۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'دائرة المعارف' به 'دائرةالمعارف') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
نام پدرش را سِوار و سُوار نیز ضبط کردهاند و برخى آن را نوار یا سواء گفتهاند. | نام پدرش را سِوار و سُوار نیز ضبط کردهاند و برخى آن را نوار یا سواء گفتهاند. | ||
وی در دمشق به دنیا آمد و به ادعای او خاندانش به همراه خالد بن ولید به شام آمده و این سرزمین را به عنوان موطن خویش برگزیده بودند. نجمالدین از اوان جوانى تحت تربیت شیخ على حریری (متوفای 645ق/1247م) قرار گرفت، اما بنا بر مشهور، شیخ خرقه او، شهابالدین ابوحفص عمر سهروردی (متوفای 632ق/1235م) بود. حسین مونس در | وی در دمشق به دنیا آمد و به ادعای او خاندانش به همراه خالد بن ولید به شام آمده و این سرزمین را به عنوان موطن خویش برگزیده بودند. نجمالدین از اوان جوانى تحت تربیت شیخ على حریری (متوفای 645ق/1247م) قرار گرفت، اما بنا بر مشهور، شیخ خرقه او، شهابالدین ابوحفص عمر سهروردی (متوفای 632ق/1235م) بود. حسین مونس در «دائرةالمعارف اسلام» خرقه گرفتن وی را از شهابالدین سهروردی - بنابر گفته کتبى - مردود مىشمارد، اما چنانکه اشاره شد، سهروردی مذکور، ابوحفص عمر است نه یحیى بن حبش سهروردی مقتول در 579ق. گویند نجمالدین در 3 خلوت، نزد شهابالدین حضور یافت و کتاب عوارف المعارف او را که از کتب مهم تصوف به شمار است، نزد وی خواند. برخى با توجه به قراینى گفتهاند که وی به صوفیان فرقه حریری پیوست و به همین سبب مورد انتقاد علمای دین قرار گرفت. | ||
وی ادیبى فاضل بود و در شعر مهارت داشت و رؤسا و امرا و بزرگان را مىستود. گویند وقتى دچار دلتنگى شدیدی شد، پس عهد کرد که از آن پس کسى جز خدا را نستاید. در این حال شبى به سرودن شعر (قصیده سینّیه) آغاز کرد و 62 بیت سرود. بامدادان پیکى از جانب جمالالدین بن یغمور بیامد و 62 دینار به رسم نفقه به وی ارزانى داشت و وی بر اثر این واقعه - که افسانه مىنماید - طریق تجرد برگزید؛ با اینهمه، پس از آن ماجرا نیز جانب زندگانى را فرو ننهاد. چندی به طریق درویشان به سفر پرداخت، ولى از مسیر او اطلاع دقیقى در دست نیست. صفدی گوید که با ابن الفصیح مغنى به صفد آمد. نیز به قراین مىتوان دریافت که وی، بعد از آنکه طریق تجرد برگزید، آهنگ حج کرد و از آنجا به مصر رفت و سپس به علتى که پس از این ذکر خواهد شد، بىدرنگ سرزمین مصر را ترک گفت. | وی ادیبى فاضل بود و در شعر مهارت داشت و رؤسا و امرا و بزرگان را مىستود. گویند وقتى دچار دلتنگى شدیدی شد، پس عهد کرد که از آن پس کسى جز خدا را نستاید. در این حال شبى به سرودن شعر (قصیده سینّیه) آغاز کرد و 62 بیت سرود. بامدادان پیکى از جانب جمالالدین بن یغمور بیامد و 62 دینار به رسم نفقه به وی ارزانى داشت و وی بر اثر این واقعه - که افسانه مىنماید - طریق تجرد برگزید؛ با اینهمه، پس از آن ماجرا نیز جانب زندگانى را فرو ننهاد. چندی به طریق درویشان به سفر پرداخت، ولى از مسیر او اطلاع دقیقى در دست نیست. صفدی گوید که با ابن الفصیح مغنى به صفد آمد. نیز به قراین مىتوان دریافت که وی، بعد از آنکه طریق تجرد برگزید، آهنگ حج کرد و از آنجا به مصر رفت و سپس به علتى که پس از این ذکر خواهد شد، بىدرنگ سرزمین مصر را ترک گفت. |