۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR11524J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
عقدالعلى للموقف الاعلى اثر افضل الدين | عقدالعلى للموقف الاعلى اثر افضل الدين کرمانى است كه به زبان عربى در سال 485ق درباره تاريخ ملك دينار و سلوك ملوك و حكومت نوشته و مولف به وى (ملك دينار) هديه كرده است كتاب حاضر با روشى ادبى و حكمتى نوشته شده است. | ||
== ساختار كتاب == | == ساختار كتاب == | ||
كتابى است در پنج فصل، قسم اول درباره اواخر دولت سلجوقيان و روزگار فترت | كتابى است در پنج فصل، قسم اول درباره اواخر دولت سلجوقيان و روزگار فترت کرمان، قسم دوم درباره علبه غزان، تسلط ملك دينار بر کرمان، قسم سوم در مورد عدالت خواهى و شرح اخالق ملوك و ذكر ملوك کرمان وويژگيهاى جغرافيايى ووقايع تاريخى آنجا، قسم چهارم در ستايش قوام الدين وزير قسم پنجم درشرح حال مولف. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
قسمت عمده كتاب مربوط و منحصر به دوران حكومت دينار غز به سال 584-591 در | قسمت عمده كتاب مربوط و منحصر به دوران حكومت دينار غز به سال 584-591 در کرمان است و به تصريح خود افضل، پس از بازگشت او از سفر يزد در كوهبنان به تحرير آن پرداخته است. | ||
كتاب حاضر را اغلب، تاريخ عهد ملك دينار مى دانند. تاليف اين كتاب در سنين پيرى او صورت گرفته چنان كه گويد: «در حالت اين جمع، ملال خاطر و كلال ضماير و پريشانى دل غالب است و كبوتر حال در مخالب شاهين نوايب، دانه دل در آسيا آس شده است. لاجرم غبار آسيا بر موى نشسته است و كافور تجارب بر مشك ذوايب پاشيده.» | كتاب حاضر را اغلب، تاريخ عهد ملك دينار مى دانند. تاليف اين كتاب در سنين پيرى او صورت گرفته چنان كه گويد: «در حالت اين جمع، ملال خاطر و كلال ضماير و پريشانى دل غالب است و كبوتر حال در مخالب شاهين نوايب، دانه دل در آسيا آس شده است. لاجرم غبار آسيا بر موى نشسته است و كافور تجارب بر مشك ذوايب پاشيده.» | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
بنابر اين، عقدالعلى يك كتاب ادبى و حكمتى زيباى پر ارزش است كه از نظر سبك انشان و نگارش هم از امهات كتب فارسى به شمار مى رود و از بهترين نمونه هاى سبك متين عصر سلجوقى شمرده مى شود، و تركيبات و استعارات خاص و عبارات و كلماتى كه در آن به كار رفته است ازشواهد متقن انشاء صحيح زبان فارسى است. داستانها و اشعار دلنشين و حكمت ها و پندهايى كه خصوصا در مورد سلوك ملوك و سياست مدن و دولت دارى و حكومت نگاشته شد و نتيجه سالها تجربت و ممارست مولف است از بدايع سبك و او به شمار مى رود. | بنابر اين، عقدالعلى يك كتاب ادبى و حكمتى زيباى پر ارزش است كه از نظر سبك انشان و نگارش هم از امهات كتب فارسى به شمار مى رود و از بهترين نمونه هاى سبك متين عصر سلجوقى شمرده مى شود، و تركيبات و استعارات خاص و عبارات و كلماتى كه در آن به كار رفته است ازشواهد متقن انشاء صحيح زبان فارسى است. داستانها و اشعار دلنشين و حكمت ها و پندهايى كه خصوصا در مورد سلوك ملوك و سياست مدن و دولت دارى و حكومت نگاشته شد و نتيجه سالها تجربت و ممارست مولف است از بدايع سبك و او به شمار مى رود. | ||
علاوه بر اطلاعات تاريخى درباره اواخر نبى قارود وايل سلطه غزان در | علاوه بر اطلاعات تاريخى درباره اواخر نبى قارود وايل سلطه غزان در کرمان، داراى نثرى مصنوع وآراسته از نوع نثر قرن ششم است. و پر از ابراز افضل در فنون و صنايع ادبى و اشعار و امثال عربى و مسائل فلسفى مى باشد. گرچه نثر برخى جايهاى كتاب ساده تر و بى پيرايه تراست . | ||
افضلالدين | افضلالدين کرمانى در كتاب به هنگام تشريح حوادث کرمان و شهر بم در خصوص اين شهر مىنويسد: «...و از بلاد کرمان شهر بم است. ولايتى معمور و بسيار مرتفع و در مثل است كه هيچ چشمى در زمين، بم بىارتفاع نديده است .از آنجا ابريشم توليد مى شود و جامهاى مرتفع (گران قيمت). آنجا شهرى است حصين و سورى متين در ميان شهر كوهى منيع و بر روى قلعهاى رفيع.» در بخش ديگرى از همين كتاب مىخوانيم: «ولايت بم حكايت از بهشت مى كرد. خطهاى داراى نعمتهاى متعدد و فرمانروايى عادل و راه و روش مردمان آن مشخص و شهرى پاك» | ||
در كتاب بيشترين آگاهيها را دربار بندر تيس داده است؛ بنا به نوشته او، از اين بندر كالاهاى بسيار، از راه بازرگانى و دستمزد كشتيها به خزان پادشاه مىرسيده، و تيس بندرگاه مردم هند، سند، حبشه، زنگبار، مصر، ديار عرب، عمان و بحرين بوده است. وى از فراوردههاى كمياب و نيز بردههاى هندى، حبشى و زنگى سخن گفته است كه هم آنها را از تيس به جاهاى ديگر مى بردهاند. در همين زمان است كه اين بندر از ديدگاه بازرگانى بر هرمز -- كه رو ب-ه ويران-ى ب-ود -- ب-رت-رى ي-افت پس از درگذشت ملك طغرل، و رو به زوال نهادن جيرفت و قمادين، كاروانهاى بازرگانى مسير خود را از بندر تيس برمىگزيدند و به همين سبب، مردم آن بسيار ثروتمند شده بودند. | در كتاب بيشترين آگاهيها را دربار بندر تيس داده است؛ بنا به نوشته او، از اين بندر كالاهاى بسيار، از راه بازرگانى و دستمزد كشتيها به خزان پادشاه مىرسيده، و تيس بندرگاه مردم هند، سند، حبشه، زنگبار، مصر، ديار عرب، عمان و بحرين بوده است. وى از فراوردههاى كمياب و نيز بردههاى هندى، حبشى و زنگى سخن گفته است كه هم آنها را از تيس به جاهاى ديگر مى بردهاند. در همين زمان است كه اين بندر از ديدگاه بازرگانى بر هرمز -- كه رو ب-ه ويران-ى ب-ود -- ب-رت-رى ي-افت پس از درگذشت ملك طغرل، و رو به زوال نهادن جيرفت و قمادين، كاروانهاى بازرگانى مسير خود را از بندر تيس برمىگزيدند و به همين سبب، مردم آن بسيار ثروتمند شده بودند. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7562 مطالعه کتاب عقد العلى للموقف الأعلى در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7562 مطالعه کتاب عقد العلى للموقف الأعلى در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش