۱۰۷٬۴۲۱
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR67999J1.jpg | عنوان = العلل و معرفة الرجال | عنوانهای دیگر = مسائل الإمام أحمد | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابن حنبل، احمد بن محمد (نويسنده) عباس، وصیالله بن محمد (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /الف۲ج۲ 114 BP...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''العلل و معرفة الرجال'''، تألیف احمد بن محمد بن حنبل (164-241ق)، کتابی است در علم علل الحدیث که در آن احادیث و آثار در جرح و تعدیل رجال حدیث گردآوری شده است. کتاب با تحقیق وصیالله بن محمد عباس منتشر شده است. | '''العلل و معرفة الرجال'''، تألیف [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن محمد بن حنبل]] (164-241ق)، کتابی است در علم علل الحدیث که در آن احادیث و آثار در جرح و تعدیل رجال حدیث گردآوری شده است. کتاب با تحقیق [[عباس، وصیالله بن محمد|وصیالله بن محمد عباس]] منتشر شده است. | ||
محقق کتاب در ابتدای آن، مقدمه موجزی در شناخت رجال و جرح و تعدیل نوشته است. سپس در رابطه با علل مطالبی را نوشته و شرح حال مختصری از امام احمد بن حنبل آورده است. معرفی کتاب و نسخه خطی که بر روی آن کار کرده، از دیگر مطالب مقدمه محقق است<ref>ر.ک: مطلع کتاب، ج1، ص5</ref>. وی معتقد است سخن از رجال حدیث و جرح و تعدیل ایشان نهتنها غیبت نیست، بلکه واجبی از واجبات شریعت است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص21</ref>. | محقق کتاب در ابتدای آن، مقدمه موجزی در شناخت رجال و جرح و تعدیل نوشته است. سپس در رابطه با علل مطالبی را نوشته و شرح حال مختصری از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|امام احمد بن حنبل]] آورده است. معرفی کتاب و نسخه خطی که بر روی آن کار کرده، از دیگر مطالب مقدمه محقق است<ref>ر.ک: مطلع کتاب، ج1، ص5</ref>. وی معتقد است سخن از رجال حدیث و جرح و تعدیل ایشان نهتنها غیبت نیست، بلکه واجبی از واجبات شریعت است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص21</ref>. | ||
«العلة»، در منابع لغوی، مرض و بیماری معنا شده است. در اصطلاح محدثین نیز عبارت از عوامل پوشیده، دشوار و معایب در صحت حدیث معنا شده است؛ لذا حدیث معلل و معلول حدیثی است که ضعفی در متن یا سند آن باشد که صحتش را مخدوش کند؛ با اینکه ظاهر حدیث از آن اشکال بری است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. محقق برای علت شش قسم ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص36-37</ref>. | «العلة»، در منابع لغوی، مرض و بیماری معنا شده است. در اصطلاح محدثین نیز عبارت از عوامل پوشیده، دشوار و معایب در صحت حدیث معنا شده است؛ لذا حدیث معلل و معلول حدیثی است که ضعفی در متن یا سند آن باشد که صحتش را مخدوش کند؛ با اینکه ظاهر حدیث از آن اشکال بری است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. محقق برای علت شش قسم ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص36-37</ref>. | ||
درباره نام کتاب، خود احمد بن حنبل یا فرزندش یا ابوعلی بن | درباره نام کتاب، خود [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] یا فرزندش یا [[ابوعلی بن صواف]]، کتاب را به این نام نامیدهاند؛ البته کسانی که از آن استفاده کردهاند غالباً آن را بهاختصار«العلل» خواندهاند<ref>ر.ک: همان، ص85-86</ref>. | ||
محقق مینویسد: نصی از عقیلی یافته است که دلالت بر آن دارد که احمد بن | محقق مینویسد: نصی از عقیلی یافته است که دلالت بر آن دارد که [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، «العلل» را قبل از «المحنة في فتنة خلق القرآن» نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | ||
نکته قابل توجه آنکه کتاب «العلل و معرفة الرجال»، از کتب قدیمی است که مشتمل بر مواضیع علل حدیث و احوال رجال و احادیثی در ابواب مختلف است که در اولین نظر در بعضی موارد ارتباطی به موضوع کتاب ندارد و فاقد ترتیب و تنظیم است. مشخص است که احمد بن حنبل این مطالب مختلف را در روزها و بلکه در سالهای مختلف تدوین کرده است و ترتیب خاصی برای طبقات روات و اساتید و شاگردان و ترتیب حروف ابجد نداشته است. همچنین ترتیب و تبویبی در احادیث فقهی معلل و غیر معلل رعایت نکرده است. بخش عمدهای از کتاب نیز عبارت از سؤال و جوابهایی است که عبدالله از پدرش پرسیده و با تعبیر «سألت أبي...» آورده است؛ یا دیگران پرسیدهاند و عبدالله هم در مجلس بوده و شنیده و نوشته و با تعبیر «سمعت أبي...» ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص109-110</ref>. | نکته قابل توجه آنکه کتاب «العلل و معرفة الرجال»، از کتب قدیمی است که مشتمل بر مواضیع علل حدیث و احوال رجال و احادیثی در ابواب مختلف است که در اولین نظر در بعضی موارد ارتباطی به موضوع کتاب ندارد و فاقد ترتیب و تنظیم است. مشخص است که [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] این مطالب مختلف را در روزها و بلکه در سالهای مختلف تدوین کرده است و ترتیب خاصی برای طبقات روات و اساتید و شاگردان و ترتیب حروف ابجد نداشته است. همچنین ترتیب و تبویبی در احادیث فقهی معلل و غیر معلل رعایت نکرده است. بخش عمدهای از کتاب نیز عبارت از سؤال و جوابهایی است که عبدالله از پدرش پرسیده و با تعبیر «سألت أبي...» آورده است؛ یا دیگران پرسیدهاند و عبدالله هم در مجلس بوده و شنیده و نوشته و با تعبیر «سمعت أبي...» ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص109-110</ref>. | ||
کتاب مشتمل بر چهار جلد است؛ سه جلد آن مشتمل بر 6161 حدیث است. جلد چهارم نیز به فهارس اختصاص یافته است. | کتاب مشتمل بر چهار جلد است؛ سه جلد آن مشتمل بر 6161 حدیث است. جلد چهارم نیز به فهارس اختصاص یافته است. |