۱۰۴٬۱۱۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ترین ' به 'یترین ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ترین ' به 'هترین ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
نویسنده، معتقد است هرچند که کافی و مؤلف آن، مورد تأیید قاطبه فقها و صاحب نظران امامیه است، ولی کسی مدعی نیست که همه شانزده هزار حدیث آن، قطعی الصدور و صحیح به اصطلاح متأخران امامیه است؛ گرچه نزد خود کلینی، این کتاب با معیار صحیح به اصطلاح قدما برابر است؛ اما مجموعههای حدیثی اهل سنت با اینکه به «صحاح» شهرت یافتهاند، دارای چالشهایی میباشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/93 ر.ک: همان، ص93]</ref> | نویسنده، معتقد است هرچند که کافی و مؤلف آن، مورد تأیید قاطبه فقها و صاحب نظران امامیه است، ولی کسی مدعی نیست که همه شانزده هزار حدیث آن، قطعی الصدور و صحیح به اصطلاح متأخران امامیه است؛ گرچه نزد خود کلینی، این کتاب با معیار صحیح به اصطلاح قدما برابر است؛ اما مجموعههای حدیثی اهل سنت با اینکه به «صحاح» شهرت یافتهاند، دارای چالشهایی میباشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/93 ر.ک: همان، ص93]</ref> | ||
با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه [[صحيح البخاري]]، نویسنده در بخش دوم، انگیزهها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و | با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه [[صحيح البخاري]]، نویسنده در بخش دوم، انگیزهها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و کوتاهترین پاسخها را، با استفاده از منابع مختلف، ارائه داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/97 ر.ک: همان، ص97]</ref> | ||
در پایان این بخش، چنین نتیجهگیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهلبیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسولالله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتابهای کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست میآید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را میگیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسولالله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتابها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتابها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخههای آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/153 ر.ک: همان، ص153]</ref> | در پایان این بخش، چنین نتیجهگیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهلبیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسولالله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتابهای کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست میآید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را میگیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسولالله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتابها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتابها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخههای آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/153 ر.ک: همان، ص153]</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سورهای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف میدانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابیها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه میدهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را میرساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسولالله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/289 ر.ک: همان، ص289-290]</ref> | نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سورهای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف میدانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابیها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه میدهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را میرساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسولالله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/289 ر.ک: همان، ص289-290]</ref> | ||
یکی دیگر از | یکی دیگر از برجستهترین اشکالهایی که بر کتاب شریف «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژهای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمتها قرار میگیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین بابها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/293 ر.ک: همان، ص293]</ref> | ||
در این بخش، چنین نتیجهگیری شده است که اولا: امامت اهلبیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئهای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین بابها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهلبیت(ع) نقش خدایی میبخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی میکند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) میدانند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/438 ر.ک: همان، ص438]</ref> | در این بخش، چنین نتیجهگیری شده است که اولا: امامت اهلبیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئهای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین بابها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهلبیت(ع) نقش خدایی میبخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی میکند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) میدانند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/438 ر.ک: همان، ص438]</ref> |