۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'حاكم نيشابورى' به 'حاكم نيشابورى ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
مؤلف با بيان اينكه منع توسل از زمان امويان صورت گرفته، به اين روايت اشاره كرده است: | مؤلف با بيان اينكه منع توسل از زمان امويان صورت گرفته، به اين روايت اشاره كرده است: | ||
حاكم نيشابورى به سند خود از داود بن ابىصالح نقل مىكند: مروان روزى وارد روضه رسول خدا شد، مردى را ديد كه صورت (پيشانى) خود را بر روى قبر گذارده است. مروان دست به شانهاش گذاشت و گفت: مىدانى كه چه مىكنى؟ آن مرد سر خود را بلند كرد. مروان ديد او ابوايوب انصارى است. او خطاب به مروان فرمود: آرى، مىدانم كه چه مىكنم! من بهخاطر اين سنگها نيامدهام، بلكه براى رسول خدا آمدهام. آنگاه از رسول خدا نقل كرد كه فرمود: «اگر كسى كه اهل است والى دين گردد، بر دين نگرييد، بلكه زمانى بر دين بگرييد كه غير اهل، والى آن شود» <ref>همان، ص37</ref>. | [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] به سند خود از داود بن ابىصالح نقل مىكند: مروان روزى وارد روضه رسول خدا شد، مردى را ديد كه صورت (پيشانى) خود را بر روى قبر گذارده است. مروان دست به شانهاش گذاشت و گفت: مىدانى كه چه مىكنى؟ آن مرد سر خود را بلند كرد. مروان ديد او ابوايوب انصارى است. او خطاب به مروان فرمود: آرى، مىدانم كه چه مىكنم! من بهخاطر اين سنگها نيامدهام، بلكه براى رسول خدا آمدهام. آنگاه از رسول خدا نقل كرد كه فرمود: «اگر كسى كه اهل است والى دين گردد، بر دين نگرييد، بلكه زمانى بر دين بگرييد كه غير اهل، والى آن شود» <ref>همان، ص37</ref>. | ||
ايشان با ذكر مصاديقى از توسل در قالب سؤال (28 سؤال) از منكران توسل، تفكر آنان را به چالش كشيده و از آنان انتقاد كرده است <ref>همان، ص38-46</ref>. | ايشان با ذكر مصاديقى از توسل در قالب سؤال (28 سؤال) از منكران توسل، تفكر آنان را به چالش كشيده و از آنان انتقاد كرده است <ref>همان، ص38-46</ref>. |
ویرایش