پرش به محتوا

کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'می آورد' به 'می‌آورد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند')
خط ۴۷: خط ۴۷:


==معرفی کتاب==
==معرفی کتاب==
در تاریخ اسلامی به ویژه از دیدگاه ماشیعیان، نام کوفه با پیمان شکنی و بی وفایی همراه است؛ به گونه ای که هرگاه بخواهند کسانی را به دلیل چنین صفات ناپسندی، تحقیر و سرزنش کنند، آن‌ها را به کوفیان تشبیه می کنند. این نکته از سال‌های پیش فکر نویسنده را به خود مشغول داشته بود که این شهر که پایگاه و خاستگاه قیام ها، انقلاب ها و مهد راویان و دانشمندان برجسته ای بوده، چرا چنین سوء شهرت یافته است. از سوی دیگر این سوال مطرح بود که چرا امیر المؤمنین علی علیه‌السلام در میان شهرهای معتبر آن روز جهان اسلام، کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزید و به رغم ناسازگاری ها و بی وفایی های مردم آن، باز چشم امید بدان داشت. آن حضرت حتی پس از رنجش از بی وفایی و عدم تمکین مردم کوفه، در ماه های آخر عمر شریف خود و در پی حملات و غارتهای بی سابقه «بسربن ابی ارطاة» سردار سفاک معاویه در قلمرو او، در خطبه ای که برای بسیج کوفیان ایراد کرد، فرمود: «...پسر ابوسفیان، اراذل و اشرار را فرا می خواند و آن‌ها به او پاسخ می دهند، ولی من وقتی شما را که از همه برتر و برگزیده تر هستید، دعوت می کنم، سرپیچی می کنید، این کار پرهیزگاران نیست». نگاهی به سیره ی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به طور آشکار نشان می دهد که آن حضرت، برای جلب نظر افراد به اغراق در تمجید روی نمی‌آورد و ملاحظات سیاسی را در برابر مصالح اسلام هیچ می انگاشت، و از این رو بود که بسیاری از رجال کوفه از او بریدند و به معاویه پیوستند. پس، اینکه امیرمؤمنان علی علیه‌السلام مردم کوفه را از همه برتر و برگزیده تر می داند مسلما اغراق نبوده و علتی داشته است. کوتاهی مردم کوفه در یاری آن حضرت تا بدان جا رسید که به کلی از آن‌ها قطع امید کرد و در آخر فرمود:« خدایا من از آن‌ها ملولم و آن‌ها هم از من ملامت یافته اند. من از آن‌ها آزرده شده ام و آن‌ها نیز از من خسته شده اند. به جای آن‌ها افراد بهتری به من بده و به جای من هم کسی را به آن‌ها بده که برایشان بهتر از من باشد. خدایا دل های آن را مانند نمک در آب ذوب کن».
در تاریخ اسلامی به ویژه از دیدگاه ماشیعیان، نام کوفه با پیمان شکنی و بی وفایی همراه است؛ به گونه ای که هرگاه بخواهند کسانی را به دلیل چنین صفات ناپسندی، تحقیر و سرزنش کنند، آن‌ها را به کوفیان تشبیه می کنند. این نکته از سال‌های پیش فکر نویسنده را به خود مشغول داشته بود که این شهر که پایگاه و خاستگاه قیام ها، انقلاب ها و مهد راویان و دانشمندان برجسته ای بوده، چرا چنین سوء شهرت یافته است. از سوی دیگر این سوال مطرح بود که چرا امیر المؤمنین علی علیه‌السلام در میان شهرهای معتبر آن روز جهان اسلام، کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزید و به رغم ناسازگاری ها و بی وفایی های مردم آن، باز چشم امید بدان داشت. آن حضرت حتی پس از رنجش از بی وفایی و عدم تمکین مردم کوفه، در ماه های آخر عمر شریف خود و در پی حملات و غارتهای بی سابقه «بسربن ابی ارطاة» سردار سفاک معاویه در قلمرو او، در خطبه ای که برای بسیج کوفیان ایراد کرد، فرمود: «...پسر ابوسفیان، اراذل و اشرار را فرا می خواند و آن‌ها به او پاسخ می دهند، ولی من وقتی شما را که از همه برتر و برگزیده تر هستید، دعوت می کنم، سرپیچی می کنید، این کار پرهیزگاران نیست». نگاهی به سیره ی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به طور آشکار نشان می دهد که آن حضرت، برای جلب نظر افراد به اغراق در تمجید روی نمی‌آورد و ملاحظات سیاسی را در برابر مصالح اسلام هیچ می انگاشت، و از این رو بود که بسیاری از رجال کوفه از او بریدند و به معاویه پیوستند. پس، اینکه امیرمؤمنان علی علیه‌السلام مردم کوفه را از همه برتر و برگزیده تر می داند مسلما اغراق نبوده و علتی داشته است. کوتاهی مردم کوفه در یاری آن حضرت تا بدان جا رسید که به کلی از آن‌ها قطع امید کرد و در آخر فرمود:« خدایا من از آن‌ها ملولم و آن‌ها هم از من ملامت یافته اند. من از آن‌ها آزرده شده ام و آن‌ها نیز از من خسته شده‌اند. به جای آن‌ها افراد بهتری به من بده و به جای من هم کسی را به آن‌ها بده که برایشان بهتر از من باشد. خدایا دل های آن را مانند نمک در آب ذوب کن».


پس از روی کار آمدن یزید بن معاویه، وقتی امام حسین علیه‌السلام از بیعت با او خودداری کرد و تصمیم به مقابله با وی گرفت در تمام عالم اسلام، کوفه را به منظور برپایی قیام، مناسب دانست و به دعوت مردم آن پاسخ مثبت داد. جای تأمل است امام حسین علیه‌السلام که خود در کنار پدر و در خدمت او و نیز در خلافت کوتاه برادر عالیقدرش امام حسن مجتبی علیه‌السلام، شاهد بی وفایی و سست عنصری کوفیان بود، چرا به دعوت آن‌ها پاسخ داد و به آن‌ها روی آورد و با پیان شکنی و بی وفایی مردم کوفه بزرگ ترین فاجعه ی تاریخ اسلام،بلکه بشریت رخ نمود.
پس از روی کار آمدن یزید بن معاویه، وقتی امام حسین علیه‌السلام از بیعت با او خودداری کرد و تصمیم به مقابله با وی گرفت در تمام عالم اسلام، کوفه را به منظور برپایی قیام، مناسب دانست و به دعوت مردم آن پاسخ مثبت داد. جای تأمل است امام حسین علیه‌السلام که خود در کنار پدر و در خدمت او و نیز در خلافت کوتاه برادر عالیقدرش امام حسن مجتبی علیه‌السلام، شاهد بی وفایی و سست عنصری کوفیان بود، چرا به دعوت آن‌ها پاسخ داد و به آن‌ها روی آورد و با پیان شکنی و بی وفایی مردم کوفه بزرگ ترین فاجعه ی تاریخ اسلام،بلکه بشریت رخ نمود.