۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR68766J1.jpg | عنوان = المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = زرندی، نورالدین علی بن محمد (نويسنده) خطراوی، محمد عید (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /م4ز4 2344 PJA...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين'''، اثر نورالدین علی بن محمد زرندی مدنی حنفی (710-802ق)، نوعی مفاخره و برشمردن فضایل و افتخارات مکه و مدینه است که با تحقیق محمد عید | '''المرور بين العلمين في مفاخرة الحرمين'''، اثر [[زرندی، نورالدین علی بن محمد|نورالدین علی بن محمد زرندی مدنی حنفی]] (710-802ق)، نوعی مفاخره و برشمردن فضایل و افتخارات مکه و مدینه است که با تحقیق [[خطراوی، محمد عید|محمد عید خطراوی]]، منتشر شده است. | ||
کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز شده که تقریبا دوسوم حجم آن را در بر گرفته است. محقق در این مقدمه، ابتدا شرح حال مفصلی از مؤلف ارائه داده و سپس، به معرفی اثر وی و بیان ویژگیها و امتیازات آن، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-83</ref>. | کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز شده که تقریبا دوسوم حجم آن را در بر گرفته است. محقق در این مقدمه، ابتدا شرح حال مفصلی از مؤلف ارائه داده و سپس، به معرفی اثر وی و بیان ویژگیها و امتیازات آن، پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-83</ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
بهمنظور آشنایی بیشتر با کتاب و سبک نویسنده، به بخشی از آن اشاره میشود: | بهمنظور آشنایی بیشتر با کتاب و سبک نویسنده، به بخشی از آن اشاره میشود: | ||
«مدینه»، در بیان افتخاراتش چنین لب به سخن گشود: «حمد و سپاس خدایی را که بر دیگر شهرها برتریام داد و با قدوم بهترین بندگان، بر سینهام مدال شرف نهاد و بر همه شرافت بخشید و بر اندامم جامه گرانبهای فخر پوشید و در دنیا و آخرت سربلندم ساخت. خاکم را شفای دردها و غبارم را دوای جذام قرار داد. پس، از دیرزمان بر هر سرزمین برتری دارم. هر خطیبی نامم را بر زبان دارد و هر جانی عطرم را بر مشام. اقامت در من، سپر بلاست و فضایم چون بهشت، مصفاست. افتخارم همین بس که منبر پیامبر(ص) را دارم. بهسوی مسجد من راه میپویند و در آن هر نمازی به هزار برابر میجویند. فروغ بلندم و بلندای ریشهدار دیار شکوهم. بیسبب نیست که پیشتاز میدانم». «مکه»، چون این عبارات و اشارات را شنید، گفت: «گویا به در میگویی تا دیوار بشنود! ای مدینه مسکین، آرامتر! به من کنایه میزنی و غلبه میجویی و با وجود من به خود میبالی»؟!<ref>ر.ک: همان، ص119؛ متن کتاب، ص91-93</ref>. | «مدینه»، در بیان افتخاراتش چنین لب به سخن گشود: «حمد و سپاس خدایی را که بر دیگر شهرها برتریام داد و با قدوم بهترین بندگان، بر سینهام مدال شرف نهاد و بر همه شرافت بخشید و بر اندامم جامه گرانبهای فخر پوشید و در دنیا و آخرت سربلندم ساخت. خاکم را شفای دردها و غبارم را دوای جذام قرار داد. پس، از دیرزمان بر هر سرزمین برتری دارم. هر خطیبی نامم را بر زبان دارد و هر جانی عطرم را بر مشام. اقامت در من، سپر بلاست و فضایم چون بهشت، مصفاست. افتخارم همین بس که منبر پیامبر(ص) را دارم. بهسوی مسجد من راه میپویند و در آن هر نمازی به هزار برابر میجویند. فروغ بلندم و بلندای ریشهدار دیار شکوهم. بیسبب نیست که پیشتاز میدانم». «مکه»، چون این عبارات و اشارات را شنید، گفت: «گویا به در میگویی تا دیوار بشنود! ای مدینه مسکین، آرامتر! به من کنایه میزنی و غلبه میجویی و با وجود من به خود میبالی»؟!<ref>ر.ک: همان، ص119؛ متن کتاب، ص91-93</ref>. | ||