۱۱۶٬۸۶۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==نام، نسب== | ==نام، نسب== | ||
اختلاف روایات و در مواردی تصحیف، موجب شده است که نام او متجاوز از ۲۰ صورت گوناگون ضبط گردد. در منابع معتبر نسب او به قبیلۀ عرب مازن رسانیده شده است و گفتهاند که در میان قاریان هفتگانه تنها ابوعمرو و ابن عامر نسب عربی داشتهاند. اینکه وکیع بن جراح بر سنگ مزار او نوشتهای دیده بوده که نشان میداده است وی با قبیلۀ بنی حنیفه نسبت ولاء داشته و اینکه در روایتی آمده که اصل خاندان وی از کازرون فارس بوده است، نمیتواند چندان قابل تکیه باشد. | اختلاف روایات و در مواردی تصحیف، موجب شده است که نام او متجاوز از ۲۰ صورت گوناگون ضبط گردد. در منابع معتبر نسب او به قبیلۀ عرب مازن رسانیده شده است و گفتهاند که در میان قاریان هفتگانه تنها ابوعمرو و ابن عامر نسب عربی داشتهاند. اینکه [[وکیع بن جراح]] بر سنگ مزار او نوشتهای دیده بوده که نشان میداده است وی با قبیلۀ بنی حنیفه نسبت ولاء داشته و اینکه در روایتی آمده که اصل خاندان وی از کازرون فارس بوده است، نمیتواند چندان قابل تکیه باشد. | ||
==زادگاه، تحصیلات== | ==زادگاه، تحصیلات== | ||
ابوعمر ظاهراً در بصره متولد شد و در همانجا از کودکی به تحصیل آغاز کرد. از نخستین استادان بصری او میتوان نصر بن عاصم لیثی (د ۸۹ ق) را نام برد که ابوعمرو از وی قرائت و نحو آموخته است. | ابوعمر ظاهراً در بصره متولد شد و در همانجا از کودکی به تحصیل آغاز کرد. از نخستین استادان بصری او میتوان [[نصر بن عاصم لیثی]] (د ۸۹ ق) را نام برد که ابوعمرو از وی قرائت و نحو آموخته است. | ||
ابوعمرو چندی در محیط بصره که در آن روزگار از مهمترین مراکز علمی بهشمار میرفت، رشد و پرورش یافت، تا اینکه پدر وی به عللی مورد خشم امیر عراق، حجاج بن یوسف ثقفی، قرار گرفت و ناگزیر بصره را به قصد حجاز ترک گفت. درنگ وی در مکه و مدینه این امکان را برای ابوعمرو فراهم ساخت تا از بزرگان حرمین بهره گیرد. این دوره از تحصیل ابوعمرو بیتردید نقش مؤثری در شکلگیری شخصیت علمی او داشته است. | ابوعمرو چندی در محیط بصره که در آن روزگار از مهمترین مراکز علمی بهشمار میرفت، رشد و پرورش یافت، تا اینکه پدر وی به عللی مورد خشم امیر عراق، حجاج بن یوسف ثقفی، قرار گرفت و ناگزیر بصره را به قصد حجاز ترک گفت. درنگ وی در مکه و مدینه این امکان را برای ابوعمرو فراهم ساخت تا از بزرگان حرمین بهره گیرد. این دوره از تحصیل ابوعمرو بیتردید نقش مؤثری در شکلگیری شخصیت علمی او داشته است. | ||
چندی بعد پدر ابوعمرو ناچار شد از حجاز نیز بیرون رود؛ پس راه یمن در پیش گرفت و چندی به حال اختفا در صنعا گذرانید، تا آنگاه که خبر مرگ حجاج در ۹۵ ق به دیار یمن رسید و ابوعمرو راهی وطن شد و در بصره مسکن گزید. | چندی بعد پدر ابوعمرو ناچار شد از حجاز نیز بیرون رود؛ پس راه یمن در پیش گرفت و چندی به حال اختفا در صنعا گذرانید، تا آنگاه که خبر مرگ حجاج در ۹۵ ق به دیار یمن رسید و ابوعمرو راهی وطن شد و در بصره مسکن گزید. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
به هر روی ابوعمرو در بصره، کوفه، مکه و مدینه از بسیاری مشایخ دانش آموخت. | به هر روی ابوعمرو در بصره، کوفه، مکه و مدینه از بسیاری مشایخ دانش آموخت. | ||
این تعدد و تنوع استادان که در توفیق وی نقش بسزایی داشت، از طرف برخی شرح حالنویسان نیز مورد تأیید قرار گرفته است. چنانکه ابن جزری یادآور شده که هیچیک از قاریان هفتگانه از اینهمه استاد برخوردار نبودهاند. در زمرۀ استادان بنامی که ابوعمرو از آنان قرائت آموخت، میتوان از مجاهد بن جبر، سعید بن | این تعدد و تنوع استادان که در توفیق وی نقش بسزایی داشت، از طرف برخی شرح حالنویسان نیز مورد تأیید قرار گرفته است. چنانکه ابن جزری یادآور شده که هیچیک از قاریان هفتگانه از اینهمه استاد برخوردار نبودهاند. در زمرۀ استادان بنامی که ابوعمرو از آنان قرائت آموخت، میتوان از مجاهد بن جبر، [[سعید بن جبیر]]، [[عکرمة بن خالد]]، عطاء بن ابی رباح، ابن کثیر، ابن محیصن و حمید بن قیس از قاریان مکه، ابوجعفر یزید بن قعقاع، ابن رومان و شیبة بن نصاح از قراء مدینه و حسن بصری و یحیی بن یعمر از قاریان بصره نام برد. | ||