۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURرمانس عاشقانۀ ویس و رامینJ1.jpg | عنوان =رمانس عاشقانۀ ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اولاد، فروغ (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رُمانس عاشقانۀ ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی''' تألیف فروغ | '''رُمانس عاشقانۀ ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی''' تألیف [[اولاد، فروغ|فروغ اولاد]]، این کتاب در شرح و تحلیل داستان عاشقانۀ ویس و رامین، بررسی بنمایهها و درونمایهها و بازتاب فرهنگی آن است. | ||
==ساختار == | ==ساختار == | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
منظومۀ «ویس و رامین» یکی از مهمترین آثار غنایی ادبیات شکوهمند ایرانی و ادب فارسی سرودۀ فخرالدین اسعد گرگانی شاعر قرن پنجم هجری است. «ویس و رامین» بیشک بازماندهای ادبی از ایران باستان است؛ اثری که ریشه در ادبیات پارتی یا پهلوی اشکانی دارد. گرگانی خود نوشته که این داستان را در سمرها یافته است و منظور از سمرها، ظاهراً داستانهایی است که برای نقالی در شب مینوشتهاند. شاعر بر اساس یک برگردان و روایت کهن فارسی «ویس و رامین» آمیخته با واژگان پهلوی، آن را منظوم کرده است. این منظومه که در اواسط قرن پنجم هجری سروده شده است، بهراستی گنجینهای ارزشمند، بازمانده از روزگار باستانی ایران و در شمار ادبیات غنایی است. | منظومۀ «ویس و رامین» یکی از مهمترین آثار غنایی ادبیات شکوهمند ایرانی و ادب فارسی سرودۀ [[گرگانی، فخرالدين اسعد|فخرالدین اسعد گرگانی]] شاعر قرن پنجم هجری است. «ویس و رامین» بیشک بازماندهای ادبی از ایران باستان است؛ اثری که ریشه در ادبیات پارتی یا پهلوی اشکانی دارد. [[گرگانی، فخرالدين اسعد|گرگانی]] خود نوشته که این داستان را در سمرها یافته است و منظور از سمرها، ظاهراً داستانهایی است که برای نقالی در شب مینوشتهاند. شاعر بر اساس یک برگردان و روایت کهن فارسی «ویس و رامین» آمیخته با واژگان پهلوی، آن را منظوم کرده است. این منظومه که در اواسط قرن پنجم هجری سروده شده است، بهراستی گنجینهای ارزشمند، بازمانده از روزگار باستانی ایران و در شمار ادبیات غنایی است. | ||
از فخرالدین اسعد گرگانی سرایندۀ این منظومه آگاهی چندانی در دست نیست. او ظاهراً اهل گرگانی بوده است. اهمیت منظومۀ «ویس و رامین» به این دلیل است که نیمۀ نخست سدۀ پنجم هجری از نظر زمانی بسیار نزدیک به شاهنامۀ فردوسی است و حدود چهل تا پنجاه سال بعد از تصنیف شاهنامۀ فردوسی سروده شده است. | از [[گرگانی، فخرالدين اسعد|فخرالدین اسعد گرگانی]] سرایندۀ این منظومه آگاهی چندانی در دست نیست. او ظاهراً اهل گرگانی بوده است. اهمیت منظومۀ «ویس و رامین» به این دلیل است که نیمۀ نخست سدۀ پنجم هجری از نظر زمانی بسیار نزدیک به شاهنامۀ فردوسی است و حدود چهل تا پنجاه سال بعد از تصنیف شاهنامۀ فردوسی سروده شده است. | ||
این کتاب در چهار فصل در شرح و تحلیل داستان عاشقانۀ ویس و رامین، بررسی بنمایهها و درونمایهها و بازتاب فرهنگی آن است. | این کتاب در چهار فصل در شرح و تحلیل داستان عاشقانۀ ویس و رامین، بررسی بنمایهها و درونمایهها و بازتاب فرهنگی آن است. | ||
در فصل نخست کتاب به پیشینۀ شعر غنایی در جهان پرداخته شده است و مهمترین داستانهای عاشقانه و غنایی ایران بررسی شده است. آنگاه سرایندۀ منظومۀ فارسی «ویس و رامین» فخرالدین اسعد | در فصل نخست کتاب به پیشینۀ شعر غنایی در جهان پرداخته شده است و مهمترین داستانهای عاشقانه و غنایی ایران بررسی شده است. آنگاه سرایندۀ منظومۀ فارسی «ویس و رامین» [[گرگانی، فخرالدين اسعد|فخرالدین اسعد گرگانی]]، پیشگام شعر غنایی ایران و شاهکارش معرفی شده است و خاستگاه اشکانی اثر بررسی گردیده و نشان داده شده که با گذشت روزگاران، این اثر ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ساسانی را به خود پذیرفت و حتی بعد از اسلام نیز بسیاری از مضامین فرهنگی و سنتی اسلامی ـ ایرانی هم بدان افزوده شد و در این فصل به آن اشاره شده است. بیتردید منظومۀ «ویس و رامین» که اثری کاملاً غنایی و عرفانی است، سرمشق و الگوی شاعرانی شد که به زمینههای غنایی و عاشقانه علاقمند بودند و حتی شاعرانی چون نظامی گنجوی به آثار غنایی خود صبغۀ عرفانی بخشیدند و ژانر غنایی را متحول کردند. در این بخش نسخههای بازماندۀ «ویس و رامین» و پیشینۀ تحقیقی نیز بررسی و تحلیل شدهاند. | ||
در فصل دوم برای آشنایی مخاطبانی که شاید موفق به خواندن تمامی اثر نشدهاند، کل داستان به نثر ساده و به زبان داستانی روایت شده است تا پیش از آنکه وارد بحث تحلیلی داستان شوند، چشماندازی روشن از اثر در ذهن داشته باشند. | در فصل دوم برای آشنایی مخاطبانی که شاید موفق به خواندن تمامی اثر نشدهاند، کل داستان به نثر ساده و به زبان داستانی روایت شده است تا پیش از آنکه وارد بحث تحلیلی داستان شوند، چشماندازی روشن از اثر در ذهن داشته باشند. | ||