۱۱۶٬۹۲۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE18522AUTHORCODE | | کد مؤلف = AUTHORCODE18522AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
''' | '''محمدصادق''' '''اَدیبُالْمَمالِك''' (۱۲۷۷-۱۳۳۶ق/ ۱۸۶۰-۱۹۱۸م)، پسر حسین و از نوادگان [[قائم مقام فراهانی]]، ملقب به امیرالشعرا و متخلص به «امیری»، شاعر، ادیب، روزنامهنگار و نویسندۀ سرشناس ایران در دوران مشروطیت. | ||
==ولادت== | |||
== | |||
وی در روستای گازران از بلوك شَرّا، از توابع سلطان آباد (اراك) در خانوادهای ادبپرور زاده شد. نیای بزرگ وی میرزا عیسی بن حسن بن عیسى (د ۱۲۳۸ق/ ۱۸۲۳م)، معروف به میرزای بزرگ، قائم مقام میرزا شفیع شیرازی، وزیر فتحعلی شاه قاجار بود كه نیاكانش پیوسته در دولتهای زندیه، افشاریه و صفویه و فراتر از آن منصب وزارت و صدارت داشتند. | وی در روستای گازران از بلوك شَرّا، از توابع سلطان آباد (اراك) در خانوادهای ادبپرور زاده شد. نیای بزرگ وی میرزا عیسی بن حسن بن عیسى (د ۱۲۳۸ق/ ۱۸۲۳م)، معروف به میرزای بزرگ، قائم مقام میرزا شفیع شیرازی، وزیر فتحعلی شاه قاجار بود كه نیاكانش پیوسته در دولتهای زندیه، افشاریه و صفویه و فراتر از آن منصب وزارت و صدارت داشتند. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۵: | ||
در همین سال به انتشار روزنامهای به نام ادب دست زد. آنگاه در اوایل سال ۱۳۱۸ق از راه قفقاز و خوارزم به خراسان رفت و در مشهد انتشار روزنامۀ ادب را از سر گرفت و تا ۱۳۲۰ق به نشر آن ادامه داد. | در همین سال به انتشار روزنامهای به نام ادب دست زد. آنگاه در اوایل سال ۱۳۱۸ق از راه قفقاز و خوارزم به خراسان رفت و در مشهد انتشار روزنامۀ ادب را از سر گرفت و تا ۱۳۲۰ق به نشر آن ادامه داد. | ||
در محرم ۱۳۲۱ به تهران آمد و به سردبیری روزنامۀ ایران سلطانی منصوب شد. | در محرم ۱۳۲۱ به تهران آمد و به سردبیری روزنامۀ ایران سلطانی منصوب شد. | ||
در ۱۳۲۳ق به بادكوبه رفت و انتشار بخش فارسی روزنامۀ ارشاد را كه به تركی منتشر میشد، بر عهده گرفت. آنگاه به تهران بازگشت و با افتتاح مجلس شورای ملی، سردبیری روزنامۀ مجلس در شوال ۱۳۲۴، به او سپرده شد. پس از گذشت حدود ۸ ماه در این منصب، در جمادی الاول ۱۳۲۵، روزنامۀ عراق عجم را خود در تهران دایر كرد، ولی انتشار این روزنامه دیری نپایید. | در ۱۳۲۳ق به بادكوبه رفت و انتشار بخش فارسی روزنامۀ ارشاد را كه به تركی منتشر میشد، بر عهده گرفت. آنگاه به تهران بازگشت و با افتتاح مجلس شورای ملی، سردبیری روزنامۀ مجلس در شوال ۱۳۲۴، به او سپرده شد. پس از گذشت حدود ۸ ماه در این منصب، در جمادی الاول ۱۳۲۵، روزنامۀ عراق عجم را خود در تهران دایر كرد، ولی انتشار این روزنامه دیری نپایید. | ||
شاید ادیبالممالك به سبب درگیریهای دوران محمدعلی شاه، ناگزیر به تعطیل این روزنامه و ترك تهران شده باشد، زیرا در جمادی الآخر ۱۳۲۸ به صف مجاهدان مشروطیت پیوسته بود. پس از این، در ۱۳۲۹ق ریاست عدلیۀ عراق (اراك) به وی واگذار شد و در ۱۳۳۲ق مدیریت روزنامۀ نیمه رسمی آفتاب را بر عهده گرفت. | شاید ادیبالممالك به سبب درگیریهای دوران محمدعلی شاه، ناگزیر به تعطیل این روزنامه و ترك تهران شده باشد، زیرا در جمادی الآخر ۱۳۲۸ به صف مجاهدان مشروطیت پیوسته بود. پس از این، در ۱۳۲۹ق ریاست عدلیۀ عراق (اراك) به وی واگذار شد و در ۱۳۳۲ق مدیریت روزنامۀ نیمه رسمی آفتاب را بر عهده گرفت. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۷: | ||
ادیبالممالك پروردۀ آن مكتب شعری بود كه در تاریخ ادب فارسی به مكتب بازگشت یا دورۀ تجدید حیات ادبی شهرت یافته است. ویژگی بارز این مكتب، پیروی از سنتهای شعری استادان قدیم بود و ادیبالممالك، یكی از آخرین شاگردان این مكتب است. | ادیبالممالك پروردۀ آن مكتب شعری بود كه در تاریخ ادب فارسی به مكتب بازگشت یا دورۀ تجدید حیات ادبی شهرت یافته است. ویژگی بارز این مكتب، پیروی از سنتهای شعری استادان قدیم بود و ادیبالممالك، یكی از آخرین شاگردان این مكتب است. | ||
در اشعاری كه تحت تأثیر چنین سنتی در ستایش شاهان و امیرانی غالباً ناتوان و نالایق سروده، همۀ اسلوبها و موازین شعر كهن فارسی را رعایت كرده، و از انواع تشبیهات و استعارات برای ساختن مدیحههای مبالغه آمیز و پرداختن تغزلها و تشبیبها به سبك قدما بهره جسته است. همچنین در غالب موارد مضامین گذشتگان را كمابیش تكرار كرده، یا چیزهایی مشابه و از همان مقوله پرداخته است. | در اشعاری كه تحت تأثیر چنین سنتی در ستایش شاهان و امیرانی غالباً ناتوان و نالایق سروده، همۀ اسلوبها و موازین شعر كهن فارسی را رعایت كرده، و از انواع تشبیهات و استعارات برای ساختن مدیحههای مبالغه آمیز و پرداختن تغزلها و تشبیبها به سبك قدما بهره جسته است. همچنین در غالب موارد مضامین گذشتگان را كمابیش تكرار كرده، یا چیزهایی مشابه و از همان مقوله پرداخته است. | ||
گرچه ادیب الممالك در چند جا از شیوۀ شاعری قدما و پیروان آنان انتقاد میكند و از اینكه «در مدح هر خسیس» شعرهایی «نامناسب» «فرو میخوانند»، سخت بر آنان میتازد، خود از وسوسۀ اینگونه مضمون پردازیها بركنار نمانده، و نتوانسته است از تار و پود ادبیاتی كه خود و خاندانش در آن پرورش یافته بودند، برهد، اما به تدریج دریافت كه افسانههای كهن را باید فرو گذاشت و «حدیث نوی» آغاز كرد. این اندیشه و دریافت با تحولات اجتماعی سیاسی آن روز ایران كه كمكم به جنبش مشروطه خواهی و تأسیس مجلس شورا انجامید، نیرو گرفت. | گرچه ادیب الممالك در چند جا از شیوۀ شاعری قدما و پیروان آنان انتقاد میكند و از اینكه «در مدح هر خسیس» شعرهایی «نامناسب» «فرو میخوانند»، سخت بر آنان میتازد، خود از وسوسۀ اینگونه مضمون پردازیها بركنار نمانده، و نتوانسته است از تار و پود ادبیاتی كه خود و خاندانش در آن پرورش یافته بودند، برهد، اما به تدریج دریافت كه افسانههای كهن را باید فرو گذاشت و «حدیث نوی» آغاز كرد. این اندیشه و دریافت با تحولات اجتماعی سیاسی آن روز ایران كه كمكم به جنبش مشروطه خواهی و تأسیس مجلس شورا انجامید، نیرو گرفت. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۱۰: | ||
ادیب الممالك از میان گونههای شعر بیش از همه به قصیده و قطعه تمایل داشت. | ادیب الممالك از میان گونههای شعر بیش از همه به قصیده و قطعه تمایل داشت. | ||
ب - زبان شعر، | ب - زبان شعر، | ||
ادیب الممالك در شعر فارسی مطالعاتی عمیق و گسترده داشت و با ظرایف و صنایع صوری و معنوی آن نیك آشنا بود و در سرودههای خویش از این ذخایر بهویژه تركیبات و واژههای كهن فارسی و كلمات غریب و غیرمتداول فارسی، عربی و گاه تركی بهره میجست. | ادیب الممالك در شعر فارسی مطالعاتی عمیق و گسترده داشت و با ظرایف و صنایع صوری و معنوی آن نیك آشنا بود و در سرودههای خویش از این ذخایر بهویژه تركیبات و واژههای كهن فارسی و كلمات غریب و غیرمتداول فارسی، عربی و گاه تركی بهره میجست. | ||
ج - استواری سخن، | ج - استواری سخن، | ||
اگر لطافت و جزالت را دو خصیصۀ عمدۀ شعر بدانیم، بیتردید سرودههای ادیبالممالك عموماً از خصیصۀ دوم بیشتر برخوردار است، و این به سبب گرایش بسیار به كلام فاخر و استوار است. | اگر لطافت و جزالت را دو خصیصۀ عمدۀ شعر بدانیم، بیتردید سرودههای ادیبالممالك عموماً از خصیصۀ دوم بیشتر برخوردار است، و این به سبب گرایش بسیار به كلام فاخر و استوار است. | ||
د - استقبال از شعرای پیشین و تضمین شعر دیگران، | د - استقبال از شعرای پیشین و تضمین شعر دیگران، | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۶: | ||
سرودن قصاید طولانی، تجدید مطلع كردن و انتخاب قوافی دشوار، از شیوههای سخن پردازان پیشین بوده است. | سرودن قصاید طولانی، تجدید مطلع كردن و انتخاب قوافی دشوار، از شیوههای سخن پردازان پیشین بوده است. | ||
و - قطعههای بلند، | و - قطعههای بلند، | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه كه از شدت وحدّت استبداد تا حدی كاسته شد و زمزمۀ آزادی خواهی و مشروطه طلبی به گوش همگان رسید، ادیب الممالك نیز موقع را برای تغییر مسیر شاعری و افزودن ابعاد تازهای به فعالیتهای خود مناسب یافت. نوجوییهای نسبی او را در جذب وی به نهضت فراماسونری، یادگیری زبان فرانسه، شاعری به فارسی سره، توجه به فرهنگ و زبان عامه، و از همه مهمتر، شركت مستقیم در فعالیتهای سیاسی، روزنامهنگاری و تخصیص بیشتر اشعار خود به موضوعهای سیاسی و اجتماعی زمان، میتوان مشاهده كرد. | در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه كه از شدت وحدّت استبداد تا حدی كاسته شد و زمزمۀ آزادی خواهی و مشروطه طلبی به گوش همگان رسید، ادیب الممالك نیز موقع را برای تغییر مسیر شاعری و افزودن ابعاد تازهای به فعالیتهای خود مناسب یافت. نوجوییهای نسبی او را در جذب وی به نهضت فراماسونری، یادگیری زبان فرانسه، شاعری به فارسی سره، توجه به فرهنگ و زبان عامه، و از همه مهمتر، شركت مستقیم در فعالیتهای سیاسی، روزنامهنگاری و تخصیص بیشتر اشعار خود به موضوعهای سیاسی و اجتماعی زمان، میتوان مشاهده كرد. | ||
== ویژگیهای شعری دورۀ دوم == | |||
==ویژگیهای شعری دورۀ دوم== | |||
مهمترین ویژگیهای شعری ادیبالممالك در دورۀ دوم اینهاست: | مهمترین ویژگیهای شعری ادیبالممالك در دورۀ دوم اینهاست: | ||
الف - نوع شعر، | الف - نوع شعر، | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۴۹: | ||
ادیبالممالك سعی میكرد تا نامها، واژهها و تركیباتی را كه پارسی، یا به زعم او، پارسی ناب بودند، در شعر به كار برد كه شماری از آنها مانند دهناد: نظام، نوله: كلام، هنایش: تأثیر و ... از مجعولات دساتیری است. ادیب الممالك بیشترین كلمات سره و ناسرۀ فارسی را همراه با لغات عربی و تركی در منظومۀ پیوسته فرهنگ فارسی خود، آورده است. | ادیبالممالك سعی میكرد تا نامها، واژهها و تركیباتی را كه پارسی، یا به زعم او، پارسی ناب بودند، در شعر به كار برد كه شماری از آنها مانند دهناد: نظام، نوله: كلام، هنایش: تأثیر و ... از مجعولات دساتیری است. ادیب الممالك بیشترین كلمات سره و ناسرۀ فارسی را همراه با لغات عربی و تركی در منظومۀ پیوسته فرهنگ فارسی خود، آورده است. | ||
د - انعكاس فرهنگ و تمدن غرب، | د - انعكاس فرهنگ و تمدن غرب، | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۵۷: | ||
با آغاز حركتهای سیاسی و اجتماعی در ایران، از محتوای سنتی شعر وی رفتهرفته كاسته شد و موضوعهای تازه بر جای آن نشست. بهسبب همین دگرگونی نسبی محتوای شعر اوست كه وی را از شعرای انتقالی عصر مشروطیت، خواندهاند. | با آغاز حركتهای سیاسی و اجتماعی در ایران، از محتوای سنتی شعر وی رفتهرفته كاسته شد و موضوعهای تازه بر جای آن نشست. بهسبب همین دگرگونی نسبی محتوای شعر اوست كه وی را از شعرای انتقالی عصر مشروطیت، خواندهاند. | ||
==ویژگیهای برجستۀ محتوای شعر ادیب الممالك== | ==ویژگیهای برجستۀ محتوای شعر ادیب الممالك== | ||
۱. اندیشههای ملی گرایانه، | ۱. اندیشههای ملی گرایانه، | ||
ادیب الممالك در دورانی زندگی میكرد كه دولت و ملت ایران در منتهای ضعف به سر میبردند و او كه خطر از دست رفتن وطن را به چشم میدید، دستخوش هیجانهای روحی شدید میشد و آلام درونی خویش را در قالب چكامههای مؤثر و دلكشی بیان میداشت | ادیب الممالك در دورانی زندگی میكرد كه دولت و ملت ایران در منتهای ضعف به سر میبردند و او كه خطر از دست رفتن وطن را به چشم میدید، دستخوش هیجانهای روحی شدید میشد و آلام درونی خویش را در قالب چكامههای مؤثر و دلكشی بیان میداشت | ||
۲. مسائل اجتماعی، | ۲. مسائل اجتماعی، | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۷۱: | ||
==ادیبالممالك روزنامهنگار== | ==ادیبالممالك روزنامهنگار== | ||
شهرت ادیب الممالك به عنوان شاعری توانا موجب شد كه ارزش و پایگاه او در نویسندگی و روزنامهنگاری تحت الشعاع قرار گیرد و جز گروهی خاص به نقش وی به عنوان یكی از پیشگامان روزنامهنگاری توجه نكنند. به نظر میرسد ادیب یكی از نخستین شاعرانی است كه در ایران به كار روزنامهنویسی نیز پرداخته است. از این لحاظ میتوان او را طلایهدار شعرای روزنامهنگاری چون محمدتقی | شهرت ادیب الممالك به عنوان شاعری توانا موجب شد كه ارزش و پایگاه او در نویسندگی و روزنامهنگاری تحت الشعاع قرار گیرد و جز گروهی خاص به نقش وی به عنوان یكی از پیشگامان روزنامهنگاری توجه نكنند. به نظر میرسد ادیب یكی از نخستین شاعرانی است كه در ایران به كار روزنامهنویسی نیز پرداخته است. از این لحاظ میتوان او را طلایهدار شعرای روزنامهنگاری چون [[بهار، محمدتقی|محمدتقی بهار]]، [[دهخدا، علیاکبر|علیاكبر دهخدا]]، [[فرخی یزدی، محمد|فرخی یزدی]] و [[میرزاده عشقی|میرزادۀ عشقی]] دانست. وی از نخستین كسانی بود كه به تأسیس روزنامهای اساساً غیر وابسته همت گماشت و در ۱۳۱۶ق/ ۱۸۹۸م با تأسیس روزنامۀ ادب رسماً پای به عالم مطبوعات نهاد و كمابیش تا پایان عمر، كار روزنامه نویسی را همراه با شاعری دنبال كرد. فعالیتهای روزنامهنگاری ادیب به شرح زیر است: | ||
۱. مدیری و سردبیری نشریۀ ادب، | ۱. مدیری و سردبیری نشریۀ ادب، | ||
۲. سردبیری روزنامۀ ایران سلطانی، | ۲. سردبیری روزنامۀ ایران سلطانی، | ||
۳. ضمیمۀ فارسی روزنامۀ ارشاد، | ۳. ضمیمۀ فارسی روزنامۀ ارشاد، | ||
۴. سردبیری روزنامۀ مجلس، | ۴. سردبیری روزنامۀ مجلس، | ||
۵. مدیری و سردبیری روزنامۀ عراق عجمف | ۵. مدیری و سردبیری روزنامۀ عراق عجمف | ||
۶. مدیری روزنامۀ آفتاب، | ۶. مدیری روزنامۀ آفتاب، | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۰: | ||
به استناد یادداشتی كه وی در حاشیۀ منظومۀ «آیین فراماسن» خود نوشته، «لژ بیداری ایران» به طور رسمی در شب سهشنبه ۱۹ ربیع الاول ۱۳۲۶ق/ ۲۱ آوریل ۱۹۰۸م در دارالخلافه تأسیس یافت و او خود نخستین كسی بود كه در این لژ پذیرفته شد. | به استناد یادداشتی كه وی در حاشیۀ منظومۀ «آیین فراماسن» خود نوشته، «لژ بیداری ایران» به طور رسمی در شب سهشنبه ۱۹ ربیع الاول ۱۳۲۶ق/ ۲۱ آوریل ۱۹۰۸م در دارالخلافه تأسیس یافت و او خود نخستین كسی بود كه در این لژ پذیرفته شد. | ||
اسناد موجود نیز تصریح دارد كه لژ فراماسون ایران در ۱۳۲۵ق ادیب الممالك را به عنوان عضو جدید پیشنهاد كرده، و او در ۱۵ ذیحجۀ همان سال به عضویت محفل فراماسون تهران پذیرفته شده است. ظاهراً ادیبالممالك عنوان «لژ بیداری ایران» را به جای فراماسونری ایران به كار برده است. | اسناد موجود نیز تصریح دارد كه لژ فراماسون ایران در ۱۳۲۵ق ادیب الممالك را به عنوان عضو جدید پیشنهاد كرده، و او در ۱۵ ذیحجۀ همان سال به عضویت محفل فراماسون تهران پذیرفته شده است. ظاهراً ادیبالممالك عنوان «لژ بیداری ایران» را به جای فراماسونری ایران به كار برده است. | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۸: | ||
ادیبالممالك تنها یك شاعر و ادیب نبود. او افزون بر طبعی قوی در شعر، ذهنی مجهز به بسیاری از دانشها داشت. وی نمونهای ممتاز از شاعران و دبیرانی بود كه نظامی عروضی معرفی كرده است. | ادیبالممالك تنها یك شاعر و ادیب نبود. او افزون بر طبعی قوی در شعر، ذهنی مجهز به بسیاری از دانشها داشت. وی نمونهای ممتاز از شاعران و دبیرانی بود كه نظامی عروضی معرفی كرده است. | ||
او در زبان فارسی و عربی تبحری بسزا داشت. افزون بر مصاریع و ابیات پراكندۀ عربی قصایدی كامل نیز به عربی سروده است. | او در زبان فارسی و عربی تبحری بسزا داشت. افزون بر مصاریع و ابیات پراكندۀ عربی قصایدی كامل نیز به عربی سروده است. | ||
وی علاوه بر ادبیات فارسی و عربی، و علومی مانند فلسفه، حكمت، نجوم و جز اینها، با زبانهای روسی، كلدانی، تركی، پهلوی و مختصری فرانسه و انگلیسی نیز آشنایی داشت. | وی علاوه بر ادبیات فارسی و عربی، و علومی مانند فلسفه، حكمت، نجوم و جز اینها، با زبانهای روسی، كلدانی، تركی، پهلوی و مختصری فرانسه و انگلیسی نیز آشنایی داشت. | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۲: | ||
نثر ادیبالممالك نثری پخته و عاری از سستیها و لغزشهایی است كه در برخی از نوشتههای دوران قاجار به چشم میخورد. نوشتههای وی به رغم احتوا بر صنایع ادبی، حكایت از پیروی او در سادهنویسی از جدش میرزا ابوالقاسم قائممقام دارد. | نثر ادیبالممالك نثری پخته و عاری از سستیها و لغزشهایی است كه در برخی از نوشتههای دوران قاجار به چشم میخورد. نوشتههای وی به رغم احتوا بر صنایع ادبی، حكایت از پیروی او در سادهنویسی از جدش میرزا ابوالقاسم قائممقام دارد. | ||
1- دیوان كامل ادیب الممالك، | 1-دیوان كامل ادیب الممالك، | ||
اشعار ادیبالممالك را نخستینبار وحید دستگردی گردآوری كرد و با عنوان دیوان كامل ادیب الممالك در ۱۳۱۲ش به چاپ رساند. | اشعار ادیبالممالك را نخستینبار وحید دستگردی گردآوری كرد و با عنوان دیوان كامل ادیب الممالك در ۱۳۱۲ش به چاپ رساند. | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۸: | ||
تا كنون منتخباتی نیز از اشعار ادیب الممالك با این عنوانها به چاپ رسیده است: | تا كنون منتخباتی نیز از اشعار ادیب الممالك با این عنوانها به چاپ رسیده است: | ||
2- اشعار گزین از دیوان ادیب فراهانی، | 2-اشعار گزین از دیوان ادیب فراهانی، | ||
به كوشش میرزا محمد خان بهادر، تهران، ۱۳۱۳ش، | به كوشش میرزا محمد خان بهادر، تهران، ۱۳۱۳ش، | ||
خط ۲۲۶: | خط ۲۲۸: | ||
از دیگر آثار او: | از دیگر آثار او: | ||
4- پیوسته فرهنگ فارسی، | 4- پیوسته فرهنگ فارسی، |