۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
۲ . شاهنامه، | ۲. شاهنامه، | ||
این اثر که در زمرۀ نخستین شاهنامههای منثور بوده و از آن با عنوان شاهنامۀ بزرگ و شاهنامۀ مؤیدی، یاد شده است، اکنون در دست نیست. اگر گرشاسپ نامه را بخشی از این کتاب بشماریم، تنها بخش برجای مانده از آن همان پارههایی از گرشاسب نامه است که در تاریخ سیستان آمده. | این اثر که در زمرۀ نخستین شاهنامههای منثور بوده و از آن با عنوان شاهنامۀ بزرگ و شاهنامۀ مؤیدی، یاد شده است، اکنون در دست نیست. اگر گرشاسپ نامه را بخشی از این کتاب بشماریم، تنها بخش برجای مانده از آن همان پارههایی از گرشاسب نامه است که در تاریخ سیستان آمده. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
برپایۀ آنچه مؤلف تاریخ سیستان دربارۀ «اخبار نریمان و سام و دستان» و «حدیث رستم» و شاهنامۀ فردوسی آورده، شاید بتوان حدس زد که [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] بیش از ابوالمؤید به رستم پرداخته است. | برپایۀ آنچه مؤلف تاریخ سیستان دربارۀ «اخبار نریمان و سام و دستان» و «حدیث رستم» و شاهنامۀ فردوسی آورده، شاید بتوان حدس زد که [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] بیش از ابوالمؤید به رستم پرداخته است. | ||
منابع کهن در این باب که گرشاسبنامه بخشی از شاهنامه بوده، یا کتابی مستقل، آگاهی دقیقی به دست نمیدهند. صاحب مجمل التواریخ در آنجا که به ذکر منابع خویش میپردازد، گرشاسب نامه را از دیگر آثار ابوالمؤید چون اخبار نریمان و سام جدا کرده و آن را در کنار نام فرامز نامه و اخبار بهمن ... آورده است، اما این نیز روشن نیست که آیا فرامرز نامه، اخبار بهمن و قصۀ کوش پیل دندان، از آثار ابوالمؤید بوده است، یا نه؟. | منابع کهن در این باب که گرشاسبنامه بخشی از شاهنامه بوده، یا کتابی مستقل، آگاهی دقیقی به دست نمیدهند. صاحب مجمل التواریخ در آنجا که به ذکر منابع خویش میپردازد، گرشاسب نامه را از دیگر آثار ابوالمؤید چون اخبار نریمان و سام جدا کرده و آن را در کنار نام فرامز نامه و اخبار بهمن. .. آورده است، اما این نیز روشن نیست که آیا فرامرز نامه، اخبار بهمن و قصۀ کوش پیل دندان، از آثار ابوالمؤید بوده است، یا نه؟. | ||
از سوی دیگر بلعمی در «پادشاهی بیوراسب» هنگامی که از سرانجام جمشید سخن میگوید و اعقاب وی را بر میشمرد، گرشاسب را نیز جزو ایشان ذکر میکند و میگوید سرگذشت آنان را ابوالمؤید بلخی در شاهنامۀ بزرگ خویش آورده است. | از سوی دیگر بلعمی در «پادشاهی بیوراسب» هنگامی که از سرانجام جمشید سخن میگوید و اعقاب وی را بر میشمرد، گرشاسب را نیز جزو ایشان ذکر میکند و میگوید سرگذشت آنان را ابوالمؤید بلخی در شاهنامۀ بزرگ خویش آورده است. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
۳ . یوسف و زلیخا، | ۳. یوسف و زلیخا، | ||
از آثار منظوم ابوالمؤید است. تنها مأخذی که از این اثر یاد کرده، منظومۀ یوسف و زلیخاست که به خطا سرایندۀ آن را [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] دانستهاند. سرایندۀ این منظومه از ابوالمؤید بلخی به عنوان نخستین کس که داستان یوسف و زلیخا را به نظم کشیده، یاد میکند. | از آثار منظوم ابوالمؤید است. تنها مأخذی که از این اثر یاد کرده، منظومۀ یوسف و زلیخاست که به خطا سرایندۀ آن را [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] دانستهاند. سرایندۀ این منظومه از ابوالمؤید بلخی به عنوان نخستین کس که داستان یوسف و زلیخا را به نظم کشیده، یاد میکند. |