۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR57787J1.jpg | عنوان = المنحة في السبحة و النقول المشرفة في مسألة النفقة | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر (نويسنده) لحام، سعید محمد (محقق و شارح) |زبان | زبان = عربی | کد ک...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==نمونه مباحث== | ==نمونه مباحث== | ||
* ابن ابیشیبه، | * [[ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد|ابن ابیشیبه]]، [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداوود]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذی]] و [[نسائی، احمد بن علی|نسایی]] و [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] از ابن عمرو با سند نقل کردهاند که گفت: رسول خدا(ص) را دیدم که با دستش (بندهای انگشتان دستش) تسبیحاتش را میشمرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>. | ||
* ابن ابیشیبه، | * [[ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد|ابن ابیشیبه]]، [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداوود]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذی]] و [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] از بسیره (از بانوان مهاجر) با سند نقل کردهاند: رسول خدا(ص) گفت: همواره خدا را پاک و منزه و مقدس بدانید و سبحان الله و لا إله إلا الله، بگویید و غفلت نکنید تا توحید را فراموش مکنید و با بندهای انگشتان به ذکرگویی بپردازید؛ زیرا از بندبند انگشت انسان نیز پرسش شود و انگشتها هم به سخنگویی دعوت شوند<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | ||
* یکی از فواید تسبیح آن است که ما را یاری میرساند تا ذکرمان همیشگی شود؛ زیرا هر زمان که انسان، آن تسبیح را ببیند، به یاد خدا میافتد؛ چون آن تسبیح، ابزار یادآوری است. چه خوب است ابزاری که ما را کمک کند تا یاد خدا استمرار یابد. برخی از مردمان بامعرفت، تسبیح را «حبل الوصل»، یعنی (رشته پیوند) و برخی دیگر «رابطة القلوب»، یعنی (پیوند دلها) نامند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>. | * یکی از فواید تسبیح آن است که ما را یاری میرساند تا ذکرمان همیشگی شود؛ زیرا هر زمان که انسان، آن تسبیح را ببیند، به یاد خدا میافتد؛ چون آن تسبیح، ابزار یادآوری است. چه خوب است ابزاری که ما را کمک کند تا یاد خدا استمرار یابد. برخی از مردمان بامعرفت، تسبیح را «حبل الوصل»، یعنی (رشته پیوند) و برخی دیگر «رابطة القلوب»، یعنی (پیوند دلها) نامند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>. | ||
* نویسنده در پایان رساله اول، به این پرسش، پاسخ مثبت داده است: «آیا پیامبر(ص) به درمان خودش هم پرداخت؟» و روایاتی در تأیید پاسخ مذکور نقل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | * نویسنده در پایان رساله اول، به این پرسش، پاسخ مثبت داده است: «آیا پیامبر(ص) به درمان خودش هم پرداخت؟» و روایاتی در تأیید پاسخ مذکور نقل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | ||
* بخاری و مسلم از سهل بن سعد با سند نقل کردهاند که از او پرسیده شد: در روز غزوه احد که پیامبر(ص) مجروح شد، جراحتش را چگونه مداوا کردند؟ پاسخ داد: فاطمه(س) خون را میشست و علی(ع) آب میریخت. وقتی فاطمه(س) دید که خون، بند نمیآید، تکه حصیری را سوزاند و وقتی خاکستر شد آن را به محل زخم چسباند و خون، بند آمد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | * [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] و [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] از سهل بن سعد با سند نقل کردهاند که از او پرسیده شد: در روز غزوه احد که پیامبر(ص) مجروح شد، جراحتش را چگونه مداوا کردند؟ پاسخ داد: فاطمه(س) خون را میشست و [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] آب میریخت. وقتی فاطمه(س) دید که خون، بند نمیآید، تکه حصیری را سوزاند و وقتی خاکستر شد آن را به محل زخم چسباند و خون، بند آمد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
* نویسنده، در رساله دوم، مسئله فقهی مذکور را توضیح داده و آنگاه خلاصه نظرش را در مورد زوجی که در منزل زوجهاش یا اهل و خانواده او، سکنی گزیند و حکم شرعی صورتهای سهگانه آن را از نظر وجوب یا عدم وجوب پرداخت نفقه، بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>. | * نویسنده، در رساله دوم، مسئله فقهی مذکور را توضیح داده و آنگاه خلاصه نظرش را در مورد زوجی که در منزل زوجهاش یا اهل و خانواده او، سکنی گزیند و حکم شرعی صورتهای سهگانه آن را از نظر وجوب یا عدم وجوب پرداخت نفقه، بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>. | ||