۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵| ' به ' | ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ش ها' به 'شها') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| تعلیم و تربیت در اسلام (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر| تعلیم و تربیت در اسلام (ابهام زدایی)}} | ||
'''اسلام و تعليم و تربيت''' نوشته [[امینی، ابراهیم|ابراهيم امينى]] است. در این اثر سعی شده است چند رويكرد اخلاقى، انسانشناختى، بهداشتى و روانشناختى، پار هاى | '''اسلام و تعليم و تربيت''' نوشته [[امینی، ابراهیم|ابراهيم امينى]] است. در این اثر سعی شده است چند رويكرد اخلاقى، انسانشناختى، بهداشتى و روانشناختى، پار هاى نگرشهاى تربيتى اسلام كاويده شود. از اين رهگذر با تكيه بر متون اسلامى به تعريف، موضوع، مبانى، اصول، اهداف، مراحل، عوامل و روشهاى تربيت اسلامى اشارتى كوتاه رفته است. بحثها تطبيقى نيفتاده است؛ اما گاه از ديدگاههاى برخى دانشمندان غيرمسلمان هم ياد شده است. | ||
1- تعريف تعليم و تربيت: گرچه تعليم و تربيت اغلب با هم به كار مىروند، معناى آن دو، يكى نيست و هريك جداگانه بايد تعريف شود. براى تعريف بهتر تربيت، نگارنده نخست نقش مربى را در تربيت بررسى مىكند و يادآور مىشود كه در آيات و روايات واژۀ تربيت كم آمده و بيشتر تزكيه و تأديب به كار رفته است. آنگاه بهترين تعريف تربيت را مىآورد(ص 14). | 1- تعريف تعليم و تربيت: گرچه تعليم و تربيت اغلب با هم به كار مىروند، معناى آن دو، يكى نيست و هريك جداگانه بايد تعريف شود. براى تعريف بهتر تربيت، نگارنده نخست نقش مربى را در تربيت بررسى مىكند و يادآور مىشود كه در آيات و روايات واژۀ تربيت كم آمده و بيشتر تزكيه و تأديب به كار رفته است. آنگاه بهترين تعريف تربيت را مىآورد(ص 14). | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
انسان موجودى است آزاد و مسئوليتپذير؛ پار هاى مسئوليت هاى او از زبان قرآن چنين است: مسئوليت در برابر خدا، مسئوليت او در برابر خودش، مسئوليت او در برابر اجتماع(مسئوليت در برابر خلق، مسلمانان، مؤمنان، خانواده، خويشان، همسايگان، پدر و مادر، فرزندان)، مسئوليت در برابر طبيعت. | انسان موجودى است آزاد و مسئوليتپذير؛ پار هاى مسئوليت هاى او از زبان قرآن چنين است: مسئوليت در برابر خدا، مسئوليت او در برابر خودش، مسئوليت او در برابر اجتماع(مسئوليت در برابر خلق، مسلمانان، مؤمنان، خانواده، خويشان، همسايگان، پدر و مادر، فرزندان)، مسئوليت در برابر طبيعت. | ||
لزوم پرورش نفس انسانى، لزوم توجه به | لزوم پرورش نفس انسانى، لزوم توجه به ارزشهاى انسانى و تن ندادن به تمايلات حيوانى، چيستى سعادت و تلاش مربيان براى تأمين سعادت متربيان، ارزش ايمان در رسيدن به سعادت، ضرورت رعايت اعتدال در برآوردن نياز هاى و تمايلات حيوانى و طبيعى انسان، اخلاق نيك و برشماردن شمارى از آنها و هدف تربيت ديگر بحث هاى اين فراز است. | ||
3- وراثت و تربيت: در اين جستار از وراثت و نقش آن در تنظيم و پرورش شخصيت افراد ياد مىشود و پس از تعريف وراثت، از نگرش اسلام به اصل وراثت گفته مىشود و با پرداخت نقش وراثت در تفاوت هاى فردى از تفاوت هاى ظاهرى، تفاوت در هوش و حافظه و تفاوت در سلامت و بيمارى ارثى سخن مىرود. سپس در تفاوت هاى اخلاقى و آبشخور آنها كاوش مىشود و با توجيه توارث اخلاقى، از امكان تغيير اخلاقيات گفتگو مىشود و ديدگاه اسلام در اينباره مىآيد. | 3- وراثت و تربيت: در اين جستار از وراثت و نقش آن در تنظيم و پرورش شخصيت افراد ياد مىشود و پس از تعريف وراثت، از نگرش اسلام به اصل وراثت گفته مىشود و با پرداخت نقش وراثت در تفاوت هاى فردى از تفاوت هاى ظاهرى، تفاوت در هوش و حافظه و تفاوت در سلامت و بيمارى ارثى سخن مىرود. سپس در تفاوت هاى اخلاقى و آبشخور آنها كاوش مىشود و با توجيه توارث اخلاقى، از امكان تغيير اخلاقيات گفتگو مىشود و ديدگاه اسلام در اينباره مىآيد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در فراز بعدى از | در فراز بعدى از روشهاى تربيتى مىگويد. نخست به عادت و نقش تربيتى آن مىپردازد آنگاه به اهميت عادت در تحقق تربيت از زبان روايات و برخى دانشمندان اشاره مىكند و راههاى ايجاد عادت را مىآورد و از نقش ارزشى عادت به خير ياد مىكند و مسئوليت پدر و مادر و مربيان را در اينباره گوشزد مىكند و با اشاره به خردهگيرى برخى از دانشمندان به تربيت از راه عادت و پاسخ آن به روش الگويى مىرسد. از غريزه تقليد و نقش آن در الگوپذيرى كودك مىگويد و به نقش حساس پدر و مادر و مربيان در هدايت غريزه تقليد كودك براى نمونهسازى و الگوپذيرى كودك اشاره مىكند و پدر و مادر را نخستين الگو هاى رفتارى فرزندان مىخواند و لزوم عنايت آنها را به اين نكته ياد مىكند و به الگو بودن رفتار و گفتار معلم مىپردازد و لزوم دورى از تزاحم قول و فعل الگوها را شرح مىكند و زيان تعارض ميان الگوها را يادآور مىشود و سرانجام از توجه اسلام به سازندگى تربيتى الگوها مىگويد و پس از شرح روش داستانسرايى، نقش همنشينان را در تربيت مىآورد و از لزوم توجه پدر و مادر به دوستي هاى فرزندان و روش راهنمايى فرزند براى دوستيابى ياد مىكند و از روش درست تربيت از راه بيان مصالح و مفاسد مىگويد و به موعظه و پند و امر به معروف و نهى از منكر و كاربرد هاى تربيتى آنها مىپردازد. | ||
پس از اين به روش تشويق و تنبيه روى مىكند. شرايط تشويق درست را برمىشمارد و تنبيه را به بدنى و غيربدنى تقسيم مىكند و با شرح ديدگاه مخالفان و موافقان تنبيه، برخى توجيهات مخالفان را نقد مىكند و يادآور مىشود كه گروهى تنبيه را پذيرفتهاند؛ اما آن را وسيلۀ درجه دو پنداشتهاند بنابراين تا مىتوان بايد از تنبيه پرهيز كرد. نگارنده در ادامه به ديدگاه اسلام دربارۀ تنبيه مىپردازد و يادآور مىشود كه اسلام اصل تنبيه بدنى و غيربدنى را پذيرفته است؛ اما در اعمال آن سختگيرى كرده است. تنبيه در اسلام سهگونه است. هدف هاى تنبيه در اسلام گذشته از بازدارى مجرم از تكرار جرم، عبرت ديگران و پرورش تقواست. اسلام اجراى حدود و تعزيرات را دربارۀ كودك نابالغ روا نمىداند؛ اما تنبيه او را پذيرفته است. اين تنبيه بايد اندك و سازگار با ساختار جسمى كودك باشد. از روايات برمىآيد كه پدر و مادر و مربيان مىتوانند در صورت ضرورت براى تربيت كودك، به تنبيه بدنى تن دهند با اين حال بايد به زيانهاى تنبيه بدنى توجه داشته باشند و تا مىتوانند بدان روى نكنند و اگر ناگزير شدند بايد حدود و شرايط شرعى تنبيه را بكمال رعايت كنند. نكاتى دربارۀ تنبيه غيربدنى بحث ديگر اين روش است. | پس از اين به روش تشويق و تنبيه روى مىكند. شرايط تشويق درست را برمىشمارد و تنبيه را به بدنى و غيربدنى تقسيم مىكند و با شرح ديدگاه مخالفان و موافقان تنبيه، برخى توجيهات مخالفان را نقد مىكند و يادآور مىشود كه گروهى تنبيه را پذيرفتهاند؛ اما آن را وسيلۀ درجه دو پنداشتهاند بنابراين تا مىتوان بايد از تنبيه پرهيز كرد. نگارنده در ادامه به ديدگاه اسلام دربارۀ تنبيه مىپردازد و يادآور مىشود كه اسلام اصل تنبيه بدنى و غيربدنى را پذيرفته است؛ اما در اعمال آن سختگيرى كرده است. تنبيه در اسلام سهگونه است. هدف هاى تنبيه در اسلام گذشته از بازدارى مجرم از تكرار جرم، عبرت ديگران و پرورش تقواست. اسلام اجراى حدود و تعزيرات را دربارۀ كودك نابالغ روا نمىداند؛ اما تنبيه او را پذيرفته است. اين تنبيه بايد اندك و سازگار با ساختار جسمى كودك باشد. از روايات برمىآيد كه پدر و مادر و مربيان مىتوانند در صورت ضرورت براى تربيت كودك، به تنبيه بدنى تن دهند با اين حال بايد به زيانهاى تنبيه بدنى توجه داشته باشند و تا مىتوانند بدان روى نكنند و اگر ناگزير شدند بايد حدود و شرايط شرعى تنبيه را بكمال رعايت كنند. نكاتى دربارۀ تنبيه غيربدنى بحث ديگر اين روش است. | ||
روش تكريم؛ نگرش اسلام به تكريم كودك، وسايل تكريم كودك، شرايط تكريم كودك؛ روش عفو و موارد استفاده از آن؛ روش احسان در برابر بدرفتارى؛ نقش محبت در تربيت، تأثير محبت در كودك، لزوم اظهار محبت، پرهيز از وجه المعامله قرار دادن محبت و زيانهاى زيادهروى در محبت؛ نقش بازى در تربيت، انواع بازى و هدف هاى آنها، اسباببازى و انواعش، لزوم نظارت پدر و مادر و مربيان بر بازى و محدوديت زمانى بازى، ديگر بحث هاى كتاب است كه بشرح آمده است. <ref>رفیعی بهروز، ص 74- 71</ref> | روش تكريم؛ نگرش اسلام به تكريم كودك، وسايل تكريم كودك، شرايط تكريم كودك؛ روش عفو و موارد استفاده از آن؛ روش احسان در برابر بدرفتارى؛ نقش محبت در تربيت، تأثير محبت در كودك، لزوم اظهار محبت، پرهيز از وجه المعامله قرار دادن محبت و زيانهاى زيادهروى در محبت؛ نقش بازى در تربيت، انواع بازى و هدف هاى آنها، اسباببازى و انواعش، لزوم نظارت پدر و مادر و مربيان بر بازى و محدوديت زمانى بازى، ديگر بحث هاى كتاب است كه بشرح آمده است. <ref>رفیعی بهروز، ص 74- 71</ref> |