پرش به محتوا

دیوان محسن فانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
دو تن از شاعران بزرگ هندی به نام‌های «اسلم سالم» و «ملا محمدطاهر غنی کشمیری» (درگذشته 1079ق)، از سبک او پیروی کرده‌اند. [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] تعریف ویژه‌ای از شعر دارد و می‌گوید:
دو تن از شاعران بزرگ هندی به نام‌های «اسلم سالم» و «ملا محمدطاهر غنی کشمیری» (درگذشته 1079ق)، از سبک او پیروی کرده‌اند. [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] تعریف ویژه‌ای از شعر دارد و می‌گوید:
{{شعر}}
{{شعر}}
'''گاه سخن آب و گهی آتش است''|2=''گاه جگرسوز و گهی دلکش است''}}
{{ب|''گاه سخن آب و گهی آتش است''|2=''گاه جگرسوز و گهی دلکش است''}}
'''گاه کند زنده و گه جان برد''|2=''گاه دهد دین و گه ایمان برد''<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، صفحه ژ</ref>}}
{{ب|''گاه کند زنده و گه جان برد''|2=''گاه دهد دین و گه ایمان برد''<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، صفحه ژ</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
از قصیده‌های فانی، به‌جز آن‌هایی که در مدح «شاه‌جهان» سروده است و صاحب «مرآت ‌الخيال» هجده بیت از آن را نقل نموده است، چیزی در دست نیست. او در دیوان خود «شاه‌جهان»، «داراشُکوه»، «امیرالامرا صمصام‌الدوله»، «مُلاشاه برخشی» و «ظفر خان احسن» (حاکم کشمیر) را ستوده است. چنین به نظر می‌رسد که او پیش‌تر، به «شاهی» و «سلطانی» تخلص می‌کرده است:
از قصیده‌های فانی، به‌جز آن‌هایی که در مدح «شاه‌جهان» سروده است و صاحب «مرآت ‌الخيال» هجده بیت از آن را نقل نموده است، چیزی در دست نیست. او در دیوان خود «شاه‌جهان»، «داراشُکوه»، «امیرالامرا صمصام‌الدوله»، «مُلاشاه برخشی» و «ظفر خان احسن» (حاکم کشمیر) را ستوده است. چنین به نظر می‌رسد که او پیش‌تر، به «شاهی» و «سلطانی» تخلص می‌کرده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
'''بس‌که مدح پادشاه و شاهزاده گفته‌ام''|2=''گاه «شاهی» شد تخلص گاه «سلطانی» مرا''}}
{{ب|''بس‌که مدح پادشاه و شاهزاده گفته‌ام''|2=''گاه «شاهی» شد تخلص گاه «سلطانی» مرا''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در مواجهه با امیران مقتدر زمانه خود از ظرافت‌های بیانی بهره گرفته است؛ نمونه این بیان در تفاوتی که میان «شاه‌جهان» و فرزند ادیب و دانشمند او «داراشکوه» گذارده است، دیده می‌شود:
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در مواجهه با امیران مقتدر زمانه خود از ظرافت‌های بیانی بهره گرفته است؛ نمونه این بیان در تفاوتی که میان «شاه‌جهان» و فرزند ادیب و دانشمند او «داراشکوه» گذارده است، دیده می‌شود:
{{شعر}}
{{شعر}}
'''فانی از داراشکوه و قدسی از شاه‌جهان''|2=''فرق بسیار است از هم آفتاب و ماه را''}}
{{ب|''فانی از داراشکوه و قدسی از شاه‌جهان''|2=''فرق بسیار است از هم آفتاب و ماه را''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
او در جای دیگر، بی‌اعتنایی خود را به ناخشنودی شاه‌جهان این‌گونه بیان می‌کند:
او در جای دیگر، بی‌اعتنایی خود را به ناخشنودی شاه‌جهان این‌گونه بیان می‌کند: