پرش به محتوا

پژوهشی پیرامون اصول کافی (پاسخ به شبهات وهابیت): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای '
جز (جایگزینی متن - 'عده ای ' به 'عده‌ای ')
جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
خط ۵۵: خط ۵۵:
نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه‌ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافی‌هایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته می‌شود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نسبت می‌دهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار می‌گیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/157 ر.ک: همان، ص157]</ref>
نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه‌ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافی‌هایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته می‌شود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نسبت می‌دهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار می‌گیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/157 ر.ک: همان، ص157]</ref>


نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف می‌دانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابی‌ها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه می‌دهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را می‌رساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسول‌الله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب می‌گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/289 ر.ک: همان، ص289-290]</ref>
نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره‌ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف می‌دانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابی‌ها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه می‌دهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را می‌رساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسول‌الله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب می‌گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/289 ر.ک: همان، ص289-290]</ref>


یکی دیگر از برجسته ترین اشکال‌هایی که بر کتاب شریف «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمت‌ها قرار می‌گیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین باب‌ها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/293 ر.ک: همان، ص293]</ref>
یکی دیگر از برجسته ترین اشکال‌هایی که بر کتاب شریف «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمت‌ها قرار می‌گیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین باب‌ها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/293 ر.ک: همان، ص293]</ref>


در این بخش، چنین نتیجه‌گیری شده است که اولا: امامت اهل‌بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین باب‌ها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل‌بیت(ع) نقش خدایی می‌بخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی می‌کند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) می‌دانند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/438 ر.ک: همان، ص438]</ref>
در این بخش، چنین نتیجه‌گیری شده است که اولا: امامت اهل‌بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه‌ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین باب‌ها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل‌بیت(ع) نقش خدایی می‌بخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی می‌کند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) می‌دانند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/438 ر.ک: همان، ص438]</ref>


یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحث‌هایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابی‌ها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل‌بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل‌بیت(ع) این فرضیه را نمی‌پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسان‌های منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال می‌رود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحث‌هایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابی‌ها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل‌بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل‌بیت(ع) این فرضیه را نمی‌پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسان‌های منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال می‌رود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.