پرش به محتوا

المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR68766J1.jpg | عنوان = المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = زرندی، نورالدین‌ علی‌ بن‌ محمد (نويسنده) خطراوی، محمد عید (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /م4ز4 2344 PJA...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين'''، اثر نورالدین علی بن محمد زرندی مدنی حنفی (710-802ق)، نوعی مفاخره و برشمردن فضایل و افتخارات مکه و مدینه است که با تحقیق محمد عید خطراوی، منتشر شده است.
'''المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين'''، اثر [[زرندی، نورالدین‌ علی‌ بن‌ محمد|نورالدین علی بن محمد زرندی مدنی حنفی]] (710-802ق)، نوعی مفاخره و برشمردن فضایل و افتخارات مکه و مدینه است که با تحقیق [[خطراوی، محمد عید|محمد عید خطراوی]]، منتشر شده است.


کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز شده که تقریبا دوسوم حجم آن را در بر گرفته است. محقق در این مقدمه، ابتدا شرح حال مفصلی از مؤلف ارائه داده و سپس، به معرفی اثر وی و بیان ویژگی‌ها و امتیازات آن، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-83</ref>.
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز شده که تقریبا دوسوم حجم آن را در بر گرفته است. محقق در این مقدمه، ابتدا شرح حال مفصلی از مؤلف ارائه داده و سپس، به معرفی اثر وی و بیان ویژگی‌ها و امتیازات آن، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-83</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۲:


به‌منظور آشنایی بیشتر با کتاب و سبک نویسنده، به بخشی از آن اشاره می‌شود:
به‌منظور آشنایی بیشتر با کتاب و سبک نویسنده، به بخشی از آن اشاره می‌شود:
«مدینه»، در بیان افتخاراتش چنین لب به سخن گشود: «حمد و سپاس خدایی را که بر دیگر شهرها برتری‌ام داد و با قدوم بهترین بندگان، بر سینه‌ام مدال شرف نهاد و بر همه شرافت بخشید و بر اندامم جامه گران‌بهای فخر پوشید و در دنیا و آخرت سربلندم ساخت. خاکم را شفای دردها و غبارم را دوای جذام قرار داد. پس، از دیرزمان بر هر سرزمین برتری دارم. هر خطیبی نامم را بر زبان دارد و هر جانی عطرم را بر مشام. اقامت در من، سپر بلاست و فضایم چون بهشت، مصفاست. افتخارم همین بس که منبر پیامبر(ص) را دارم. به‌سوی مسجد من راه می‌پویند و در آن هر نمازی به هزار برابر می‌جویند. فروغ بلندم و بلندای ریشه‌دار دیار شکوهم. بی‌سبب نیست که پیشتاز میدانم». «مکه»، چون این عبارات و اشارات را شنید، گفت: «گویا به در می‌گویی تا دیوار بشنود! ای مدینه مسکین، آرام‌تر! به من کنایه می‌زنی و غلبه می‌جویی و با وجود من به خود می‌بالی»؟!<ref>ر.ک: همان، ص119؛ متن کتاب، ص91-93</ref>.
«مدینه»، در بیان افتخاراتش چنین لب به سخن گشود: «حمد و سپاس خدایی را که بر دیگر شهرها برتری‌ام داد و با قدوم بهترین بندگان، بر سینه‌ام مدال شرف نهاد و بر همه شرافت بخشید و بر اندامم جامه گران‌بهای فخر پوشید و در دنیا و آخرت سربلندم ساخت. خاکم را شفای دردها و غبارم را دوای جذام قرار داد. پس، از دیرزمان بر هر سرزمین برتری دارم. هر خطیبی نامم را بر زبان دارد و هر جانی عطرم را بر مشام. اقامت در من، سپر بلاست و فضایم چون بهشت، مصفاست. افتخارم همین بس که منبر پیامبر(ص) را دارم. به‌سوی مسجد من راه می‌پویند و در آن هر نمازی به هزار برابر می‌جویند. فروغ بلندم و بلندای ریشه‌دار دیار شکوهم. بی‌سبب نیست که پیشتاز میدانم». «مکه»، چون این عبارات و اشارات را شنید، گفت: «گویا به در می‌گویی تا دیوار بشنود! ای مدینه مسکین، آرام‌تر! به من کنایه می‌زنی و غلبه می‌جویی و با وجود من به خود می‌بالی»؟!<ref>ر.ک: همان، ص119؛ متن کتاب، ص91-93</ref>.