رمانس عاشقانۀ ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی
رمانس عاشقانۀ ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی | |
---|---|
پدیدآوران | اولاد، فروغ (نویسنده) |
ناشر | خاموش |
مکان نشر | اصفهان |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 1ـ36ـ5748ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
رُمانس عاشقانۀ ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی تألیف فروغ اولاد، این کتاب در شرح و تحلیل داستان عاشقانۀ ویس و رامین، بررسی بنمایهها و درونمایهها و بازتاب فرهنگی آن است.
ساختار
این کتاب در چهار فصل نگارش یافته است.
فصل اول: درآمدی بر شعر غنایی
فصل دوم: داستان ویس و رامین
فصل سوم: تحلیل داستان
فصل چهارم: بازتاب فرهنگی
گزارش محتوا
منظومۀ «ویس و رامین» یکی از مهمترین آثار غنایی ادبیات شکوهمند ایرانی و ادب فارسی سرودۀ فخرالدین اسعد گرگانی شاعر قرن پنجم هجری است. «ویس و رامین» بیشک بازماندهای ادبی از ایران باستان است؛ اثری که ریشه در ادبیات پارتی یا پهلوی اشکانی دارد. گرگانی خود نوشته که این داستان را در سمرها یافته است و منظور از سمرها، ظاهراً داستانهایی است که برای نقالی در شب مینوشتهاند. شاعر بر اساس یک برگردان و روایت کهن فارسی «ویس و رامین» آمیخته با واژگان پهلوی، آن را منظوم کرده است. این منظومه که در اواسط قرن پنجم هجری سروده شده است، بهراستی گنجینهای ارزشمند، بازمانده از روزگار باستانی ایران و در شمار ادبیات غنایی است.
از فخرالدین اسعد گرگانی سرایندۀ این منظومه آگاهی چندانی در دست نیست. او ظاهراً اهل گرگانی بوده است. اهمیت منظومۀ «ویس و رامین» به این دلیل است که نیمۀ نخست سدۀ پنجم هجری از نظر زمانی بسیار نزدیک به شاهنامۀ فردوسی است و حدود چهل تا پنجاه سال بعد از تصنیف شاهنامۀ فردوسی سروده شده است.
این کتاب در چهار فصل در شرح و تحلیل داستان عاشقانۀ ویس و رامین، بررسی بنمایهها و درونمایهها و بازتاب فرهنگی آن است.
در فصل نخست کتاب به پیشینۀ شعر غنایی در جهان پرداخته شده است و مهمترین داستانهای عاشقانه و غنایی ایران بررسی شده است. آنگاه سرایندۀ منظومۀ فارسی «ویس و رامین» فخرالدین اسعد گرگانی، پیشگام شعر غنایی ایران و شاهکارش معرفی شده است و خاستگاه اشکانی اثر بررسی گردیده و نشان داده شده که با گذشت روزگاران، این اثر ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ساسانی را به خود پذیرفت و حتی بعد از اسلام نیز بسیاری از مضامین فرهنگی و سنتی اسلامی ـ ایرانی هم بدان افزوده شد و در این فصل به آن اشاره شده است. بیتردید منظومۀ «ویس و رامین» که اثری کاملاً غنایی و عرفانی است، سرمشق و الگوی شاعرانی شد که به زمینههای غنایی و عاشقانه علاقمند بودند و حتی شاعرانی چون نظامی گنجوی به آثار غنایی خود صبغۀ عرفانی بخشیدند و ژانر غنایی را متحول کردند. در این بخش نسخههای بازماندۀ «ویس و رامین» و پیشینۀ تحقیقی نیز بررسی و تحلیل شدهاند.
در فصل دوم برای آشنایی مخاطبانی که شاید موفق به خواندن تمامی اثر نشدهاند، کل داستان به نثر ساده و به زبان داستانی روایت شده است تا پیش از آنکه وارد بحث تحلیلی داستان شوند، چشماندازی روشن از اثر در ذهن داشته باشند.
در فصلهای سوم و چهارم که بهرۀ تحلیلی کتاب را شکل میدهند، برای نخستینبار بنمایهها (موتیفها) و درونمایهها (مضامین) اثر بررسی شده است. در قسمت بنمایهها، موتیفهایی چون تشبیب و گذاریی عمر بررسی شدهاند و در گفتار درونمایهها، مضامینی چون تثلیث عشقی، وفاداری و بیوفایی، پیمان و پیمانشکنی، سوگند، ستیز و کشمکش، خشونت و گذشت، جنگ، نیرنگ و اغفال، جادو و جادوگری تحلیل شدهاند. آنگاه شخصیتهای داستان تحلیل شدهاند. شخصیتهای اصلی اثر (ویس، رامین، شاه موبد) و شخصیتهای فرعی مانند دایه، شهرو، ویرو، زرد، گل و دیگران هر کدام به فراخور اهمیتی که در رخدادهای داستان دارند، از منظر اجتماعی، رفتاری و تا حدودی از چشمانداز روانی بررسی و تحلیل شدهاند. در این جستار مبنای نظری نویسنده بیشتر تحلیل عناصر داستان مانند تحلیل مضامین و شخصیتها بوده است و به عناصر بلاغی یا وجوه دیگر اثر پرداخته نشده است. در پایان این فصل داستان «ویس و رامین» با اثری مشابه یعنی «تریستان و ایزوت» روایت ژوزف بدیه، مقایسه و بررسی تطبیقی شده است.
در فصل چهارم بازتاب فرهنگی «ویس و رامین»، آیینها، سنن و مضامین باستانی ایرانزمین مانند جشن باستانی نوروز، سده و مهرگان، سنت گوسانی یا خنیاگری، شخصیتهای اساطیری و حماسی چون سروش، جمشید، زال و رستم و... که به گونهای در سراسر منظومه مطرح شدهاند، تحلیل شده است.[۱]
پانويس