پرش به محتوا

میجی، امپراتور ژاپن و دنیای او (1912-1852): نگاهی به جریان تجدد و تعالی ژاپن با مرور زندگی‌نامه‌ی امپراتور میجی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می برد' به ' می‌برد'
جز (جایگزینی متن - 'ه اند ' به 'ه‌اند ')
جز (جایگزینی متن - ' می برد' به ' می‌برد')
خط ۳۸: خط ۳۸:
برنامه‌ی آموزش امپراتور نوجوان از بزرگ ترین نگرانی‌های اطرافیان او و بزرگان دربار بود. میجی از آغاز تمایل خود را به حضور در همه‌ی کارهای حکومت نشان داد. در سال 1869 کیدو، از بزرگان دربار، به درخواست مربیان امپراتور از او خواست که در تحصیل دانش نیز جدیتی شایسته‌ی تبار آسمنی خود نشان دهد. پس از چندی، به معرفی موری آرینوری، وزیر فرهنگ، موتودا معلمی او را عهده دار شد؛ و در سال‌های 1871 تا 1891 همچنان او را تعلیم می‌داد. اندیشه و بینش موتودا اثری شگرف در بارآمدن ذهن و شیوه‌ی نگرش میجی به احوال و امور داشت. موتودا معتقد بود که دانش و حقیقت را باید در کتاب‌های ششکانه (آثار کلاسیک ادب چین) جست، نه در جایی دیگر؛ و مغرب زمین در روابط انسانی چیزی آموختنی ندارد و فقط علوم جدید را باید از آنجا گرفت. عقیده به اصالت علم غربی و اخلاقیات شرقی در میجی نتیجه‌ی آموزش موتودا بود. موتودا برای سهم و تأثیرش در تدوین منشور یا فرمان سلطنتی آموزش سال 1890 نیز معروف و ممتاز است.
برنامه‌ی آموزش امپراتور نوجوان از بزرگ ترین نگرانی‌های اطرافیان او و بزرگان دربار بود. میجی از آغاز تمایل خود را به حضور در همه‌ی کارهای حکومت نشان داد. در سال 1869 کیدو، از بزرگان دربار، به درخواست مربیان امپراتور از او خواست که در تحصیل دانش نیز جدیتی شایسته‌ی تبار آسمنی خود نشان دهد. پس از چندی، به معرفی موری آرینوری، وزیر فرهنگ، موتودا معلمی او را عهده دار شد؛ و در سال‌های 1871 تا 1891 همچنان او را تعلیم می‌داد. اندیشه و بینش موتودا اثری شگرف در بارآمدن ذهن و شیوه‌ی نگرش میجی به احوال و امور داشت. موتودا معتقد بود که دانش و حقیقت را باید در کتاب‌های ششکانه (آثار کلاسیک ادب چین) جست، نه در جایی دیگر؛ و مغرب زمین در روابط انسانی چیزی آموختنی ندارد و فقط علوم جدید را باید از آنجا گرفت. عقیده به اصالت علم غربی و اخلاقیات شرقی در میجی نتیجه‌ی آموزش موتودا بود. موتودا برای سهم و تأثیرش در تدوین منشور یا فرمان سلطنتی آموزش سال 1890 نیز معروف و ممتاز است.


مشاوران میجی حتی در میانه‌ی آشوب و ناآرامی پیامد محاصره‌ی قشون دولتی در قلعه‌ی کوماموتو (سال 1877 ) همچنان در تدبیر و تلاش بودند که میجی کار تحصیل خود را دنبال کند. امپراتور در سفرش به یاماگاتا، آکیتا و هوکایدو (تابستان 1881) شب‌ها را در تابستان‌ها می ماند. داشن آموزان انشای خود را در معرفی مباحث ادب چین یا آثار کلاسیک ژاپن برای او می‌خواندند، و او به بسیاری از آن‌ها جایزه می‌داد؛ بیش تر، کتاب‌های فرهنگ لغات. میجی که از سفر شمال به توکیو برگشت. ایواکورا از بزرگان دولت خود را - که حق تربیت نیز بر گردن امپراتور داشت - خواست و گفت که بایسته است که اساس تحصیل در مدرسه بر اخلاقیات قدیم گذاشته شود. میجی را برای حافظه‌ی کم نظیرش ستوده‌اند اما پویایی ذهن او محدود بود. مانند هر انسان دیگر، ضعف نفس هایی هم داشت. آمیزه‌ای از حکمرانی دیرپای و جدیت در کار و احساس مسئولیت میجی را درخشان‌ترین فرمانروا در تاریخ ژاپن ساخته است. در نخستین سال‌های پادشاهی‌اش اعلامیه‌ای به نام او صادر شد گویای این که اداره‌ی تاریخ در دربار ایجاد شده است تا تاریخ بازنگری شده‌ای برای ژاپن تألیف کند. در قضایای دشوار سال 1875، استحکام موضوع و استواری میجی نشان داد که دوره‌ی بی تجربگی جوانسالی او سرآمده است. اعتراض پذیری میجی از فضیلت‌های دیگر او بود، و ساده زیستی‌اش همه را به تحسین وامی داشت. در راه سفرش در تاکانو چند شیرینی محلی خرید، و با شیرینی و میوه‌های ناگونو برای ملکه و ملکه مادر ارمغان فرستاد. این که سوقات‌ها را به رایگان نگرفت او را از شاهان اروپایی ممتاز می‌کند. گه گاه هم برای تمجید و تحبیب به خانه‌ی بزرگان دربار و دولت می‌رفت، و در این مناسب‌ها برای شان هدایای نفیس می برد و پاداش نقدی شایسته‌ای به آن‌ها می‌داد. در شرح حال و رفتار شاهان قاجار، به خصوص ناصرالدین شاه که با میجی هم عصر بود و یک عمر پادشاهی کرد، خوانده ایم که به خانه‌ی هریک از بزرگان دولت و والیان و حاکمان بازگشته از مأموریت که می‌رفت صاحبخانه ناگزیر بود که مبلغی گزاف حق القدم تقدیم کند و قراول و یساول و فراشان شاهی هم خانه‌ی میزبان را غارت می‌کردند.
مشاوران میجی حتی در میانه‌ی آشوب و ناآرامی پیامد محاصره‌ی قشون دولتی در قلعه‌ی کوماموتو (سال 1877 ) همچنان در تدبیر و تلاش بودند که میجی کار تحصیل خود را دنبال کند. امپراتور در سفرش به یاماگاتا، آکیتا و هوکایدو (تابستان 1881) شب‌ها را در تابستان‌ها می ماند. داشن آموزان انشای خود را در معرفی مباحث ادب چین یا آثار کلاسیک ژاپن برای او می‌خواندند، و او به بسیاری از آن‌ها جایزه می‌داد؛ بیش تر، کتاب‌های فرهنگ لغات. میجی که از سفر شمال به توکیو برگشت. ایواکورا از بزرگان دولت خود را - که حق تربیت نیز بر گردن امپراتور داشت - خواست و گفت که بایسته است که اساس تحصیل در مدرسه بر اخلاقیات قدیم گذاشته شود. میجی را برای حافظه‌ی کم نظیرش ستوده‌اند اما پویایی ذهن او محدود بود. مانند هر انسان دیگر، ضعف نفس هایی هم داشت. آمیزه‌ای از حکمرانی دیرپای و جدیت در کار و احساس مسئولیت میجی را درخشان‌ترین فرمانروا در تاریخ ژاپن ساخته است. در نخستین سال‌های پادشاهی‌اش اعلامیه‌ای به نام او صادر شد گویای این که اداره‌ی تاریخ در دربار ایجاد شده است تا تاریخ بازنگری شده‌ای برای ژاپن تألیف کند. در قضایای دشوار سال 1875، استحکام موضوع و استواری میجی نشان داد که دوره‌ی بی تجربگی جوانسالی او سرآمده است. اعتراض پذیری میجی از فضیلت‌های دیگر او بود، و ساده زیستی‌اش همه را به تحسین وامی داشت. در راه سفرش در تاکانو چند شیرینی محلی خرید، و با شیرینی و میوه‌های ناگونو برای ملکه و ملکه مادر ارمغان فرستاد. این که سوقات‌ها را به رایگان نگرفت او را از شاهان اروپایی ممتاز می‌کند. گه گاه هم برای تمجید و تحبیب به خانه‌ی بزرگان دربار و دولت می‌رفت، و در این مناسب‌ها برای شان هدایای نفیس می‌برد و پاداش نقدی شایسته‌ای به آن‌ها می‌داد. در شرح حال و رفتار شاهان قاجار، به خصوص ناصرالدین شاه که با میجی هم عصر بود و یک عمر پادشاهی کرد، خوانده ایم که به خانه‌ی هریک از بزرگان دولت و والیان و حاکمان بازگشته از مأموریت که می‌رفت صاحبخانه ناگزیر بود که مبلغی گزاف حق القدم تقدیم کند و قراول و یساول و فراشان شاهی هم خانه‌ی میزبان را غارت می‌کردند.


در اوصاف میجی نوشته‌اند او پادشاهی بود با چشم های نافذ که نشان می‌داد که او کسی نیست که اختیار کار خود را یکسره در دست وزیرانش بگذارد. پادشاه مردی خوش اندام و خوش سیما بود؛ چشم و ابرو و موی سیاه داشت؛ پیچیدگی چشم ظاهر نبود؛ و رنگ بشره سبزه‌ی تند بود. قیافه‌ی جازم و جاذب داشت. میجی با هوشمندی و دقت نظر و ذهب باز، سران و مشاوران و کارگزاران دولت و دربار خود را خب می‌شناخت و به ضعف و قوت‌های هر یک آگاه بود و از روحیه و رفتار هرکدامشان شناختی درست و دقیق یافته بود. در میانشان، آن که به راستی مورد اعتمادش بود ایتو هیروبومی بود. خلقیات خاص خود را نیز داشت. دوست نداشت که از او عکس بگیرند، و به طبیبانی که عهده دار حفظ تندرستی و درمان ناخوشی‌اش بودند اعتماد نداشت...
در اوصاف میجی نوشته‌اند او پادشاهی بود با چشم های نافذ که نشان می‌داد که او کسی نیست که اختیار کار خود را یکسره در دست وزیرانش بگذارد. پادشاه مردی خوش اندام و خوش سیما بود؛ چشم و ابرو و موی سیاه داشت؛ پیچیدگی چشم ظاهر نبود؛ و رنگ بشره سبزه‌ی تند بود. قیافه‌ی جازم و جاذب داشت. میجی با هوشمندی و دقت نظر و ذهب باز، سران و مشاوران و کارگزاران دولت و دربار خود را خب می‌شناخت و به ضعف و قوت‌های هر یک آگاه بود و از روحیه و رفتار هرکدامشان شناختی درست و دقیق یافته بود. در میانشان، آن که به راستی مورد اعتمادش بود ایتو هیروبومی بود. خلقیات خاص خود را نیز داشت. دوست نداشت که از او عکس بگیرند، و به طبیبانی که عهده دار حفظ تندرستی و درمان ناخوشی‌اش بودند اعتماد نداشت...