلاق و عرفان به کار رفته و پس از دوران مغول در شعر قرن نهم، به‌ویژه در غزل سبک هندی، بسیار پرکاربرد است. در شعر دوران سامانی و غزنوی، نمونه‌هایی برای آن‎ می‌توان یافت، اما ویژگی سبکی نیست. در شعر عنصری نیز نمونه‌هایی -نه در حد ویژگی سبک- می‌توان یافت. همچنین، ارسال المثل در سخن او، فراوان نیست؛ وی صرفاً در موارد معدودی‎ به‎ بعضی مثل‎های فارسی یا عربی اشاره کرده است. از میان سروده‌های خود عنصری نیز آنچه در فارسی ضرب‌المثل شده، اندک است. از همه معروف‎تر، مطلع معروف اوست:
خط ۷۶: خط ۷۶:
قصاید بازمانده از عنصری، بیشتر در ستایش محمود غزنوی است. وی قصایدی‎ نیز در مدح برخی رجال درجه اول دربار غزنوی چون میمندی و برادران محمود و بعضی از سرداران بزرگ او و نیز در مدح سلطان مسعود غزنوی سروده است. محمود از پادشاهان بنام در‎ تاریخ‎ ایران قدیم است؛ قلمرو او از نظر وسعت تا عصر وی در میان پادشاهان دنیای اسلام کم‌نظیر بوده است؛ جنگ‎ها و لشکرکشی‌های متعدد او که در اکثر آن‌ها پیروز بوده در‎ تاریخ‎ ثبت و برای آشنایان به تاریخ قدیم ایران روشن است. عنصری نیز در برخی از قصیده‌های خویش به جنگ‎های محمود اشاره کرده است؛ بنابراین باید توجه داشت که شاعران در‎ حق‎ چنین ممدوحی بیشتر می‌توانند مبالغه کنند تا در حق ممدوحان کوچک و حاکمان ایلات؛ به‌عبارت‌دیگر، بزرگ‎نمایی در حق چنین کسی به حقیقت مقرون‎تر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/44 ر.ک: همان، ص45-44]</ref>‏.
قصاید بازمانده از عنصری، بیشتر در ستایش محمود غزنوی است. وی قصایدی‎ نیز در مدح برخی رجال درجه اول دربار غزنوی چون میمندی و برادران محمود و بعضی از سرداران بزرگ او و نیز در مدح سلطان مسعود غزنوی سروده است. محمود از پادشاهان بنام در‎ تاریخ‎ ایران قدیم است؛ قلمرو او از نظر وسعت تا عصر وی در میان پادشاهان دنیای اسلام کم‌نظیر بوده است؛ جنگ‎ها و لشکرکشی‌های متعدد او که در اکثر آن‌ها پیروز بوده در‎ تاریخ‎ ثبت و برای آشنایان به تاریخ قدیم ایران روشن است. عنصری نیز در برخی از قصیده‌های خویش به جنگ‎های محمود اشاره کرده است؛ بنابراین باید توجه داشت که شاعران در‎ حق‎ چنین ممدوحی بیشتر می‌توانند مبالغه کنند تا در حق ممدوحان کوچک و حاکمان ایلات؛ به‌عبارت‌دیگر، بزرگ‎نمایی در حق چنین کسی به حقیقت مقرون‎تر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/44 ر.ک: همان، ص45-44]</ref>‏.


[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] از شاعرانی است‎ که‎ در‎ مجموع در مدیحه‌سرایی، اعتدال را‎ رعایت‎ کرده‎ است. حتی اگر عنصری را با فرخی -که معاصر او است- بسنجیم درمی‌یابیم که ستایش‌های عنصری از محمود به حقیقت نزدیک‎تر‎ است‎ تا‎ ستایش‌های فرخی. عنصری با اینکه بر همه شاعران‎ عهد‎ محمود سروری و مهتری داشت و به روایت تذکره‌نویسان، ملک‌الشعرای دربار محمود بود و مورد توجه و عنایت خاص سلطان و درباریان بود‎ و از‎ ستایشگری‎ صاحب جلال و مکنت شده بود، در حق محمود گزافه‌گویی‌هایی از‎ نوع گزافه‌های انوری و ظهیر ندارد. البته مبالغه از عناصر اصلی شعر است و طبیعتاً در مدیحه نیز مانند دیگر‎ اغراض‎ شعری‎، مبالغه وجود دارد؛ در شعر عنصری نسبت به شاعران معاصر او‎ یا‎ پس از او این مبالغات معتدل‌تر است. این اعتدال را از خطاب‌های او و القابی که برای‎ ممدوحان‎ آورده‎ و نیز از مفاهیم مدحی او می‌توان دریافت. وی در مواردی چند، برای‎ تأیید‎ مدعای‎ خود، از جنگ‎ها و پیروزی‌ها و کردارهای محمود مثال آورده تا خوانندگان به مدیحه‌های وی گمان‎ دروغ نبرند‎. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در جایگاه شاعری درباری، به علاقه‌های ممدوح نیز توجهی خاص دارد؛ به همین‎ سبب‎ مطابق میل او، کوشش‌های او را در راه گسترش دین و برکندن ملحدان و بی‌دینان‎ و بدمذهبان‎ می‌ستاید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/45 ر.ک: همان، ص 45]</ref>‏.
[[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] از شاعرانی است‎ که‎ در‎ مجموع در مدیحه‌سرایی، اعتدال را‎ رعایت‎ کرده‎ است. حتی اگر عنصری را با فرخی -که معاصر او است- بسنجیم درمی‌یابیم که ستایش‌های عنصری از محمود به حقیقت نزدیک‎تر‎ است‎ تا‎ ستایش‌های فرخی. عنصری با اینکه بر همه شاعران‎ عهد‎ محمود سروری و مهتری داشت و به روایت تذکره‌نویسان، ملک‌الشعرای دربار محمود بود و مورد توجه و عنایت خاص سلطان و درباریان بود‎ و از‎ ستایشگری‎ صاحب جلال و مکنت شده بود، در حق محمود گزافه‌گویی‌هایی از‎ نوع گزافه‌های انوری و ظهیر ندارد. البته مبالغه از عناصر اصلی شعر است و طبیعتاً در مدیحه نیز مانند دیگر‎ اغراض‎ شعری‎، مبالغه وجود دارد؛ در شعر عنصری نسبت به شاعران معاصر او‎ یا‎ پس از او این مبالغات معتدل‌تر است. این اعتدال را از خطاب‌های او و القابی که برای‎ ممدوحان‎ آورده‎ و نیز از مفاهیم مدحی او می‌توان دریافت. وی در مواردی چند، برای‎ تأیید‎ مدعای‎ خود، از جنگ‎ها و پیروزی‌ها و کردارهای محمود مثال آورده تا خوانندگان به مدیحه‌های وی گمان‎ دروغ نبرند‎. [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] در جایگاه شاعری درباری، به علاقه‌های ممدوح نیز توجهی خاص دارد؛ به همین‎ سبب‎ مطابق میل او، کوشش‌های او را در راه گسترش دین و برکندن ملحدان و بی‌دینان‎ و بدمذهبان‎ می‌ستاید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/45 ر.ک: همان، ص 45]</ref>‏.


[[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] -به سبب علاقه محمود به تظاهر به‎ مذهب‎- ممدوح‎ را همه‌جا مؤمن و مخالف بدعت و برکننده کفر و الحاد و بدبینی و جهادکننده در راه دین توصیف می‌کند‎. اینکه‎ عنصری‎، خود، چقدر به مذهب پایبند بوده، معلوم نیست؛ اما ازآنجاکه‎ در‎ زمره رجال و محتشمان دربار بوده، قلباً در امور دینی سخت‌گیر نبوده است، مگر به مصلحت. تشویق‎ ممدوح‎ به شادکامی و شادگذرانی و شراب‎خواری مکرر در شعر او دیده می‌شود و به رسم‎ بزرگان‎ آن زمان او را با غلامان ساده‌روی‎ نیز‎ سروسری‎ بوده است؛ زیرا در تغزل‎هایش در مواردی‎، آشکارا‎، آنان را عاشقانه وصف کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، محمد، ص46]</ref>‏.
[[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] -به سبب علاقه محمود به تظاهر به‎ مذهب‎- ممدوح‎ را همه‌جا مؤمن و مخالف بدعت و برکننده کفر و الحاد و بدبینی و جهادکننده در راه دین توصیف می‌کند‎. اینکه‎ عنصری‎، خود، چقدر به مذهب پایبند بوده، معلوم نیست؛ اما ازآنجاکه‎ در‎ زمره رجال و محتشمان دربار بوده، قلباً در امور دینی سخت‌گیر نبوده است، مگر به مصلحت. تشویق‎ ممدوح‎ به شادکامی و شادگذرانی و شراب‎خواری مکرر در شعر او دیده می‌شود و به رسم‎ بزرگان‎ آن زمان او را با غلامان ساده‌روی‎ نیز‎ سروسری‎ بوده است؛ زیرا در تغزل‎هایش در مواردی‎، آشکارا‎، آنان را عاشقانه وصف کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، محمد، ص46]</ref>‏.


در شعر [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]، به‌موازات عناصر دینی‎، عناصر‎ ملی و ایرانی نیز دیده می‌شود‎؛ منتها‎ با نسبتی‎ کمتر‎. برعکس‎ بعضی شاعران پس از قرن پنجم‎، [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]]‎ از این عناصر با تحقیر نام نبرده است. [[عنصري، حسن بن احمد|عنصری]] در موارد متعدد‎، اصطلاحات‎ دینی و اعتقادی اسلامی را نیز در‎ شعر خویش آورده و از‎ آن‌ها‎ در مضمون‌سازی استفاده کرده است‎. البته‎ قصد وی ورود به مباحث کلامی نبوده و اصطلاحاتی را برگزیده است که با‎ مفاهیم‎ شعرش سازگاری دارد؛ مانند قضا‎، قدر‎، لوح و قلم. در مواردی‎ به‎ آیاتی از قرآن کریم‎ و احادیث‎ نبوی نیز اشارت کرده و از آن‌ها نیز در بیان مفاهیم مدحی بهره گرفته است‎. در‎ مواردی، به شخصیت‎های تاریخی و خصلت‎های برجسته‎ آنان‎ اشارت کرده‎؛ مانند‎: حلم‎ احنف، شجاعت عمرو و عنتر‎ و معن و مالک اشتر، جود حاتم، صله امیر سامانی به رودکی، علم افلاطون<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، ص 46]</ref>‏.
در شعر [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]، به‌موازات عناصر دینی‎، عناصر‎ ملی و ایرانی نیز دیده می‌شود‎؛ منتها‎ با نسبتی‎ کمتر‎. برعکس‎ بعضی شاعران پس از قرن پنجم‎، [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]]‎ از این عناصر با تحقیر نام نبرده است. [[عنصری، حسن بن احمد|عنصری]] در موارد متعدد‎، اصطلاحات‎ دینی و اعتقادی اسلامی را نیز در‎ شعر خویش آورده و از‎ آن‌ها‎ در مضمون‌سازی استفاده کرده است‎. البته‎ قصد وی ورود به مباحث کلامی نبوده و اصطلاحاتی را برگزیده است که با‎ مفاهیم‎ شعرش سازگاری دارد؛ مانند قضا‎، قدر‎، لوح و قلم. در مواردی‎ به‎ آیاتی از قرآن کریم‎ و احادیث‎ نبوی نیز اشارت کرده و از آن‌ها نیز در بیان مفاهیم مدحی بهره گرفته است‎. در‎ مواردی، به شخصیت‎های تاریخی و خصلت‎های برجسته‎ آنان‎ اشارت کرده‎؛ مانند‎: حلم‎ احنف، شجاعت عمرو و عنتر‎ و معن و مالک اشتر، جود حاتم، صله امیر سامانی به رودکی، علم افلاطون<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4111/46 ر.ک: همان، ص 46]</ref>‏.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==