پرش به محتوا

ثقفی، ابومحجن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی' به 'دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
| کد مؤلف = AUTHORCODE70058AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE70058AUTHORCODE
}}
}}
''' ابومِحْجَنْ، شاعر مُخَضْرَمْ '''
''' ابومِحْجَنْ'''،شاعر و جنگجوی مُخَضْرَمْ،آنچه در مأخذ درباره او نقل شده، به افسانه بیشتر می‌ماند، تا به واقعیت.
 
آنچه در مأخذ درباره او نقل شده، به افسانه بیشتر می‌ماند، تا به واقعیت.
 
 
==نام==
==نام==


خط ۷۱: خط ۶۷:
==شرکت در جنگ قادسیه==
==شرکت در جنگ قادسیه==


برپایه گزارشی که طبری نقل می‌کند، ابومحجن در 13ق در فتح ‌اُلَّیس با مثنی بن حارثه شرکت داشت، اما از آنجا گریخت.
برپایه گزارشی که [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] نقل می‌کند، ابومحجن در 13ق در فتح ‌اُلَّیس با مثنی بن حارثه شرکت داشت، اما از آنجا گریخت.
داستان مشهوری که مؤلفان متقدم چون ابن سلّام جمحی، قدامه بن جعفر، ابن قتیبه، بلاذری و مسعودی درباره ابومحجن نقل کرده‌اند و گزارش مفصل آن را طبری از قول سیف بن عمر آورده است و میان روایات آن اختلافات فراوان وجود دارد، نشان می‌دهد که ابومحجن در جنگ قادسیه شرکت داشت و سپس به سبب باده‌نوشی، توسط سعد وقاص زندانی شد، اما توانست به کمک همسر سعد از بند رهایی یابد و در میدان نبرد از خود رشادت‌های فراوان نشان دهد، چندان که شجاعت و تهور او موجب شگفتی سعد شد و به همین سبب از جرم او درگذشت.
 
داستان مشهوری که مؤلفان متقدم چون [[جمحی، محمد بن سلام|ابن سلّام جمحی]]، [[کاتب بغدادی، قدامة بن جعفر|قدامه بن جعفر]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذری]] و [[مسعودی، علی بن حسین|مسعودی]] درباره ابومحجن نقل کرده‌اند و گزارش مفصل آن را طبری از قول سیف بن عمر آورده است و میان روایات آن اختلافات فراوان وجود دارد، نشان می‌دهد که ابومحجن در جنگ قادسیه شرکت داشت و سپس به سبب باده‌نوشی، توسط سعد وقاص زندانی شد، اما توانست به کمک همسر سعد از بند رهایی یابد و در میدان نبرد از خود رشادت‌های فراوان نشان دهد، چندان که شجاعت و تهور او موجب شگفتی سعد شد و به همین سبب از جرم او درگذشت.
 
به نظر برخی از محققان، سیف بن عمر شاخ و برگ فراوانی بر این داستان افزوده است.
به نظر برخی از محققان، سیف بن عمر شاخ و برگ فراوانی بر این داستان افزوده است.


==تبعید دوباره==
==تبعید دوباره==


برپایه خبری دیگر که طبری از قول واقدی نقل کرده عمر در 16 قمری ابومحجن را به باضع (جزیره‌ای در نزدیکی یمن) تبعید کرد.
برپایه خبری دیگر که [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] از قول [[واقدی، محمد بن عمر|واقدی]] نقل کرده عمر در 16 قمری ابومحجن را به باضع (جزیره‌ای در نزدیکی یمن) تبعید کرد.




خط ۸۴: خط ۸۱:
   
   
قطعاتی که از شعر ابومحجن باقی مانده، هیچ کدام ویژگی چشمگیری ندارند. واژگان و ترکیبات و ساختمان شعر، همه از نوع آثار متوسط اواخر جاهلی و صدر اسلام است.
قطعاتی که از شعر ابومحجن باقی مانده، هیچ کدام ویژگی چشمگیری ندارند. واژگان و ترکیبات و ساختمان شعر، همه از نوع آثار متوسط اواخر جاهلی و صدر اسلام است.
اعتقادات اسلامی را در آن‌ها چندان جلوه‌ای نیست. علاوه بر این، به صحت همه آن‌ها هم نمی‌توان اعتماد داشت.
اعتقادات اسلامی را در آن‌ها چندان جلوه‌ای نیست. علاوه بر این، به صحت همه آن‌ها هم نمی‌توان اعتماد داشت.
با این همه دو امر، بیش از هرچیز دیگر موجب شهرت او شده است؛ نخست آنکه وی، به رغم فرمان صریح دین، هرگز نتوانست دست از خمر بردارد. نه تازیانه‌های عمر، نه تبعید و نه زندان سهل هیچ‌کدام در او کارگر نیفتاد. همین مقاومت که در برخی اشعار او جلوه‌گر است، از موجبات شهرت اوست و بی‌گمان، سوگندی را که را در چشم‌پوشی از خمر یاد کرده، نباید چندان جدی تلقی کرد.
با این همه دو امر، بیش از هرچیز دیگر موجب شهرت او شده است؛ نخست آنکه وی، به رغم فرمان صریح دین، هرگز نتوانست دست از خمر بردارد. نه تازیانه‌های عمر، نه تبعید و نه زندان سهل هیچ‌کدام در او کارگر نیفتاد. همین مقاومت که در برخی اشعار او جلوه‌گر است، از موجبات شهرت اوست و بی‌گمان، سوگندی را که را در چشم‌پوشی از خمر یاد کرده، نباید چندان جدی تلقی کرد.
از آن مهم‌تر، ظهور چندین اثر از اشعار او در مجموعه «شعر فتوحات» است که-نه به سبب اعتبار شاعرانه، بلکه به دلیل جوّ خاصّ نبرد، رابطه شعر با روایات بسیار حسّاس تاریخی و بیان دلاوریهای اعراب در مقابل ایرانیان-سخت مشهور شده است. بدیهی است که چون وی در رسای فرمانده سپاه و کشنده فیل نیرومند، ابیاتی می‌سراید، یا به یاری سلمی از بنی‌سعد می‌گریزد و در باب دلاوری‌های خود شعر می‌گوید، همه راویان شعر و تاریخ را به نشاط درمی‌آورد و دیگر کسی از ذکر داستان‌های دل‌انگیز او-که احتمالا بیشتر افسانه‌آمیز است-روی نمی‌گرداند.
از آن مهم‌تر، ظهور چندین اثر از اشعار او در مجموعه «شعر فتوحات» است که-نه به سبب اعتبار شاعرانه، بلکه به دلیل جوّ خاصّ نبرد، رابطه شعر با روایات بسیار حسّاس تاریخی و بیان دلاوریهای اعراب در مقابل ایرانیان-سخت مشهور شده است. بدیهی است که چون وی در رسای فرمانده سپاه و کشنده فیل نیرومند، ابیاتی می‌سراید، یا به یاری سلمی از بنی‌سعد می‌گریزد و در باب دلاوری‌های خود شعر می‌گوید، همه راویان شعر و تاریخ را به نشاط درمی‌آورد و دیگر کسی از ذکر داستان‌های دل‌انگیز او-که احتمالا بیشتر افسانه‌آمیز است-روی نمی‌گرداند.




==وفات==
==وفات==


از زمان مرگ او خبری در دست نیست. هیثم بن عدی گوید که گور ابومحجن را کسی در آذربایجان –یا نواحی جرجان- دیده که بر آن تاکی روییده بود؛ گویا بیشتر،  بیت مشهور ابومحجن که«چون درگذشتم، مرا پای تاکی به خاک سپارید…» موجب نقل چنین خبری بوده است.
از زمان مرگ او خبری در دست نیست. [[هیثم بن عدی]] گوید که گور ابومحجن را کسی در آذربایجان –یا نواحی جرجان- دیده که بر آن تاکی روییده بود؛ گویا بیشتر،  بیت مشهور ابومحجن که«چون درگذشتم، مرا پای تاکی به خاک سپارید…» موجب نقل چنین خبری بوده است.




==آثار==
==آثار==


1- دیوان،
1-دیوان،
 
نخست در 1886م به اهتمام لاندنبرگ در لیدن به طبع رسید؛ سپس دوباره همراه ترجمه لاتین آن توسط آبل در 1887م چاپ شد. در 1970م نیز صلاح‌الدین منجد مجدداً آن را براساس شرح ابوهلال عسکری به چاپ رسانید.


‌<ref>بهرامیان، علی، ‌ج6، ص208-207</ref>.
نخست در 1886م به اهتمام لاندنبرگ در لیدن به طبع رسید؛ سپس دوباره همراه ترجمه لاتین آن توسط آبل در 1887م چاپ شد. در 1970م نیز صلاح‌الدین منجد مجدداً آن را براساس شرح ابوهلال عسکری به چاپ رسانید.‌<ref>بهرامیان، علی، ‌ج6، ص208-207</ref>.


==پانویس==
==پانویس==