۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
کتاب «فواکه البساتین» اثر [[طهرانی، میرزا محمد|حاج میرزا محمد طهرانی]]، حاوی مطالبی متنوع در فلسفه و علوم جدید، اخلاق و اندرز، کلام و اعتقادات، برخی روایات تاریخی و داستانی و متفرقه، فنون ادبی، و مباحثی مربوط به نظریه شناخت میباشد. این متن که تناوباً به عربی و فارسی تألیف شده با سبک و رسم الخطی یکسان و فشرده در 306 صفحه در دفتری به ابعاد 5/33 در 5/15 سانتیمتر تحریر و تاریخ انجام کتابت آن نیز در انتهای متن ذیحجه 1332 ه.ق (برابر با اکتبر و نوامبر 1914م.) قید گردیده است. دفتری که در تحریر «فواکه البساتین» به کار رفته از نوع مرغوب دفاتر قدیمی نگاهداری حسابهای تجاری است، ولی تنها چند برگ از ابتدا و چند برگ از انتهای دفتر، با خط و جوهری متفاوت، به یادداشت چند فقره حساب به سبک سیاق اختصاص یافته است و باقی دفتر بی هیچ خدشه یکسره وقف گزارش و نگارش پاکیزه مطالب نظری و روایی است. تا جایی که میدانیم نویسنده این مجموعه، [[طهرانی، میرزا محمد|حاج میرزا محمد طهرانی]]، شغل تجارت داشته، به کتاب و داد و ستد آن علاقمند بوده، و عربی را نیز به خوبی میدانسته است. [[طهرانی، میرزا محمد|حاج میرزا محمد]]، فرزند حاج میرزا محمد باقر، به «حاج میرزا محمد تاجر» و «حاج میرزا محمد کتابفروش طهرانی» هم شهرت داشت، هرچند که در متن حاضراشارهای به این دو شهرت اخیر دیده نمی شود. فرزندان وی بعدها نام خانوادگی کتابیان را برگزیدند. حاج میرزا محمد علاوه بر داد و ستد کتاب در کار تجارت قند و شکر نیز بوده است. هرچند که از سابقه تحصیلی نویسنده و کسانی که با وی از نظر فکری و بحث محشور بودهاند، خبری در دست نیست اما میتوان مجموعه حاضر را با توجه به مباحثی که به آن پرداخته، نمونه خوبی دانست از تنوع موضوعات و طرز بیان و انشای محفوظات فلسفی، علمی، اخلاقی، اعتقادی و نیز داستانهای تاریخی و روایات متفرقه در ایران در اواخر دوره قاجار؛ هم در ارتباط با شماری از مباحث سنتی فلسفی و کلامی، مانند «وجود و عدم»، «انسان کامل»، «قیامت»، و نیز کلیاتی در اخلاق و حکمت عملی، و هم در ارتباط با ورود برخی مباحث جدید در فلسفه و علوم که در غرب مطرح گردیدند، مانند «الکتریسیته»، «رعد و برق»، «قوس و قزح»، فیزیک «گازها»، و جز آن. اما بیشتر متن به بیان عقاید دینی، نگارش روایات گوناگون، و اندرز اختصاص یافته و کلاً سرشار از ارجاعات مکرر به آیات قرآن و احادیث است. | کتاب «فواکه البساتین» اثر [[طهرانی، میرزا محمد|حاج میرزا محمد طهرانی]]، حاوی مطالبی متنوع در فلسفه و علوم جدید، اخلاق و اندرز، کلام و اعتقادات، برخی روایات تاریخی و داستانی و متفرقه، فنون ادبی، و مباحثی مربوط به نظریه شناخت میباشد. این متن که تناوباً به عربی و فارسی تألیف شده با سبک و رسم الخطی یکسان و فشرده در 306 صفحه در دفتری به ابعاد 5/33 در 5/15 سانتیمتر تحریر و تاریخ انجام کتابت آن نیز در انتهای متن ذیحجه 1332 ه.ق (برابر با اکتبر و نوامبر 1914م.) قید گردیده است. دفتری که در تحریر «فواکه البساتین» به کار رفته از نوع مرغوب دفاتر قدیمی نگاهداری حسابهای تجاری است، ولی تنها چند برگ از ابتدا و چند برگ از انتهای دفتر، با خط و جوهری متفاوت، به یادداشت چند فقره حساب به سبک سیاق اختصاص یافته است و باقی دفتر بی هیچ خدشه یکسره وقف گزارش و نگارش پاکیزه مطالب نظری و روایی است. تا جایی که میدانیم نویسنده این مجموعه، [[طهرانی، میرزا محمد|حاج میرزا محمد طهرانی]]، شغل تجارت داشته، به کتاب و داد و ستد آن علاقمند بوده، و عربی را نیز به خوبی میدانسته است. [[طهرانی، میرزا محمد|حاج میرزا محمد]]، فرزند حاج میرزا محمد باقر، به «حاج میرزا محمد تاجر» و «حاج میرزا محمد کتابفروش طهرانی» هم شهرت داشت، هرچند که در متن حاضراشارهای به این دو شهرت اخیر دیده نمی شود. فرزندان وی بعدها نام خانوادگی کتابیان را برگزیدند. حاج میرزا محمد علاوه بر داد و ستد کتاب در کار تجارت قند و شکر نیز بوده است. هرچند که از سابقه تحصیلی نویسنده و کسانی که با وی از نظر فکری و بحث محشور بودهاند، خبری در دست نیست اما میتوان مجموعه حاضر را با توجه به مباحثی که به آن پرداخته، نمونه خوبی دانست از تنوع موضوعات و طرز بیان و انشای محفوظات فلسفی، علمی، اخلاقی، اعتقادی و نیز داستانهای تاریخی و روایات متفرقه در ایران در اواخر دوره قاجار؛ هم در ارتباط با شماری از مباحث سنتی فلسفی و کلامی، مانند «وجود و عدم»، «انسان کامل»، «قیامت»، و نیز کلیاتی در اخلاق و حکمت عملی، و هم در ارتباط با ورود برخی مباحث جدید در فلسفه و علوم که در غرب مطرح گردیدند، مانند «الکتریسیته»، «رعد و برق»، «قوس و قزح»، فیزیک «گازها»، و جز آن. اما بیشتر متن به بیان عقاید دینی، نگارش روایات گوناگون، و اندرز اختصاص یافته و کلاً سرشار از ارجاعات مکرر به آیات قرآن و احادیث است. | ||
اگرچه در دوره قاجار شماری از تجار، سوای موضوعات تجاری، در باب موضوعات متنوع از تاریخی و جغرافیایی گرفته تا سیاسی و اجتماعی و خانوادگی، | اگرچه در دوره قاجار شماری از تجار، سوای موضوعات تجاری، در باب موضوعات متنوع از تاریخی و جغرافیایی گرفته تا سیاسی و اجتماعی و خانوادگی، نوشتههایی از خود برجای گذاشتند، و یا خاطرات و سفرنامههایی (چه واقعی و چه تخیلی) تألیف کردند، اما متنی که در اینجا مورد نظر است از سنخ اینگونه نوشتهها نیست. متن حاضر، به جز اشارهای کوتاه به نام و نام پدر نویسنده در ابتدای متن، به سابقه خانوادگی، معیشتی، و یا تحصیلی نویسنده نمیپردازد؛ همچنین علیرغم تاریخ انجام کتابت اثر، که یکی از ادوار بحرانی در تاریخ متأخر ایران بود، اشارهای به مسائل تجاری و یا رویدادهای سیاسی و اجتماعی نیز در آن نیست. این متن، اما از لحاظ محتوای اعتقادی، روایی، اخلاقی، و فلسفی و نیز سبک و زبانی که در طرز بیان و نگارش موضوعات متنوع نظری به کار برده است، و همچنین استفادهای که به تناوب از دو زبان عربی و فارسی کرده است، شایان توجه میباشد. | ||
«فواکه البساتین» را، از نظر سبک انشا و طرز به کاربردن استعارات و گزینش مباحث و ارجاع به آیات و احادیث، میتوان ادامه سنتی دیرینه در گردآوری و تدوین موضوعات گوناگون روایی، ادبی، ذوقی، اعتقادی، و نظری دانست. از این دیدگاه «فواکه البساتین» را همانطور که از عنوان آن نیز استنباط میشود میتوان اثری دانست مانند یک جُنگ و یا کشکول، زنبیل، و سفینه، حاوی مطالب متنوع در اخلاقیات و فلسفه و باورهای دینی و همچنین شماری فنون ادبی، داستانهای تاریخی و روایاتی که بعضا در مقام خود خیال انگیز و سر«گرم»کننده محسوب میشدند. | «فواکه البساتین» را، از نظر سبک انشا و طرز به کاربردن استعارات و گزینش مباحث و ارجاع به آیات و احادیث، میتوان ادامه سنتی دیرینه در گردآوری و تدوین موضوعات گوناگون روایی، ادبی، ذوقی، اعتقادی، و نظری دانست. از این دیدگاه «فواکه البساتین» را همانطور که از عنوان آن نیز استنباط میشود میتوان اثری دانست مانند یک جُنگ و یا کشکول، زنبیل، و سفینه، حاوی مطالب متنوع در اخلاقیات و فلسفه و باورهای دینی و همچنین شماری فنون ادبی، داستانهای تاریخی و روایاتی که بعضا در مقام خود خیال انگیز و سر«گرم»کننده محسوب میشدند. | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در تحریر مطالب متن «فواکه البساتین» نیز نظم و ترتیب خاصی رعایت نشده است، گاه عنوانی برای یک قسمت در نظر گرفته شده و گاه صرفاً به ذکر «بدان که» اکتفا گردیده، ولی در بیشتر موارد، بدون تصریح بر عنوان خاصی، متن بر روال خود تحریر یافته است. | در تحریر مطالب متن «فواکه البساتین» نیز نظم و ترتیب خاصی رعایت نشده است، گاه عنوانی برای یک قسمت در نظر گرفته شده و گاه صرفاً به ذکر «بدان که» اکتفا گردیده، ولی در بیشتر موارد، بدون تصریح بر عنوان خاصی، متن بر روال خود تحریر یافته است. | ||
درواقع این اثر را میتوان در مقام مجموعهای در نظر آورد که نویسنده و پدیدآورندهاش از راه نگارش تدریجی و یا پاکنویس آن، افکار و | درواقع این اثر را میتوان در مقام مجموعهای در نظر آورد که نویسنده و پدیدآورندهاش از راه نگارش تدریجی و یا پاکنویس آن، افکار و دانستههای اعتقادی و نظری و به طور کلی خواندههای متنوع خود را گرد هم میآورده، مرور میکرده و مکتوب میساخته؛ و برایش این کتابت، به ویژه در مورد بخشهای اعتقادی و اخلاقی آن، نوعی عبادت میبوده است. بنابراین نفس نگارش این مجموعه، تجربهای ذوقی، ذهنی، و روحی برای او داشته و هرچند که متن از یک ساختار کلی منطقی و استدلالی و حتی موضوعی برخوردار نیست، اما گزینش موضوعات نیز مشخصاً بر پایه ارزش و اهمیتی بوده است که وی از منظر ذوقی، اعتقادی، و فکری برای آنها قائل بوده و آنها را سزاوار ثبت و انشاء میدانسته، مانند مطالبی در باب انسان کامل، قیامت، و اندرزهای اخلاقی، و یا داستانهای تاریخی و حتی روایات و مطایبات بعضا هزل آمیز. این متن را شاید بتوان به سینی رنگ یک نقاش تشبیه نمود که به تدریج رنگهای لازم برای ترسیم پردهای که باید آفریده شود بر آن گردآوری گردیده و اینک خود به همان پرده تبدیل گشته. | ||
از آنجا که حاج میرزا محمد علاوه بر تجارت شکر در کار داد و ستد کتاب هم بود میتوان گمان برد که وی اوقاتی را در خلوت منزل و یا در محل کارش با کتابهایی که در اختیار داشت میگذراند، به تناوب آنها را میخواند و بخشهایی که جالب نظرش بودند را در این دفتر مینگاشت. | از آنجا که حاج میرزا محمد علاوه بر تجارت شکر در کار داد و ستد کتاب هم بود میتوان گمان برد که وی اوقاتی را در خلوت منزل و یا در محل کارش با کتابهایی که در اختیار داشت میگذراند، به تناوب آنها را میخواند و بخشهایی که جالب نظرش بودند را در این دفتر مینگاشت. | ||