تجلی ذکر در آینه‌ی وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی ترین ' به 'ی‌ترین '
جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'ی‌های ')
جز (جایگزینی متن - 'ی ترین ' به 'ی‌ترین ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۱: خط ۵۱:
کتاب مورد نظر بسیار عالمانه نوشته شده و شواهدی که از آیات ارائه داده با نوع بخش بندی و شرح و تفسیر اثری خواندنی و استناد کردنی را رقم زده است. چنان می‌نماید که در این کتاب جایی خالی برای مطلب دیگر وجود نداشته باشد، زیرا از همه‌ی جوانب به این مقوله پرداخته و آن را مورد بحث و ررسی قرار داده است. توجّه به گستردگی مطالبی که در فهرست کتاب وجود دارد کافی است تا گسترده و عمیق بودن اثر را خاطرنشان نماید. اینهمه استفاده از آیات و دقّت در الفاظ آن و بحث در متشابهات و مترادفات و ریشه‌های آن و چینش آیات به نوعی که خود به تفسیر خود بپردازد کاری بزرگ و استادانه است.
کتاب مورد نظر بسیار عالمانه نوشته شده و شواهدی که از آیات ارائه داده با نوع بخش بندی و شرح و تفسیر اثری خواندنی و استناد کردنی را رقم زده است. چنان می‌نماید که در این کتاب جایی خالی برای مطلب دیگر وجود نداشته باشد، زیرا از همه‌ی جوانب به این مقوله پرداخته و آن را مورد بحث و ررسی قرار داده است. توجّه به گستردگی مطالبی که در فهرست کتاب وجود دارد کافی است تا گسترده و عمیق بودن اثر را خاطرنشان نماید. اینهمه استفاده از آیات و دقّت در الفاظ آن و بحث در متشابهات و مترادفات و ریشه‌های آن و چینش آیات به نوعی که خود به تفسیر خود بپردازد کاری بزرگ و استادانه است.


با یک مرور ساده در کتاب چنین حاصل می‌شود که کاری گسترده و وسیع است و قهراً یکی از زیربنایی ترین موضوعات قرآنی را نشانه رفته و لذا باید بسیار عمیق هم به آن پرداخته شده باشد. تخصیص یک واژه‌ی پر کاربرد در قرآن و بحث در باره‌ی آن از جهت وسعت آیات امری ساده به نظر می‌رسد ولی وقتی که در دریای موّاج و طوفانیِ آیات غور و خوض می‌کنی می‌یابی که سباحه در این دریا کاری بس دشوار است و نویسنده‌ی این اثر از عهده‌ی این کار به خوبی بر آمده و بخشی از عمر خود را صرف غوّاصی در دریای وحی و قرآن برای صید گوهر و ذخائر ناب آن کرده است که از آنهمه دیگران نیز برخوردارند و به سهولت با خواندن آن آنها را در می‌یابند.
با یک مرور ساده در کتاب چنین حاصل می‌شود که کاری گسترده و وسیع است و قهراً یکی از زیربنایی‌ترین موضوعات قرآنی را نشانه رفته و لذا باید بسیار عمیق هم به آن پرداخته شده باشد. تخصیص یک واژه‌ی پر کاربرد در قرآن و بحث در باره‌ی آن از جهت وسعت آیات امری ساده به نظر می‌رسد ولی وقتی که در دریای موّاج و طوفانیِ آیات غور و خوض می‌کنی می‌یابی که سباحه در این دریا کاری بس دشوار است و نویسنده‌ی این اثر از عهده‌ی این کار به خوبی بر آمده و بخشی از عمر خود را صرف غوّاصی در دریای وحی و قرآن برای صید گوهر و ذخائر ناب آن کرده است که از آنهمه دیگران نیز برخوردارند و به سهولت با خواندن آن آنها را در می‌یابند.


اشراف نویسنده به متن قرآن و نوع برخورد با آیات نشان از آن دارد که زمانهای مدیدی را برای یافتن و فهمیدن حقایق آن سپری کرده است و البتّه از سویی باور و تلاش و اندیشه‌های او و از دیگر سو دست عنایت حق را برای راهنمایی و جذبه در غور در این مفاهیم را نباید نادیده گرفت. به هر جهت کاری که در پیش روی ماست کاری مهم و خواندنی است. از جمله مسائل مهمی ‌که به آن پرداخته شده که در حکم فهم زیربنایی از اصل ذکر است این که ذکر را ریشه دار و بنیادین دانسته و با نوعی شهود و الهام پیشینی در نظر گرفته است، چنان که مفهوم ذکر متذکّر کردن و به یاد کسی آوردن است و بر این اساس باید چیزی پیش از این در ذهن و ضمیر وجود داشته باشد و به دلایل و عللی آن حقیت فراموش شده باشد تا معنای ذکر مناسب تلقّی شود. و نویسنده همین را از ذکر مراد داشته و آنچه که باید بدان متذکّر می‌شده را از قبل به نوع الهامی ‌باور نموده است. و در مقابل آن تعلیم و علم را قرار داده که معمولاً در لفظ و به کار بردن آن افراد دچار اشکال و سردرگمی‌ می‌شوند، یعنی این دو را با هم خلط می‌کنند و دقیقاً نمی‌توانند تشخیص بدهند که کدام واژه را باید مورد استفاده قرار بدهند و لذا این یکی از محکمترین دقّتهای نویسنده در فصل نخست کتاب است.
اشراف نویسنده به متن قرآن و نوع برخورد با آیات نشان از آن دارد که زمانهای مدیدی را برای یافتن و فهمیدن حقایق آن سپری کرده است و البتّه از سویی باور و تلاش و اندیشه‌های او و از دیگر سو دست عنایت حق را برای راهنمایی و جذبه در غور در این مفاهیم را نباید نادیده گرفت. به هر جهت کاری که در پیش روی ماست کاری مهم و خواندنی است. از جمله مسائل مهمی ‌که به آن پرداخته شده که در حکم فهم زیربنایی از اصل ذکر است این که ذکر را ریشه دار و بنیادین دانسته و با نوعی شهود و الهام پیشینی در نظر گرفته است، چنان که مفهوم ذکر متذکّر کردن و به یاد کسی آوردن است و بر این اساس باید چیزی پیش از این در ذهن و ضمیر وجود داشته باشد و به دلایل و عللی آن حقیت فراموش شده باشد تا معنای ذکر مناسب تلقّی شود. و نویسنده همین را از ذکر مراد داشته و آنچه که باید بدان متذکّر می‌شده را از قبل به نوع الهامی ‌باور نموده است. و در مقابل آن تعلیم و علم را قرار داده که معمولاً در لفظ و به کار بردن آن افراد دچار اشکال و سردرگمی‌ می‌شوند، یعنی این دو را با هم خلط می‌کنند و دقیقاً نمی‌توانند تشخیص بدهند که کدام واژه را باید مورد استفاده قرار بدهند و لذا این یکی از محکمترین دقّتهای نویسنده در فصل نخست کتاب است.