۸۴٬۰۸۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های ' به 'ههای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'هها ') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
[[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] محصول شرایط خاص دورانی است که آن دوران یکی از بزنگاههای تاریخ ایران بوده است؛ عصری که رقابت نژادی ایرانیان و اعراب به اوج خود رسیده بود. ایرانیان با عقبهی فرهنگی خود در برابر هجمههای همه جانبهی اعراب، به دفاع از تمدن کهن خود برخاستند. این جدال که به نهضت شعوبیه در تاریخ مشهور است، در واقع رویارویی ناسیونالیستی ایرانیان و اعراب در زمینههای مختلف است. به دنبال نهضت شعوبیه و اوج گیری تمایلات ملی در عصر حکومتهای ایرانی پس از اسلام، شاهنامه سرایی که حاوی | [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامهی فردوسی]] محصول شرایط خاص دورانی است که آن دوران یکی از بزنگاههای تاریخ ایران بوده است؛ عصری که رقابت نژادی ایرانیان و اعراب به اوج خود رسیده بود. ایرانیان با عقبهی فرهنگی خود در برابر هجمههای همه جانبهی اعراب، به دفاع از تمدن کهن خود برخاستند. این جدال که به نهضت شعوبیه در تاریخ مشهور است، در واقع رویارویی ناسیونالیستی ایرانیان و اعراب در زمینههای مختلف است. به دنبال نهضت شعوبیه و اوج گیری تمایلات ملی در عصر حکومتهای ایرانی پس از اسلام، شاهنامه سرایی که حاوی اسطورهها و حماسههای ایرانی بود، رواج گرفت. فردوسی با آفرینش شاهنامه، شاهنامه سرایی را به اوج رساند. او که در اثر خود، داستانهای افسانهای و حماسهای اسطورهای ایران را به نظم کشید، به دورههای تاریخی نیز توجه کرد و تاریخ ایران را تا ورود اسلام به ایران به رشتهی نظم درآورد. نبوغ فردوسی باعث شد شاهنامه، به عنوان یک شاهکار، برگ برندهی ایرانیان در رقابت فرهنگی با اعراب تلقی شود. این اثر شگرف توجه همگان را به خود جلب کرد و حماسه سرایان در عرصهی نظم حماسههای ملی، به عنوان یک الگو، آن را پذیرفتند. | ||
در دورههای پس از سقوط حکومتهای ایرانی تبار و روی کار آمدن ترکان در ایران، رفته رفته روح حماسه به افول گرایید. از قرن ششم به بعد، نظم تاریخ در عرصهی شاهنامه سرایی شروع شد و در دورهی مغول، حماسهسرایی تاریخی رونق یافت. شاهنامههای تاریخی برخلاف شاهنامههای ملی - حماسی، که شخصیت ها و رویدادها در آنها اسطوهای باشند، به شخصیتهای تاریخی و رویدادهای واقعی پرداخته و ثبت وقایع و رویدادها را در قالب نظم بیان داشتهاند؛ بنابراین در بازسازی گذشتهی تاریخی، منابعی در خور توجه می باشند. شایان ذکر است، با وجود تغییرات محتوایی ایجاد شده در متون حماسی، همچنان نقش الگویی شاهنامه پابرجا بوده و در تمام دوران تطور شاهنامه سرایی، سرمشق بی بدیل حماسه سرایان بوده است. | در دورههای پس از سقوط حکومتهای ایرانی تبار و روی کار آمدن ترکان در ایران، رفته رفته روح حماسه به افول گرایید. از قرن ششم به بعد، نظم تاریخ در عرصهی شاهنامه سرایی شروع شد و در دورهی مغول، حماسهسرایی تاریخی رونق یافت. شاهنامههای تاریخی برخلاف شاهنامههای ملی - حماسی، که شخصیت ها و رویدادها در آنها اسطوهای باشند، به شخصیتهای تاریخی و رویدادهای واقعی پرداخته و ثبت وقایع و رویدادها را در قالب نظم بیان داشتهاند؛ بنابراین در بازسازی گذشتهی تاریخی، منابعی در خور توجه می باشند. شایان ذکر است، با وجود تغییرات محتوایی ایجاد شده در متون حماسی، همچنان نقش الگویی شاهنامه پابرجا بوده و در تمام دوران تطور شاهنامه سرایی، سرمشق بی بدیل حماسه سرایان بوده است. |