پرش به محتوا

نقد و ارزیابی نظریه‌ی کاریزمایی در تبیین رهبری امام خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می برد' به ' می‌برد'
جز (جایگزینی متن - 'ه سازی ' به 'ه‌سازی ')
جز (جایگزینی متن - ' می برد' به ' می‌برد')
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''نقد و ارزیابی نظریه‌ی کاریزمایی در تبیین رهبری امام خمینی''' اثر [[اخوان کاظمی، بهرام|بهرام اخوان کاظمی]] (متولد 1343ش)،  
'''نقد و ارزیابی نظریه‌ی کاریزمایی در تبیین رهبری امام خمینی''' اثر [[اخوان کاظمی، بهرام|بهرام اخوان کاظمی]] (متولد 1343ش)،  


پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پیامدهای مهمی را در عرصه‌های نظری و عملی به بار آورد. رهبری بی نظیر [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] دارای ابعاد صرفا داخلی نبود، بلکه بسیاری از حرکت‌ها و نهضت‌های اسلامی بیرون از مرزهای ایران، از این رهبری ملهم شده بودند و حرکت‌های اسلامی خویش را به پیش می بردند.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پیامدهای مهمی را در عرصه‌های نظری و عملی به بار آورد. رهبری بی نظیر [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] دارای ابعاد صرفا داخلی نبود، بلکه بسیاری از حرکت‌ها و نهضت‌های اسلامی بیرون از مرزهای ایران، از این رهبری ملهم شده بودند و حرکت‌های اسلامی خویش را به پیش می‌بردند.


تأثیرات عمیق رهبری [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] به گونه‌ای بوده است که بسیاری از نظریه پردازان و صاحب نظران داخلی و خارجی به دنبال تبیین تئوریک ماهیت این رهبری و علت تأثیرگذاری عمیق آن بوده‌اند.  یکی از رایج ترین قالب‌های تئوریکی که این اندیشمندان برای چنین تبیینی انتخاب نموده‌اند، نظریه کاریزمایی بویژه در تشریح چگونگی پیدایش و تحرک جنبش‌های اجتماعی است و این در حالی است که در نظریه کاریزمایی سلطه‌ای ضدعقلانی و بسیج گرا است که به جای تکیه بر قانون عقلانیت و مردم سالاری، بر یکه سالاری و دیکتاتوری و ارزش‌های استثنایی و شخصی رهبر استوار است. کار رهبر کاریزمایی ترغیب و تهییج ابعاد غیرعقلانی یا عاطفی مردم است. اقتدار کاریزمایی به شدت، شخصی و مبتنی بر قدرت‌های خارق العاده رهبر و رابطه‌ای عاطفی و غیرعقلانی میان او و پیروان است.
تأثیرات عمیق رهبری [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] به گونه‌ای بوده است که بسیاری از نظریه پردازان و صاحب نظران داخلی و خارجی به دنبال تبیین تئوریک ماهیت این رهبری و علت تأثیرگذاری عمیق آن بوده‌اند.  یکی از رایج ترین قالب‌های تئوریکی که این اندیشمندان برای چنین تبیینی انتخاب نموده‌اند، نظریه کاریزمایی بویژه در تشریح چگونگی پیدایش و تحرک جنبش‌های اجتماعی است و این در حالی است که در نظریه کاریزمایی سلطه‌ای ضدعقلانی و بسیج گرا است که به جای تکیه بر قانون عقلانیت و مردم سالاری، بر یکه سالاری و دیکتاتوری و ارزش‌های استثنایی و شخصی رهبر استوار است. کار رهبر کاریزمایی ترغیب و تهییج ابعاد غیرعقلانی یا عاطفی مردم است. اقتدار کاریزمایی به شدت، شخصی و مبتنی بر قدرت‌های خارق العاده رهبر و رابطه‌ای عاطفی و غیرعقلانی میان او و پیروان است.