تجلی ذکر در آینه‌ی وحی

    از ویکی‌نور
    تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی
    تجلی ذکر در آینه‌ی وحی
    پدیدآورانکاظم محمّدی (نویسنده)
    ناشرانتشارات دیدگاه
    مکان نشرایران ـ تهران
    سال نشر1372 ش
    چاپ1
    موضوعذکر، مدیتیشین، ستایش خدا.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی نوشته‌ی استاد کاظم محمّدی کتابی است که اختصاصاً درباره‌ی «ذکر» در قرآن بحث می‌کند. ذکر به زعم نویسنده مهمترین مسئله‌ی قرآنی است از این رو مورد توجّه این قرآن پژوه قدیمی‌واقع شده و به طور مستقل و کاملاً انحصاری از این بابت سخن گفته است. هر چند که مفسّران و محدّثان در خلال آثار خود به مقوله‌ی ذکر هم پرداخته‌اند و از منظر آیات و روایت به محتوا و ماهیت آن اشاره کرده‌اند ولی این قرآن پژوه نخستین کسی است که به طور مستقل، جامع، مستند و کاملاً پژوهشی دست به تألیف در این خصوص زده است.

    گفتنی است که از این استاد قرآن پژوه که درباره‌ی قرآن آثار گرانسنگی به مانند سروش آسمانی سیری در مفاهیم قرآنی، آشنایی با قرآن (محمدی)، نسیم وحی (آشنایی با مفاهیم قرآن)، وین شرح بی نهایت، مصحف خاموشان، آیات مثنوی معنوی منتشر شده است درباره‌ی ذکرِ قرآنی نیز قریب چهل سال پیش این کتاب اررشمند تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی و بعدها نیز یاد خدا را به انتشار رسانده است. و چنانکه از قرائن معلوم است پژوهش مستقل و کامل درباره‌ی ذکر برای نخستین بار توسّط این دانشمند صورت پذیرفته و بعدها همین آثار برای قرآن پژوهان محل رجوع و مستند واقع شده است.


    ساختار

    کتاب تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی در یک جلد، با 300 صفحه در قطع وزیری اختصاصاً به شرح معنا، مفهوم، و کم و کیف ذکر در قرآن می‌پردازد. نویسنده در مقدّمه چاپ دوّم کتاب که به سال 1372 اشاره دارد به شش جهت اشاره می‌کند که این اثر قابل توجّه است و این جهت چنین است:

    1. انتخاب موضوعی مشخّص از آیات قرآن.
    2. به کار گیری حدود 90 درصد از آیات قرآن در همان موضوع.
    3. بیان ارتباط معنوی آیات مورد بحث با یکدیگر.
    4. پیوند دادن آیات با روایاتی که مبیّن و شارح آن است.
    5. به کار بردن جنبه‌های عرفانی و لطایف شعری در ترجمان و شرح آیات مورد بحث.
    6. استفاده از علوم جدید به خصوص علم روان‌شناسی و علم فوق روان‌شناسی در تجزیه و تحلیل آیات قرآن کریم.

    کتاب تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی غیر از مقدّمه‌های چاپ اوّل و دوّم، فهرستی بدون قید فصل و باب و بخش و یا شماره گذاری دارد، به طور ساده فهرست کتاب بدین شرح است: ذکر الله، معنا و مفهوم ذکر، اهمّیّت ذکر، مراتب و انواع ذکر، اثر یاد خدا، اثر فراموشی و نسیان خدا، چگونه به یاد خدا باشیم، ذکر رسولان، ایجاد زمینه‌ی ذکر، دعوت به تذکر، ذکر پذیری، موانع ذکر و اهل ذکر. در آخر هم تحت عنوان فهرستها، چندین فهرست را مشاهده می‌کنیم که عبارتند از: گزیده‌ی مآخذ، واژه‌نامه، فهرست آیات، و اعلام کتاب.

    این نیز گفتنی است که توضیحات هر بخش به انتهای همان بخش انقال یافته است. در واقع همان پاورقی‌ها به جای آنکه در ذیل صفحه منظور شود یکجا به انتهای هر بخش رفته و تدوین شده است، دیگر اینکه همین توضیحات به طور مسلسل با شماره‌های مشخّصی که در هر صفحه برای توضیح وجود دارد قابل پیگیری و دنبال کردن است.


    گزارش محتوا

    کتاب تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی، نوشته‌ی استاد کاظم محمّدی با دقّت تمام به بررسی پیچیده‌ی مفهوم ذکر در قرآن پرداخته است. کاری وی برای نخستین بار به طور مستقل به نوشتن و شرح آن اقدام نموده است و پیش از آن اثری جامع، پژوهشی و مستقل با این معنا و مفهوم و موضوع وجود نداشته است.

    کتاب مورد نظر بسیار عالمانه نوشته شده و شواهدی که از آیات ارائه داده با نوع بخش بندی و شرح و تفسیر اثری خواندنی و استناد کردنی را رقم زده است. چنان می‌نماید که در این کتاب جایی خالی برای مطلب دیگر وجود نداشته باشد، زیرا از همه‌ی جوانب به این مقوله پرداخته و آن را مورد بحث و ررسی قرار داده است. توجّه به گستردگی مطالبی که در فهرست کتاب وجود دارد کافی است تا گسترده و عمیق بودن اثر را خاطرنشان نماید. اینهمه استفاده از آیات و دقّت در الفاظ آن و بحث در متشابهات و مترادفات و ریشه‌های آن و چینش آیات به نوعی که خود به تفسیر خود بپردازد کاری بزرگ و استادانه است.

    با یک مرور ساده در کتاب چنین حاصل می‌شود که کاری گسترده و وسیع است و قهراً یکی از زیربنایی‌ترین موضوعات قرآنی را نشانه رفته و لذا باید بسیار عمیق هم به آن پرداخته شده باشد. تخصیص یک واژه‌ی پر کاربرد در قرآن و بحث در باره‌ی آن از جهت وسعت آیات امری ساده به نظر می‌رسد ولی وقتی که در دریای موّاج و طوفانیِ آیات غور و خوض می‌کنی می‌یابی که سباحه در این دریا کاری بس دشوار است و نویسنده‌ی این اثر از عهده‌ی این کار به خوبی بر آمده و بخشی از عمر خود را صرف غوّاصی در دریای وحی و قرآن برای صید گوهر و ذخائر ناب آن کرده است که از آنهمه دیگران نیز برخوردارند و به سهولت با خواندن آن آنها را در می‌یابند.

    اشراف نویسنده به متن قرآن و نوع برخورد با آیات نشان از آن دارد که زمانهای مدیدی را برای یافتن و فهمیدن حقایق آن سپری کرده است و البتّه از سویی باور و تلاش و اندیشه‌های او و از دیگر سو دست عنایت حق را برای راهنمایی و جذبه در غور در این مفاهیم را نباید نادیده گرفت. به هر جهت کاری که در پیش روی ماست کاری مهم و خواندنی است. از جمله مسائل مهمی ‌که به آن پرداخته شده که در حکم فهم زیربنایی از اصل ذکر است این که ذکر را ریشه دار و بنیادین دانسته و با نوعی شهود و الهام پیشینی در نظر گرفته است، چنان که مفهوم ذکر متذکّر کردن و به یاد کسی آوردن است و بر این اساس باید چیزی پیش از این در ذهن و ضمیر وجود داشته باشد و به دلایل و عللی آن حقیت فراموش شده باشد تا معنای ذکر مناسب تلقّی شود. و نویسنده همین را از ذکر مراد داشته و آنچه که باید بدان متذکّر می‌شده را از قبل به نوع الهامی ‌باور نموده است. و در مقابل آن تعلیم و علم را قرار داده که معمولاً در لفظ و به کار بردن آن افراد دچار اشکال و سردرگمی‌ می‌شوند، یعنی این دو را با هم خلط می‌کنند و دقیقاً نمی‌توانند تشخیص بدهند که کدام واژه را باید مورد استفاده قرار بدهند و لذا این یکی از محکمترین دقّتهای نویسنده در فصل نخست کتاب است.

    تطبیق و تفهمیم دو واژه‌ی علم و ذکر و در مقابل، تعلّم و تذکّر از کارهای مهم و اساسی است که در این کتاب انجام گرفته است، با درست فهمیدن این دو واژه و درست به کار گرفتن آن می‌توان فهمی ‌به سزا از متن اثر داشت و بدون فهم آن فهمیدن کتاب به واقع بسیار مشکل است. از این رو نویسنده، پیشینه‌ی ذکر را با آیات الستی پیوند می‌دهد که در آن به نوعی به شهود در حقیقت توحید رسیده است و بر مبنای این شهود انتظاری که از وی می‌رود نفی شرک و کفر و استقامت در مدار توحید است و چنانچه از این مسیر به جهت نسیان دور افتد کاری که بر عهده‌ی پیامبران است همین تذکار است و نه تعلیم، و لذا تذکار در فراموشی ریشه‌هاست و تعلیم برای آموزش آن‌چیزی است که در صورت ظاهر ریشه‌ی پیشین نداشته باشد. توجّه دادن به عهد الهی که الست مهمترین آن است و این که گاهی برخی از خواص نیز آن را و یا عهدهای دیگر را که با خداوند داشته‌اند را به فراموشی می‌سپارند وجود ذکر و ضرورت آن احساس می‌شود، کما اینکه در ماجرای حضرت آدم و این تذکار که وی عهدی که با خدا داشت را فراموش کرده بود و اینکه بنی آدم عهد کرده بودند که جز خدا را نپرستند و از شیطان پیروی نکنند را فراموش کردند و دقیقاً به همین خاطر است که ذکر کاربردی اساسی و ویژه دارد.

    در بخش مربوط به اهمّیّت ذکر از ترکیبات قرآنی استفاده کرده تا ارزشمندی آن را نشان بدهد. هر چند وفور لفظ ذکر و هم خانواده‌های آن که در تمامی ‌قرآن به انحای گوناگون حضوری پر رنگ دارد برای این امر بسنده بود ولی گذشته از این، نویسنده به دو ترکیب «کثرت ذکر» و «ذکر کثیر» نیز اشاره داشته و تعدادی از آیات را با همین ترکیب برای فهم بهتر این اعتبار درج نموده است. «ذکرالله کثیراً»، «ذکروا الله کثیراً»، «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکراً کثیرا». [۱].

    در همین بخش به دو مورد خاص از ذکر اشاره می‌کند که پسوند آن متفاوت است و بر این اساس باید برای هر کدام معنایی خاص و ویژه نیز در نظر گرفته شود. این دقّت در واژگان قرآنی ما را بر آن می‌دارد تا از الفاظ وحیانی قرآن کریم به سادگی عبور نکنیم و در ذیل آن محتوا و معانیِ خاصی را در نظر آوریم که قهراً صرفاً با تدبّر و اندیشه در آیات، آنهم در پیوستگی با دیگر آیات مجال فهم و ظهور معنا پدید می‌آید. به هر جهت این موارد دهگانه‌ی ذکر با پسوندهای متفاوت بدین گونه است: ذکر الله، ذکر رب، ذکر اسم الله، ذکر اسم رب، ذکر نعمة الله، ذکر نعمة رب، ذکر آلاء الله، ذکر آیات الله، ذکر آیات رب، و ذکر ایّام الله. آنگاه برای هر کدام از این موارد حدّ اقل یک شاهد قرآنی می‌آورد و اغلب به دو یا سه شاهد می‌رسد. [۲].

    در آیات قرآن در خصوص انواع ذکر قهراً نکته‌هایی وجود دارد ولی اینکه مستقیماً بحث از مراتب هم در آن دخیل باشد شاید چندان قوّتی نداشته باشد. در عین حال وقتی که از ذکر دون الجهر یاد می‌کند و آوازی فروتر و بانگ را شاهد می‌آورد نشانی از ذکر و نوعی ادای آن می‌تواند محسوب بشود. به هر حال آنچه که در زبان اهل معرفت از انواع ذکر وجود دارد اشاره به زبانی و دلی و هر دو آنهاست. برخی به زبان و برخی به دل و در درون خدا را یاد می‌کنند و برخی هم هر دو و در عین حال برخی از اهل معرفت هم هستند که تمام وجودشان ذکر می‌گوید و ذکرشان محدود به زبان و دل نیست. در بخشی از این موارد به تقسیمی‌عارفانه در هفت قسم اشاره شده است که عبارتد از: ذکر لسان، ذکر نفس، ذکر روح، ذکر قلب، ذکر عقل، ذکر معرفت و ذکر سرّ. [۳].

    بخش دیگر کتاب از صفحه‌ی 47 تا صفحه‌ی 83 از اثر یاد خدا سخن می‌گوید ناظر به اثراتی است که ذکر برای ذاکر ایجاد می‌کند و نتایجی که در ذکر به فرد می‌رسد را مورد توجّه قرار می‌دهد، و هر نتیجه و فایده را هم با چندین آیه تثبیت و تأیید می‌کند. فهرست وار 9 مورد در این بحث با شواهد و دلایل زیاد بحثی عرفانی و فلسفی را در همین مقوله هدایت کرده که عبارتند از: 1- آرامش و اطمینان قلب 2- ترس در دل و وجل قلب 3- خشوع قلب 4- دوری شیطان از انسان 5- خداوند یادآور یادآوران می‌شود 6- پیدایش بصیرت 7- آگاهی بخش و مانع غفلت 8- رشد و تکامل انسان 9- فلاح و رستگاری. چنانکه بیان شد هر یک از این نتایج با آیاتی چند و روایاتی اصیل مورد شرح و تفسیر قرار گرفته است. در کنار آن نوع تفسیر و تبیین مطلب هم بسیار دقیق و علمی‌صورت پذیرفته است.

    در دنباله‌ی آن به نتایج و آثار فراموشی خداوند می‌پردازد و از صفحه‌ی 87 الی 109 را به این مقوله تخصیص می‌دهد و در آن به مواردی بسیار مهم اشاره می‌کند که عبارتند از: 1- خود فراموشی و بیگانگی از خود، که نویسنده این بحث را به طور جامع در کتاب انسان ساختگی مورد بحث قرار داده است 2- غفلت قلب 3- کوری قلب 4- قساوت قلب 5- نزدیکی شیطان 6- عصیان و گناه 7- سختی زندگی و کوری در آخرت 8- اعراض از معرضین ذکر الله 9- فراهم آمدن عذاب الهی.

    بخش دیگر کتاب که ظاهراً پرشاهدترین بخش از بابت استناد به آیات و روایات است و البتّه مفصّلترین بخش کتاب هم هست، چگونه به یاد خدا باشیم نام دارد. آنقدر در این بخش اشاره به معجزات و کرامات شده است که هر فردی را در گراییدن به ذکر و فروتگذاشتن آن یاری و مدد می‌کند. در دیگر بخشها نیز از افرادی که یادشان در قرآن وجود دارد و نیز از گروه‌هایی که خود در یاد خداوند سهم دارند بحث می‌شود. در موانع یاد نیز گذشته از برشمردن آنچه که مانع یاد می‌شود بحثی لعوی و واژگانی نیز به استناد آیات صورت گرفته که موانع یاد الله، موانع یاد رب، موانع یاد رحمن، و یا مواردی که مستقیماً خداوند خود را با ضمیر «ی» خوانده است: «عن ذکری». نکات عمده و کلّی‌ای که در این بخش وجود دارد عبارتند از توجه و یاد کرد نشانه‌های الهی در جهان خلقت. توجّه و یاد کردن علم الهی در تمام عرصه‌ها. توجّه و یاد داشتن این نکته که خداوند آنی از موجودات دور و غافل نیست و ایشان را به حال خود رها نمی‌سازد. توجّه و یاد قدرت خداوند که بر هر چیزی تعلّق می‌گیرد و چیزی از حیطه‌ی قدرت آن ذات یگانه بیرون نیست. و موارد دیگر که هر یک مستند به آیات وحیانی و مباحث دقیق عقلی است.


    ویژگیها

    کتاب در تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی به منزله‌ی کاری قرآنی، حدیثی، فلسفی و عرفانی حاوی نکاتی مهمی‌است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

    1. کتاب به این شیوه برای نخستین بار نوشته و تدوین شده است.
    2. جامعیّت موضوع و گستردگی مطالب چشمگیر است.
    3. موضوع بحث به خوبی از طریق آیات مورد تبیین قرار گرفته است.
    4. استشهادات زیاد به آیات کار را بسیار فنّی و دقیق کرده است
    5. نگارش کتاب نسبتاً آسان است و از روانی مطلوبی برخوردار است.
    6. منابع گسترده و اصیل بحث نشان از اصالت پژوهش است.
    7. وجود پاورقی‌های زیاد که آدرس آیه، حدیث و متن مورد نظر را نشان می‌دهد باضافه‌ی توضیحات خاص نویسنده، از قسمتهای مهم کتاب است که کار دسترسی خواننده را به اصل مطلب آسان می‌کند.
    8. اجتهادات نویسنده به عنوان قرآن پژوه و عرفان دان که در طول مباحث به کرّات دیده می‌شود نیز از نکات مثبت کتاب به حساب می‌آید.


    وضعیت کتاب

    تجلّی ذکر در آینه‌ی وحی، تألیف کاظم محمّدی

    کتاب در یک جلد با مقدّمه‌ای خلاصه نوشته شده است. متن کتاب فارسی است و دارای 300 صفحه است. کتاب حاضر در قطع وزیری و با جلد نرم و کاغذ مرغوب در سال 1372 برای چاپ دوّم منتشر شده است. در آغاز، فهرست کامل مطالب درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ، واژه‌نامه، فهرست آیات و همینطور نمایه‌ی کامل دیده می‌‌شود.


    پانویس

    1. متن، صص 18-17
    2. متن، ص 19
    3. متن، ص 31

    منابع مقاله

    مقدّمه و متن کتاب

    وابسته‌ها