۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'اندیشه ی ' به 'اندیشهی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
چنانکه از متن و مقدّمهی کتاب بر میآید نویسنده همانگونه که شیوهی نوشتاری اوست همه جا به منابع متعدّد و دست اوّل اشاراتی دارد و هر پژوهش او نشان از آن دارد که از هیچ سند و مدرکی در پژوهش خود باز نمیماند و همه را مو به مو مورد دقّت و تأمّل قرار میدهد. در اینجا نیز در همان مقدّمه چند صفحه را به معرّفی منابع و مأخذ و هر | چنانکه از متن و مقدّمهی کتاب بر میآید نویسنده همانگونه که شیوهی نوشتاری اوست همه جا به منابع متعدّد و دست اوّل اشاراتی دارد و هر پژوهش او نشان از آن دارد که از هیچ سند و مدرکی در پژوهش خود باز نمیماند و همه را مو به مو مورد دقّت و تأمّل قرار میدهد. در اینجا نیز در همان مقدّمه چند صفحه را به معرّفی منابع و مأخذ و هر نوشتهای که چه پیشینه محسوب شود و چه اثری معاصر، چه فارسی و عربی باشد و چه به زبانهای بیگانه و غربی توجّه و رد پای آن را دنبال و بیان کرده است. <ref>مقدمه، صص 22- 17</ref>. برای نمونه در کارهای جدید به کسانی چون استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرّین کوب]]، [[سعید نفیسی]]، [[قاسم غنی]]، [[هانری کوربن]]، [[نیکلسون، رینولد الین|رینولد نیکلسون]]، [[برتلس]]، [[استیس]]، [[آربری]]، [[ماسینیون، لویی|ماسینیون]] و دیگران اشاره کرده است. | ||
نخستین سخن که مورد تفسیر قرار گرفته است عبارتی است از [[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]] [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] <ref>تذکرة الاولیاء،، ص 102</ref>. که چنین است: 1- گفت: کس باشد که به زیارت ما آید و ثمرهی آن لعنت بود و کس باشد که بیاید و فایدهی آن رحمت بود. گفتند: چگونه؟ گفت: یکی بیاید و حالتی بر من غالب آید که در آن حالت با خود نباشم، مرا غیبت کند و در لعنت افتد و دیگری بیاید حق را بر من غالب یابد، معذور دارد. ثمرهی آن رحمت بود. | نخستین سخن که مورد تفسیر قرار گرفته است عبارتی است از [[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]] [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] <ref>تذکرة الاولیاء،، ص 102</ref>. که چنین است: 1- گفت: کس باشد که به زیارت ما آید و ثمرهی آن لعنت بود و کس باشد که بیاید و فایدهی آن رحمت بود. گفتند: چگونه؟ گفت: یکی بیاید و حالتی بر من غالب آید که در آن حالت با خود نباشم، مرا غیبت کند و در لعنت افتد و دیگری بیاید حق را بر من غالب یابد، معذور دارد. ثمرهی آن رحمت بود. |