پرش به محتوا

ابن فورجه‌، محمد بن‌ حمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابوالعلاء معری' به 'ابوالعلاء معری'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوالعلاء معری' به 'ابوالعلاء معری')
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پس از =  
| پس از =  
| پیش از =  
| پیش از =  
| اساتید = ابوالعلاء معری؛
| اساتید = [[ابوالعلاء معری]]؛
| مشایخ =  
| مشایخ =  
| معاصرین = ابن‌ سيده، ‌ثعالبى،باخرزی؛
| معاصرین = ابن‌ سيده، ‌ثعالبى،باخرزی؛
خط ۵۸: خط ۵۸:
جالب‌ توجه‌ اينكه‌ در سده 7ق‌ قفطى‌ (د 646ق‌) كه‌ گويا منابع‌ بيشتری در دسترس‌ داشته‌، دو شرح‌ حال‌ كاملاً جداگانه‌ و متفاوت‌ درباره اين‌ دو نوشته‌ است‌. آنچه‌ وی درباره محمد بن‌ حمد به‌ دست‌ داده‌، با اندكى‌ تفاوت‌، گفته‌های ثعالبى‌ است‌، اما گفته‌هايش‌ درباره حمد و اينكه‌ او شاگرد ابوالعلاء معرّی بوده‌ و صاحب‌ دو كتاب‌ [[الفتح‌ على‌ ابى‌ الفتح‌]] و التجنى‌ على‌ ابن‌ جنى‌ است‌، تازگى‌ دارد، ضمن‌ اينكه‌ وی ابياتى‌ از اشعار حمد را نيز آورده‌ و متذكر شده‌ كه‌ وی در 440ق‌ در ری به‌ تدريس‌ اشتغال‌ داشته‌ است.
جالب‌ توجه‌ اينكه‌ در سده 7ق‌ قفطى‌ (د 646ق‌) كه‌ گويا منابع‌ بيشتری در دسترس‌ داشته‌، دو شرح‌ حال‌ كاملاً جداگانه‌ و متفاوت‌ درباره اين‌ دو نوشته‌ است‌. آنچه‌ وی درباره محمد بن‌ حمد به‌ دست‌ داده‌، با اندكى‌ تفاوت‌، گفته‌های ثعالبى‌ است‌، اما گفته‌هايش‌ درباره حمد و اينكه‌ او شاگرد ابوالعلاء معرّی بوده‌ و صاحب‌ دو كتاب‌ [[الفتح‌ على‌ ابى‌ الفتح‌]] و التجنى‌ على‌ ابن‌ جنى‌ است‌، تازگى‌ دارد، ضمن‌ اينكه‌ وی ابياتى‌ از اشعار حمد را نيز آورده‌ و متذكر شده‌ كه‌ وی در 440ق‌ در ری به‌ تدريس‌ اشتغال‌ داشته‌ است.


با اين‌همه‌، گمان‌ مى‌رود كه‌ [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]] درباره ارتباط حمد با ابوالعلاء و نيز نسبت‌ دو كتاب‌ مذكور به‌ وی دچار اشتباه‌ شده‌ باشد، زيرا با توجه‌ به‌ قصيده‌ای كه‌ ابوالعلاء معری، در 400ق‌، در پاسخ‌ محمد بن‌ حمد نوشته‌ و در بيت‌ 4 آن‌ او را ابن‌ حمد خوانده‌، شک نمى‌ توان‌ داشت‌ كه‌ صاحب‌ اين‌ دو كتاب‌ و كسى‌ كه‌ با ابوالعلاء ارتباط نزديک داشته‌، همان‌ محمد بن‌ حمد است‌، نه‌ حمد بن‌ محمد. اما به‌ درستى‌ نمى‌دانيم‌ چرا ثعالبى‌ در شرح‌ حال‌ او به‌ اين‌ دو كتاب‌ اشاره‌ای نكرده‌ و آيا تا زمان‌ حيات‌ [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبى‌]] (د 429ق‌) اين‌ دو كتاب‌ نوشته‌ نشده‌ بوده‌ و يا [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبى‌]] از آن‌ها بى‌اطلاع‌ بوده‌ است‌. چه‌ بسا همين‌ امر نيز [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]] را به‌ اشتباه‌ انداخته‌ باشد.
با اين‌همه‌، گمان‌ مى‌رود كه‌ [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]] درباره ارتباط حمد با ابوالعلاء و نيز نسبت‌ دو كتاب‌ مذكور به‌ وی دچار اشتباه‌ شده‌ باشد، زيرا با توجه‌ به‌ قصيده‌ای كه‌ [[ابوالعلاء معری]]، در 400ق‌، در پاسخ‌ محمد بن‌ حمد نوشته‌ و در بيت‌ 4 آن‌ او را ابن‌ حمد خوانده‌، شک نمى‌ توان‌ داشت‌ كه‌ صاحب‌ اين‌ دو كتاب‌ و كسى‌ كه‌ با ابوالعلاء ارتباط نزديک داشته‌، همان‌ محمد بن‌ حمد است‌، نه‌ حمد بن‌ محمد. اما به‌ درستى‌ نمى‌دانيم‌ چرا ثعالبى‌ در شرح‌ حال‌ او به‌ اين‌ دو كتاب‌ اشاره‌ای نكرده‌ و آيا تا زمان‌ حيات‌ [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبى‌]] (د 429ق‌) اين‌ دو كتاب‌ نوشته‌ نشده‌ بوده‌ و يا [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبى‌]] از آن‌ها بى‌اطلاع‌ بوده‌ است‌. چه‌ بسا همين‌ امر نيز [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]] را به‌ اشتباه‌ انداخته‌ باشد.


از زمان‌ [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]] به‌ بعد همه منابع‌، يا با استناد به‌ گفته‌های ثعالبى‌ شرح‌ حال‌ محمد بن‌ حمد را نوشته‌اند و يا با استفاده‌ از اطلاعاتى‌ كه‌ در انباه‌ الرواه آمده‌، شرح‌ حال‌ حمد را آورده‌اند، اما بيشتر منابع‌ هر دو را يكى‌ پنداشته‌ و شرح‌ حال‌ آن‌ دو را با هم‌ خلط كرده‌اند.
از زمان‌ [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]] به‌ بعد همه منابع‌، يا با استناد به‌ گفته‌های ثعالبى‌ شرح‌ حال‌ محمد بن‌ حمد را نوشته‌اند و يا با استفاده‌ از اطلاعاتى‌ كه‌ در انباه‌ الرواه آمده‌، شرح‌ حال‌ حمد را آورده‌اند، اما بيشتر منابع‌ هر دو را يكى‌ پنداشته‌ و شرح‌ حال‌ آن‌ دو را با هم‌ خلط كرده‌اند.
خط ۶۵: خط ۶۵:
اندكى‌ قبل‌ از [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]]، [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت‌]] نيز دو كتاب‌ مذكور را به‌ محمد بن‌ حمد نسبت‌ داده‌، اما ولادت‌ او را در 330ق‌ نوشته‌ و يادآور شده‌ كه‌ وی تا 455ق‌ زنده‌ بوده‌ است‌ و اين‌ اندكى‌ شگفت‌ مى‌نمايد.
اندكى‌ قبل‌ از [[قفطی، علی بن یوسف|قفطى‌]]، [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت‌]] نيز دو كتاب‌ مذكور را به‌ محمد بن‌ حمد نسبت‌ داده‌، اما ولادت‌ او را در 330ق‌ نوشته‌ و يادآور شده‌ كه‌ وی تا 455ق‌ زنده‌ بوده‌ است‌ و اين‌ اندكى‌ شگفت‌ مى‌نمايد.


با توجه‌ به‌ آنچه‌ گذشت‌ و نيز اينكه‌ اغلب‌ منابع‌ قابل‌ اعتماد، محمد بن‌ حمد را صاحب‌ دو كتاب‌ التجنى‌ و الفتح‌ دانسته‌اند، در اين‌ مقاله‌ به‌ شرح‌ حال‌ وی مى‌پردازيم‌: برخى‌ ولادت‌ او را 380ق‌ در نهاوند دانسته‌اند، ولى‌ ياقوت‌ بدون‌ اشاره‌ به‌ زادگاه‌ او، ولادتش‌ را در 330ق‌ نوشته‌، اما با توجه‌ به‌ برخى‌ قراين‌ از جمله‌ قصيده ياد شده ابوالعلاء معری كه‌ در 400ق‌ در جواب‌ ابن‌ فورجه‌ نوشته‌ و در خلال‌ آن‌ او را در آغاز جوانى‌ دانسته‌ است‌، حدود 380ق‌ برای تولد او صحيح‌تر مى‌نمايد. نيز در جايى‌ ديگر صريحاً از بروجردی بودن‌ ابن‌ فورجه‌ ياد شده‌ است‌.
با توجه‌ به‌ آنچه‌ گذشت‌ و نيز اينكه‌ اغلب‌ منابع‌ قابل‌ اعتماد، محمد بن‌ حمد را صاحب‌ دو كتاب‌ التجنى‌ و الفتح‌ دانسته‌اند، در اين‌ مقاله‌ به‌ شرح‌ حال‌ وی مى‌پردازيم‌: برخى‌ ولادت‌ او را 380ق‌ در نهاوند دانسته‌اند، ولى‌ ياقوت‌ بدون‌ اشاره‌ به‌ زادگاه‌ او، ولادتش‌ را در 330ق‌ نوشته‌، اما با توجه‌ به‌ برخى‌ قراين‌ از جمله‌ قصيده ياد شده [[ابوالعلاء معری]] كه‌ در 400ق‌ در جواب‌ ابن‌ فورجه‌ نوشته‌ و در خلال‌ آن‌ او را در آغاز جوانى‌ دانسته‌ است‌، حدود 380ق‌ برای تولد او صحيح‌تر مى‌نمايد. نيز در جايى‌ ديگر صريحاً از بروجردی بودن‌ ابن‌ فورجه‌ ياد شده‌ است‌.




== ابن‌ فورجه‌ و ابوالعلاء معری==
== ابن‌ فورجه‌ و [[ابوالعلاء معری]]==


ابن‌ فورجه‌ در جوانى‌ به‌ بغداد رفت‌ تا از مجالس‌ درس‌ علمای آن‌ روزگار بهره‌ گيرد.
ابن‌ فورجه‌ در جوانى‌ به‌ بغداد رفت‌ تا از مجالس‌ درس‌ علمای آن‌ روزگار بهره‌ گيرد.


ورود او به‌ بغداد مقارن‌ با دوران‌ اقامت‌ يک سال‌ و نه‌ ماهه ابوالعلاء معری در اين‌ شهر بود و ابوالعلاء اگرچه‌ در آن‌ روزگار نزديک به‌ 40 سال‌ بيشتر نداشت‌ و هنوز به‌ اوج‌ شهرت‌ خود نرسيده‌ بود، باز در علم‌ و ادب‌ اعتبار فراوان‌ داشت‌، از اين‌ رو، ابن‌ فورجه‌ نزد او شتافت‌ و برخى‌ از آثار ادبى‌ آن‌ روز از جمله‌ ديوان‌ متنبى‌ را نزد او خواند. با توجه‌ به‌ اينكه‌ ابوالعلاء در رمضان‌ 400 بغداد را به‌ قصد معره النعمان‌ ترک كرد، مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ ابن‌ فورجه‌ در بغداد حدود 9 ماه‌ بيشتر در ملازمت‌ ابوالعلاء نبوده‌ است‌.
ورود او به‌ بغداد مقارن‌ با دوران‌ اقامت‌ يک سال‌ و نه‌ ماهه [[ابوالعلاء معری]] در اين‌ شهر بود و ابوالعلاء اگرچه‌ در آن‌ روزگار نزديک به‌ 40 سال‌ بيشتر نداشت‌ و هنوز به‌ اوج‌ شهرت‌ خود نرسيده‌ بود، باز در علم‌ و ادب‌ اعتبار فراوان‌ داشت‌، از اين‌ رو، ابن‌ فورجه‌ نزد او شتافت‌ و برخى‌ از آثار ادبى‌ آن‌ روز از جمله‌ ديوان‌ متنبى‌ را نزد او خواند. با توجه‌ به‌ اينكه‌ ابوالعلاء در رمضان‌ 400 بغداد را به‌ قصد معره النعمان‌ ترک كرد، مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ ابن‌ فورجه‌ در بغداد حدود 9 ماه‌ بيشتر در ملازمت‌ ابوالعلاء نبوده‌ است‌.


اما در همين‌ مدت‌ كوتاه‌ پيوند عاطفى‌ چنان‌ عميقى‌ بين‌ آن‌ دو به‌ وجود آمد كه‌ ابوالعلاء هنگام‌ ترک بغداد، در قصيده‌ای، او را ستود و جدايى‌ از او را سخت‌ غم‌انگيز خواند. گويا پس‌ از بازگشت‌ ابوالعلاء به‌ معره النعمان‌ نيز ارتباط بين‌ آن‌ دو قطع‌ نشد و به‌ گفته قفطى‌ ابن‌ فورجه‌ برای كسب‌ فيض‌ بيشتر از محضر او به‌ معره‌ رفت‌.
اما در همين‌ مدت‌ كوتاه‌ پيوند عاطفى‌ چنان‌ عميقى‌ بين‌ آن‌ دو به‌ وجود آمد كه‌ ابوالعلاء هنگام‌ ترک بغداد، در قصيده‌ای، او را ستود و جدايى‌ از او را سخت‌ غم‌انگيز خواند. گويا پس‌ از بازگشت‌ ابوالعلاء به‌ معره النعمان‌ نيز ارتباط بين‌ آن‌ دو قطع‌ نشد و به‌ گفته قفطى‌ ابن‌ فورجه‌ برای كسب‌ فيض‌ بيشتر از محضر او به‌ معره‌ رفت‌.


ابوالعلاء معری در زندگى‌ علمى‌ و ادبى‌ ابن‌ فورجه‌ تأثير شگرفى‌ برجای گذاشت‌ و او را همچون‌ خود مجذوب‌ اشعار متنبى‌ ساخت‌، چنانكه‌ در زمره راويان‌ معروف‌ شعر متنبى‌ درآمد.
[[ابوالعلاء معری]] در زندگى‌ علمى‌ و ادبى‌ ابن‌ فورجه‌ تأثير شگرفى‌ برجای گذاشت‌ و او را همچون‌ خود مجذوب‌ اشعار متنبى‌ ساخت‌، چنانكه‌ در زمره راويان‌ معروف‌ شعر متنبى‌ درآمد.