۱۱۱٬۲۳۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'یهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در بخش مرید و مراد در تعریف و تعلیل و تحلیل آن به استناد منابع صوفیانه و عرفانی، چه مربوط به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] و چه دیگر منابع بحثی دقیق و گسترده صورت گرفته است. کما این که برای شیوخ طریقت هفت شرط را به زعم [[ملاحسین کاشفی|ملا حسین کاشفی]] در [[فتوّت نامه]] بدین شرح متذکّر شده است: معرفت کامل، فراست تمام، قولی به کمال، استغنای تمام، اخلاص بلیغ، راستی و درستی، و شفقتی به غایت<ref>متن، ص 245</ref>. در رسالهی [[سلوة العاشقین]] از قول [[ابوسعید ابوالخیر]] شروط دهگانهای را برای مشایخ قید کرده که بسیار مهم و ارزنده است<ref>متن، ص 254</ref>. | در بخش مرید و مراد در تعریف و تعلیل و تحلیل آن به استناد منابع صوفیانه و عرفانی، چه مربوط به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] و چه دیگر منابع بحثی دقیق و گسترده صورت گرفته است. کما این که برای شیوخ طریقت هفت شرط را به زعم [[ملاحسین کاشفی|ملا حسین کاشفی]] در [[فتوّت نامه]] بدین شرح متذکّر شده است: معرفت کامل، فراست تمام، قولی به کمال، استغنای تمام، اخلاص بلیغ، راستی و درستی، و شفقتی به غایت<ref>متن، ص 245</ref>. در رسالهی [[سلوة العاشقین]] از قول [[ابوسعید ابوالخیر]] شروط دهگانهای را برای مشایخ قید کرده که بسیار مهم و ارزنده است<ref>متن، ص 254</ref>. | ||
از دیگر فصول کتاب که بسیار مهم است بخش هشتم است که به بیان شریعت و طریقت و حقیقت میپردازد و با توضیحاتی که میدهد خواننده را با اصل ماجرا و با نگرش شیخ و شیوخ دیگر او در مکتب کبرویه آشنا میکند. باورمندی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] به شریع و شارع مقدّس از تمام آثار او پیداست و نویسنده برای این مطلب به نکات برجستهای از قلمِ خودِ او اشاره و استناد کرده است. [[رساله فرحة العاملین]]، [[رساله بیان الاحسان]] نکات | از دیگر فصول کتاب که بسیار مهم است بخش هشتم است که به بیان شریعت و طریقت و حقیقت میپردازد و با توضیحاتی که میدهد خواننده را با اصل ماجرا و با نگرش شیخ و شیوخ دیگر او در مکتب کبرویه آشنا میکند. باورمندی [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] به شریع و شارع مقدّس از تمام آثار او پیداست و نویسنده برای این مطلب به نکات برجستهای از قلمِ خودِ او اشاره و استناد کرده است. [[رساله فرحة العاملین]]، [[رساله بیان الاحسان]] نکات ارزندهای در بیان باور شیخ دارند. در [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رسالهای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] نیز به دقّت از این بابت سخن رفته است. | ||
بخش خلوت و چلّه از مهمترین و عالیترین فصول این کتاب است که در آن به دقّت تمام از ادب و آداب سلوک و خلوت و چلّه و نحوهی آن و شکل و آن به دقّت تمام سخن رفته است. نویسنده در کتاب [[نجم کبری]] به دقّت و کمال از خلوت و آداب آن و از چلّه و چلّه نشینی و کم و کیف آن سخن گفته که برای فهم بهتر و کاملتر باید به آن کتاب نیز رجوع کرد. ورود به خلوت و چله باید به دستور و اذن مرشد باشد و برای انگیزه و هدفی خاص نیز باشد و لذا بی اذن به خلوت رفتن و چلّه گرفتن خطا و بی خاصیّت و شاید هم مضرّ و آفتزا باشد. امّا تعبیری که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در کتاب [[سلوة العاشقین]] و مرشد او [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] در کتاب [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رسالهای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] در این باره آورده است از بهترین و استثناییترین مفاهیم در خصوص خلوت است. | بخش خلوت و چلّه از مهمترین و عالیترین فصول این کتاب است که در آن به دقّت تمام از ادب و آداب سلوک و خلوت و چلّه و نحوهی آن و شکل و آن به دقّت تمام سخن رفته است. نویسنده در کتاب [[نجم کبری]] به دقّت و کمال از خلوت و آداب آن و از چلّه و چلّه نشینی و کم و کیف آن سخن گفته که برای فهم بهتر و کاملتر باید به آن کتاب نیز رجوع کرد. ورود به خلوت و چله باید به دستور و اذن مرشد باشد و برای انگیزه و هدفی خاص نیز باشد و لذا بی اذن به خلوت رفتن و چلّه گرفتن خطا و بی خاصیّت و شاید هم مضرّ و آفتزا باشد. امّا تعبیری که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] در کتاب [[سلوة العاشقین]] و مرشد او [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] در کتاب [[كاشف الأسرار بانضمام پاسخ به چند پرسش و رسالهای در روش سلوک و خلوت نشینی|کاشف الاسرار]] در این باره آورده است از بهترین و استثناییترین مفاهیم در خصوص خلوت است. |