۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'یـ' به 'ی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مـ' به 'م') |
||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
از جمله شخصیتهای نامدار جهمی، [[بشر بن غیاث مریسی]]، فقیه دوره مأمون بود که فرقه مریسیه منسوب به اوست. از قرن سوم به بعد بر جهمیه ردیههای بسیاری نوشته شد. ظاهراً اولین آنها، که یکی از مهمترین منابع در شناخت جهم بن صفوان و پیروان او محسوب میشود، [[الرد علی الزنادقة و الجهمية]] اثر [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق) است و یا از همین عثمان بن سعید دارمی کتاب دیگری با عنوان [[الرد علی الجهمية]] تألیف شده است<ref>ر.ک: هاشمی، محمدمنصور، ج11، ص538</ref>. | از جمله شخصیتهای نامدار جهمی، [[بشر بن غیاث مریسی]]، فقیه دوره مأمون بود که فرقه مریسیه منسوب به اوست. از قرن سوم به بعد بر جهمیه ردیههای بسیاری نوشته شد. ظاهراً اولین آنها، که یکی از مهمترین منابع در شناخت جهم بن صفوان و پیروان او محسوب میشود، [[الرد علی الزنادقة و الجهمية]] اثر [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق) است و یا از همین عثمان بن سعید دارمی کتاب دیگری با عنوان [[الرد علی الجهمية]] تألیف شده است<ref>ر.ک: هاشمی، محمدمنصور، ج11، ص538</ref>. | ||
[[بشر بن غیاث مریسی]] در زمان هارونالرشید مدعی قول به خلق قرآن شد. در سرآغاز قرن سـوم این نظر به معتزله میرسد و نظریه مخلوق بودن قرآن با نام معتزله و خلیفه همپیمان ایشان مأمون پیوند | [[بشر بن غیاث مریسی]] در زمان هارونالرشید مدعی قول به خلق قرآن شد. در سرآغاز قرن سـوم این نظر به معتزله میرسد و نظریه مخلوق بودن قرآن با نام معتزله و خلیفه همپیمان ایشان مأمون پیوند مییابد؛ گرچه واثق خلیفه را [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به جهمیه منسوب داشته است. درهرحال پیروان سنت و حنبلیان اعتقاد به خلق قرآن را نوعی بدعت و مأخوذ از بیگانگان و زندیقان شمردهاند؛ چنانکه بشر بن غیاث مریسی را یهودیزادهای میدانستند که عقاید پیشین خود را در قالب اسلام ریخت<ref>ر.ک: ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص55-56</ref>. دارمی معتقد است که مریسی قرآن را مخلوق و کلام بشر میداند که خداوند به حرفی از آن تکلم نکرده است. همان گونه که معتقد است اسامی الهی از ساختههای بشر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>. | ||
نزول خداوند به آسمان دنیا<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>؛ قائل شدن حد برای خداوند<ref>ر.ک: همان، ص23 </ref>؛ رؤیت خداوند در روز قیامت<ref>ر.ک: همان، ص55</ref> و تفسیر کرسی به علم الهی<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>، از دیگر شبهاتی است که دارمی به آنها پرداخته است. | نزول خداوند به آسمان دنیا<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>؛ قائل شدن حد برای خداوند<ref>ر.ک: همان، ص23 </ref>؛ رؤیت خداوند در روز قیامت<ref>ر.ک: همان، ص55</ref> و تفسیر کرسی به علم الهی<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>، از دیگر شبهاتی است که دارمی به آنها پرداخته است. | ||