پرش به محتوا

اشعار نجم‌الدین رازی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'ه‌ی '
جز (جایگزینی متن - 'نکته ها' به 'نکته‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'ه‌ی ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳: خط ۴۳:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''از ما تو هرآنچه دیده ای سایه‌ی ماست''|2=''بیرون ز دو کون ای پسر پایه‌ی ماست''}}
{{ب|''از ما تو هرآنچه دیده ای سایه‌ی ماست''|2=''بیرون ز دو کون ای پسر پایه‌ی ماست''}}
{{ب|''بی مایی ما ز کار ما مایه ی ماست''|2=''ما دایه ی دیگران و او دایه ی ماست''<ref>مقدمه، ص 24</ref>}}
{{ب|''بی مایی ما ز کار ما مایه‌ی ماست''|2=''ما دایه‌ی دیگران و او دایه‌ی ماست''<ref>مقدمه، ص 24</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی دیگر از مقدّمه در خصوص اشعار شیخ می‌نویسد: اشعار شیخ [[نجم‌الدین رازی]] هرگز به این عنوان جمع نشد و دیوانی هم به نام وی ثبت نگشت و در هیچ منبعی از اینکه وی اشعارش را مجموع کرده و یا در یکجا تدوین کرده باشد نیز وجود ندارد. و لذا اشعار شیخ از همه نوع پراکنده است و در خلال نوشته‌های وی موجود است. بسیاری از ابیات را به صورت بدیهه و درجا به مناسبت بحث و یا مطلبی که می‌نوشته گفته و درج کرده است. برخی از ابیات و یا اشعار وی در دیگر آثار ادیبان و عارفان نیز وجود دارد که اکثراً از لحاظ زمانی با شیخ رازی در یک دوره می‌زیسته‌اند، به مانند: [[حکیم سنایی]]، شیخ [[عطار نیشابوری]]، شیخ [[اوحدالدّین کرمانی]]، شیخ [[سیف‌الدین باخرزی]]، شیخ [[فخرالدّین عراقی]]، [[مولانا]]، و کمی‌هم با اختلاف زمانی به مانند [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|بابا افضل‌الدین کاشانی]] و با زمان دورتر به مانند: [[خواجه عبدالله انصاری]] و شیخ [[ابوسعید ابوالخیر]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|حکیم خیّام نیشابوری]]. بر این اساس برخی از رباعیها که در رساله‌های وی وجود دارد در [[دیوان کبیر]] [[مولانا]] نیز موجود است، برخی هم در [[دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی|دیوان رباعیات شیخ اوحدالدین کرمانی]] وجود دارد. و واقعاً تشخیص اینکه کدام اصل و کدام اقتباس است چندان معلوم نیست، خاصّه که همه عارف بوده و به فن شعر نیز تسلّط داشته‌اند<ref>مقدّمه، صص 25-24</ref>.
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی دیگر از مقدّمه در خصوص اشعار شیخ می‌نویسد: اشعار شیخ [[نجم‌الدین رازی]] هرگز به این عنوان جمع نشد و دیوانی هم به نام وی ثبت نگشت و در هیچ منبعی از اینکه وی اشعارش را مجموع کرده و یا در یکجا تدوین کرده باشد نیز وجود ندارد. و لذا اشعار شیخ از همه نوع پراکنده است و در خلال نوشته‌های وی موجود است. بسیاری از ابیات را به صورت بدیهه و درجا به مناسبت بحث و یا مطلبی که می‌نوشته گفته و درج کرده است. برخی از ابیات و یا اشعار وی در دیگر آثار ادیبان و عارفان نیز وجود دارد که اکثراً از لحاظ زمانی با شیخ رازی در یک دوره می‌زیسته‌اند، به مانند: [[حکیم سنایی]]، شیخ [[عطار نیشابوری]]، شیخ [[اوحدالدّین کرمانی]]، شیخ [[سیف‌الدین باخرزی]]، شیخ [[فخرالدّین عراقی]]، [[مولانا]]، و کمی‌هم با اختلاف زمانی به مانند [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|بابا افضل‌الدین کاشانی]] و با زمان دورتر به مانند: [[خواجه عبدالله انصاری]] و شیخ [[ابوسعید ابوالخیر]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|حکیم خیّام نیشابوری]]. بر این اساس برخی از رباعیها که در رساله‌های وی وجود دارد در [[دیوان کبیر]] [[مولانا]] نیز موجود است، برخی هم در [[دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی|دیوان رباعیات شیخ اوحدالدین کرمانی]] وجود دارد. و واقعاً تشخیص اینکه کدام اصل و کدام اقتباس است چندان معلوم نیست، خاصّه که همه عارف بوده و به فن شعر نیز تسلّط داشته‌اند<ref>مقدّمه، صص 25-24</ref>.


استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در صفحه ی 25 توضیح می‌دهد که روش کار او در این کتاب چگونه بوده اینکه اسناد شعر را در پاورقی معلوم داشته است و در آخر مقدّمه هم به چند مورد اشاره می‌کند که شیخ نام خود را در شعر درج کرده و از این طریق تا اندازه ی بسیار زیادی می‌توان آنها را به طور مستقیم از خود شیخ دانست، بدیهی است که این درج نام در تمام اشعار وی دیده نمی‌شود. به هر حال در برخی اشعار که نام وی گنجانده شده است می‌توان به این موارد اشاره کرد: «نجم»، «نجما»، «نجم رازی» و «دایه» که به ترتیب در صفحات 29، 64، 73 و 36 می‌توان آنها را ملاحظه نمود.
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در صفحه‌ی 25 توضیح می‌دهد که روش کار او در این کتاب چگونه بوده اینکه اسناد شعر را در پاورقی معلوم داشته است و در آخر مقدّمه هم به چند مورد اشاره می‌کند که شیخ نام خود را در شعر درج کرده و از این طریق تا اندازه‌ی بسیار زیادی می‌توان آنها را به طور مستقیم از خود شیخ دانست، بدیهی است که این درج نام در تمام اشعار وی دیده نمی‌شود. به هر حال در برخی اشعار که نام وی گنجانده شده است می‌توان به این موارد اشاره کرد: «نجم»، «نجما»، «نجم رازی» و «دایه» که به ترتیب در صفحات 29، 64، 73 و 36 می‌توان آنها را ملاحظه نمود.


از اشعار مهم و مشهور او یکی هم این رباعی است: {{شعر}}
از اشعار مهم و مشهور او یکی هم این رباعی است: {{شعر}}
{{ب|''ای نسخه‌ی نامه ی الهی که تویی''|2=''وی آینه ی جمال شاهی که تویی''}}
{{ب|''ای نسخه‌ی نامه‌ی الهی که تویی''|2=''وی آینه‌ی جمال شاهی که تویی''}}
{{ب|''بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست''|2=''در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی''<ref>مقدّمه، ص 24</ref>}}{{پایان شعر}} همچنین در صفحه ی 112 متن نیز آمده است.
{{ب|''بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست''|2=''در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی''<ref>مقدّمه، ص 24</ref>}}{{پایان شعر}} همچنین در صفحه‌ی 112 متن نیز آمده است.


اغلب اشعاری که در این مجموعه وجود دارد تک بیت است. زیرا شیخ به مناسبت بحثی که در کتابهای خود داشته به ضرورت آن را درجا ساخته و در ذیل مطالب درج نموده است. چنانچه به آثار شیخ نظری افکنده شود این مطلب به خوبی معلوم م شود. و لذا آنچه که هست این که شیخ مستقیماً و به استقلال شعر نگفته است، بلکه به ضرورت و به نیاز هر جا که لازم بوده شعری یا بیت و ابیاتی را در آثار خود و یا برای دیگران ثبت نموده است.
اغلب اشعاری که در این مجموعه وجود دارد تک بیت است. زیرا شیخ به مناسبت بحثی که در کتابهای خود داشته به ضرورت آن را درجا ساخته و در ذیل مطالب درج نموده است. چنانچه به آثار شیخ نظری افکنده شود این مطلب به خوبی معلوم م شود. و لذا آنچه که هست این که شیخ مستقیماً و به استقلال شعر نگفته است، بلکه به ضرورت و به نیاز هر جا که لازم بوده شعری یا بیت و ابیاتی را در آثار خود و یا برای دیگران ثبت نموده است.


نمونه ی دیگر از رباعیات مشهور شیخ چنین است: {{شعر}}
نمونه‌ی دیگر از رباعیات مشهور شیخ چنین است: {{شعر}}
{{ب|''عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست''|2=''تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست''}}
{{ب|''عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست''|2=''تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست''}}
{{ب|''اجزای وجود من همه دوست گرفت''|2=''نامی‌ست ز من بر من و باقی همه اوست''<ref>متن، ص 33</ref>}}{{پایان شعر}}
{{ب|''اجزای وجود من همه دوست گرفت''|2=''نامی‌ست ز من بر من و باقی همه اوست''<ref>متن، ص 33</ref>}}{{پایان شعر}}