پرش به محتوا

تهانیسری، نظام‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '¬' به '‌'
جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگی‌نامه')
جز (جایگزینی متن - '¬' به '‌')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹: خط ۹:
| توضیح تصویر =  
| توضیح تصویر =  


| نام کامل = نظام¬الدین بن عبدالشکور عمری فاروقی بلخی تهانیسری  
| نام کامل = نظام‌الدین بن عبدالشکور عمری فاروقی بلخی تهانیسری  


| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  
خط ۳۷: خط ۳۷:
| طول عمر =  
| طول عمر =  


| نام همسر =دختر جلال¬الدین تهانیسری   
| نام همسر =دختر جلال‌الدین تهانیسری   


| فرزندان =  
| فرزندان =  


| خویشاوندان = جلال¬الدین تهانیسری  
| خویشاوندان = جلال‌الدین تهانیسری  


| دین = اسلام  
| دین = اسلام  
خط ۵۷: خط ۵۷:
| اساتید =  
| اساتید =  


| مشایخ  = جلال¬الدین تهانیسری  
| مشایخ  = جلال‌الدین تهانیسری  


| معاصرین = نورالدین محمد جهانگیر شاه  
| معاصرین = نورالدین محمد جهانگیر شاه  
خط ۹۵: خط ۹۵:
پس از مرگ جلال‌الدین محمد اکبرشاه(سل‍ ‎‎‎‍‍سییی یی ی963-1014ق)، نورالدین محمدجهانگیر(سل‍ 1014-1037ق) ــ کـه از ارادتمندان شیخ بود ــ بر مسند پادشاهیِ هند نشست، اما در همان نخستین سالِ حکومت، فرزندش خسرو برضد او شورش کرد و در راه اکبرآباد به تهانیسر به دیدار شیخ رفت. با آنکه در این دیدار نظام‌الدین او را از این کار باز داشت، اما بدگویان و دشمنان نظام‌الدین به جهانگیر وانمود کردند که شیخ به شاهزاده خسرو نوید فتح داده است، و به همین سبب، جهانگیرشاه از نظام‌الدین رنجیده خاطر گشت و وی را به حجاز فرستاد. تهانیسری پس از ادای فریضۀ حج در مکه، به مدینه رفت و چند سالی را در آنجا ماند و ظاهراً در 1020ق/1611م از راه دکن به هند بازگشت و با گذر از بیجاپور، به تهانیسر رفت؛ اما اندکی بعد آنجا را نیز ترک گفت و به بلخ مهاجرت نمود و در آنجا با استقبال مردم و حاکم بلخ، امام‌قلی‌خان ازبک مواجه گردید.
پس از مرگ جلال‌الدین محمد اکبرشاه(سل‍ ‎‎‎‍‍سییی یی ی963-1014ق)، نورالدین محمدجهانگیر(سل‍ 1014-1037ق) ــ کـه از ارادتمندان شیخ بود ــ بر مسند پادشاهیِ هند نشست، اما در همان نخستین سالِ حکومت، فرزندش خسرو برضد او شورش کرد و در راه اکبرآباد به تهانیسر به دیدار شیخ رفت. با آنکه در این دیدار نظام‌الدین او را از این کار باز داشت، اما بدگویان و دشمنان نظام‌الدین به جهانگیر وانمود کردند که شیخ به شاهزاده خسرو نوید فتح داده است، و به همین سبب، جهانگیرشاه از نظام‌الدین رنجیده خاطر گشت و وی را به حجاز فرستاد. تهانیسری پس از ادای فریضۀ حج در مکه، به مدینه رفت و چند سالی را در آنجا ماند و ظاهراً در 1020ق/1611م از راه دکن به هند بازگشت و با گذر از بیجاپور، به تهانیسر رفت؛ اما اندکی بعد آنجا را نیز ترک گفت و به بلخ مهاجرت نمود و در آنجا با استقبال مردم و حاکم بلخ، امام‌قلی‌خان ازبک مواجه گردید.


باید توجه داشت که در پاره‌ای منابع دربارۀ ترتیب سفرها و نیز تاریخ رفتن و بازگشتن او، آمیختگی¬ها و اشتباهاتی وجود دارد. اما با توجه به تصریح توزک جهانگیری بر ملاقات جهانگیر با نظام‌الدین در 1014ق و سپس فرستادن او به حجاز، می‌توان دریافت که سفر او به مکه در 1014ق، و بازگشتش به هند احتمالاً در 1020ق بوده است. برخی منابع نیز به دوبار تبعید او ــ یکبار به حجاز و بار دیگر به بلخ ــ اشاره کرده‌اند و این امر با این واقعیت که وی پس از بازگشت به تهانیسر به دلیل نامعلومی آنجا را ترک گفت و به بلخ رفت، هماهنگی دارد.  
باید توجه داشت که در پاره‌ای منابع دربارۀ ترتیب سفرها و نیز تاریخ رفتن و بازگشتن او، آمیختگی‌ها و اشتباهاتی وجود دارد. اما با توجه به تصریح توزک جهانگیری بر ملاقات جهانگیر با نظام‌الدین در 1014ق و سپس فرستادن او به حجاز، می‌توان دریافت که سفر او به مکه در 1014ق، و بازگشتش به هند احتمالاً در 1020ق بوده است. برخی منابع نیز به دوبار تبعید او ــ یکبار به حجاز و بار دیگر به بلخ ــ اشاره کرده‌اند و این امر با این واقعیت که وی پس از بازگشت به تهانیسر به دلیل نامعلومی آنجا را ترک گفت و به بلخ رفت، هماهنگی دارد.  


==فرزندان==  
==فرزندان==  
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
==آرای عرفانی==  
==آرای عرفانی==  


تهانیسری اهل شعر و سماع، و آگاه از علوم غریبه بود و در تربیت مریدان مهارت داشت. وی حنفی‌مذهب و وابسته به طریقۀ چشتیِ صابری بود، اما مشرب خاصِ خود را داشت. نظام‌الدین در تصوف پیرو طریق عشق بود و این امر از شرح¬هایی که بر سوانح غزالی و لمعات عراقی نوشته است، آشکار می‌شود. به علاوه، نظام‌الدین از معتقدان به وحدت وجود بود و این موضوع، صوفی مشهور معاصر او، احمد سرهندی را که از قائلان به وحدت شهود و مخالفان وحدت وجود بود، به واکنش واداشت، تا آنجا که در چند نامۀ خود به نظام‌الدین، ضمن انتقاد از برخی رفتارها و آداب پیروان او، کوشید تا به زعم خود شبهات موجود را برطرف کند و موضع نظام‌الدین را اصلاح نماید. متأسفانه دربارۀ پاسخ¬های احتمالی نظام‌الدین به این نامه‌ها شواهدی در منابع یافت نمی‌شود.
تهانیسری اهل شعر و سماع، و آگاه از علوم غریبه بود و در تربیت مریدان مهارت داشت. وی حنفی‌مذهب و وابسته به طریقۀ چشتیِ صابری بود، اما مشرب خاصِ خود را داشت. نظام‌الدین در تصوف پیرو طریق عشق بود و این امر از شرح‌هایی که بر سوانح غزالی و لمعات عراقی نوشته است، آشکار می‌شود. به علاوه، نظام‌الدین از معتقدان به وحدت وجود بود و این موضوع، صوفی مشهور معاصر او، احمد سرهندی را که از قائلان به وحدت شهود و مخالفان وحدت وجود بود، به واکنش واداشت، تا آنجا که در چند نامۀ خود به نظام‌الدین، ضمن انتقاد از برخی رفتارها و آداب پیروان او، کوشید تا به زعم خود شبهات موجود را برطرف کند و موضع نظام‌الدین را اصلاح نماید. متأسفانه دربارۀ پاسخ‌های احتمالی نظام‌الدین به این نامه‌ها شواهدی در منابع یافت نمی‌شود.


==وفات==  
==وفات==  
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
==آثار==  
==آثار==  


آثار: با آنکه در بیشتر منابع به درس ناخوانده بودن نظام‌الدین اشاره شده است، اما همۀ منابع او را صاحب کتاب¬ها و رسائلی دانسته‌اند که از آن جمله است:  
آثار: با آنکه در بیشتر منابع به درس ناخوانده بودن نظام‌الدین اشاره شده است، اما همۀ منابع او را صاحب کتاب‌ها و رسائلی دانسته‌اند که از آن جمله است:  


1. شرح لمعات عراقی، که نظام‌الدین در مدت اقامت خود در حجاز، بخشی از آن را در مکه، و بخشی را در مدینه نوشته است و نسخه‌های خطی آن با نام¬های تجلیات جمال و معدن‌‌الاسرار موجود است.
1. شرح لمعات عراقی، که نظام‌الدین در مدت اقامت خود در حجاز، بخشی از آن را در مکه، و بخشی را در مدینه نوشته است و نسخه‌های خطی آن با نام‌های تجلیات جمال و معدن‌‌الاسرار موجود است.


  2. بحرالتصوف، که شرحی بر سوانح العشاق احمد غزالی است.  
  2. بحرالتصوف، که شرحی بر سوانح العشاق احمد غزالی است.  


  3. تفسیر سورۀ فاتحه و بخش¬های دیگری از قرآن از جمله جزءهای 7، 29 و 30، که نسخ خطی آن هر یک دربردارندۀ بخش¬هایی از این تفسیر است و با نام¬های ریاض القدس، تفسیر نظامی و تفسیر سورۀ فاتحه نیز خوانده می‌شود.
  3. تفسیر سورۀ فاتحه و بخش‌های دیگری از قرآن از جمله جزءهای 7، 29 و 30، که نسخ خطی آن هر یک دربردارندۀ بخش‌هایی از این تفسیر است و با نام‌های ریاض القدس، تفسیر نظامی و تفسیر سورۀ فاتحه نیز خوانده می‌شود.


  4. رسالۀ حقیقت، یا رسالۀ حقیه یا رساله فی التوحید، که در بیان 7 مرتبۀ توحید است.
  4. رسالۀ حقیقت، یا رسالۀ حقیه یا رساله فی التوحید، که در بیان 7 مرتبۀ توحید است.