تاریخ سرودههای حماسی زیر سایهی شاهنامهی فردوسی (تاریخنامههای منظوم عصر مغول)
تاریخ سرودههای حماسی زیر سایهی شاهنامهی فردوسی (تاریخنامههای منظوم عصر مغول) | |
---|---|
پدیدآوران | راشکی علی آباد، جواد (نویسنده) |
ناشر | نشر مورخان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
شابک | 978-600-97977-7-6 |
کد کنگره | |
تاریخ سرودههای حماسی زیر سایهی شاهنامهی فردوسی (تاریخنامههای منظوم عصر مغول) تألیف جواد راشکی علی آباد؛ شاهنامه فردوسی محصول شرایط خاص دورانی است که آن دوران یکی از بزنگاههای تاریخ ایران بوده است؛ عصری که رقابت نژادی ایرانیان و اعراب به اوج خود رسیده بود. در این نوشتار بیشترین کوشش بر این استوار است که به ویژه محققین عرصهی تاریخ و ادبیات از وجود آثاری پیرامون تاریخ سرودههای تقلید شده از شاهنامه در دورهی مغول آگاهی نسبی داشته باشند و تاریخ پژوهان به هنگام شناسایی منابع برای موضوع پژوهشی خود جایگاه این قبیل منابع را دریابند و حماسه شناسان عرصهی شاهنامه سرایی نیز ضمن شناسایی مقلدان و نظیره سرایان شاهنامه در دورهی مغول، منابع لازم را برای بررسی نقش شاهنامه به عنوان الگوی ادبی - تاریخی در این دوره باشناسند.
ساختار
کتاب در سه فصل انجام شده است. فصل یکم - تاریخ نگاری، شاهنامه نگاری و شکلگیری تاریخ نگاری منظوم
فصل دوم - تاریخ سرودههای عمومی
فصل سوم - تاریخ سرودههای سلسله ای
گزارش کتاب
شاهنامهی فردوسی محصول شرایط خاص دورانی است که آن دوران یکی از بزنگاههای تاریخ ایران بوده است؛ عصری که رقابت نژادی ایرانیان و اعراب به اوج خود رسیده بود. ایرانیان با عقبهی فرهنگی خود در برابر هجمههای همه جانبهی اعراب، به دفاع از تمدن کهن خود برخاستند. این جدال که به نهضت شعوبیه در تاریخ مشهور است، در واقع رویارویی ناسیونالیستی ایرانیان و اعراب در زمینههای مختلف است. به دنبال نهضت شعوبیه و اوج گیری تمایلات ملی در عصر حکومتهای ایرانی پس از اسلام، شاهنامه سرایی که حاوی اسطورهها و حماسههای ایرانی بود، رواج گرفت. فردوسی با آفرینش شاهنامه، شاهنامه سرایی را به اوج رساند. او که در اثر خود، داستانهای افسانهای و حماسهای اسطورهای ایران را به نظم کشید، به دورههای تاریخی نیز توجه کرد و تاریخ ایران را تا ورود اسلام به ایران به رشتهی نظم درآورد. نبوغ فردوسی باعث شد شاهنامه، به عنوان یک شاهکار، برگ برندهی ایرانیان در رقابت فرهنگی با اعراب تلقی شود. این اثر شگرف توجه همگان را به خود جلب کرد و حماسه سرایان در عرصهی نظم حماسههای ملی، به عنوان یک الگو، آن را پذیرفتند.
در دورههای پس از سقوط حکومتهای ایرانی تبار و روی کار آمدن ترکان در ایران، رفته رفته روح حماسه به افول گرایید. از قرن ششم به بعد، نظم تاریخ در عرصهی شاهنامه سرایی شروع شد و در دورهی مغول، حماسهسرایی تاریخی رونق یافت. شاهنامههای تاریخی برخلاف شاهنامههای ملی - حماسی، که شخصیتها و رویدادها در آنها اسطوهای باشند، به شخصیتهای تاریخی و رویدادهای واقعی پرداخته و ثبت وقایع و رویدادها را در قالب نظم بیان داشتهاند؛ بنابراین در بازسازی گذشتهی تاریخی، منابعی در خور توجه میباشند. شایان ذکر است، با وجود تغییرات محتوایی ایجاد شده در متون حماسی، همچنان نقش الگویی شاهنامه پابرجا بوده و در تمام دوران تطور شاهنامه سرایی، سرمشق بی بدیل حماسه سرایان بوده است.
در زمینهی تاریخ سرودههای تقلید شده از شاهنامه در دورهی مغول، بیشترین کوشش بر این استوار بود که به ویژه محققین عرصهی تاریخ و ادبیات از وجود چنین آثاری آگاهی نسبی داشته باشند؛ تاریخ پژوهان به هنگام شناسایی منابع برای موضوع پژوهشی خود جایگاه این قبیل منابع را در یابند؛ حماسه شناسان و پژوهشگران عرصهی شاهنامه سرایی نیز ضمن شناسایی مقلدان و نظیره سرایان شاهنامه در دورهی مغول، منابع لازم را برای بررسی نقش شاهنامه به عنوان الگوی ادبی - تاریخی در این دوره بازشناسند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران