۱۴۶٬۵۰۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنح' به 'ابن ح') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در بخش سوم، براى شناخت بهتر آخرين پيشوا، بخشى از رواياتى كه درباره آن حضرت بيان شده را نقل كرده است؛ از جمله رواياتى كه به عرب، از اولاد كنانه، قريش، بنىهاشم، از فرزندان عبدالمطلب و ابوطالب، هم نام پيامبر(ص) و از فرزندان ائمه(ع) بودن ايشان دلالت دارند. | در بخش سوم، براى شناخت بهتر آخرين پيشوا، بخشى از رواياتى كه درباره آن حضرت بيان شده را نقل كرده است؛ از جمله رواياتى كه به عرب، از اولاد كنانه، قريش، بنىهاشم، از فرزندان عبدالمطلب و ابوطالب، هم نام پيامبر(ص) و از فرزندان ائمه(ع) بودن ايشان دلالت دارند. | ||
در بخش چهارم، نمونههايى از اعتراف برخى از علماى عامه به همراه ترجمه آنها كه فقط به نقل روايات راجع به حضرت مهدى(ع) در صحاح و ديگر كتب معتبر اكتفا نكرده، بلكه اشاره كردهاند كه اين احاديث «مشهور» يا «متواتر» است، را آورده است. از جمله اين افراد مىتوان به محمد [[شبلنجی، مومن|شبلنجى]] در «نورالابصار»، شيخ محمد صبان در «اسعاف الراغبين»، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی| | در بخش چهارم، نمونههايى از اعتراف برخى از علماى عامه به همراه ترجمه آنها كه فقط به نقل روايات راجع به حضرت مهدى(ع) در صحاح و ديگر كتب معتبر اكتفا نكرده، بلكه اشاره كردهاند كه اين احاديث «مشهور» يا «متواتر» است، را آورده است. از جمله اين افراد مىتوان به محمد [[شبلنجی، مومن|شبلنجى]] در «نورالابصار»، شيخ محمد صبان در «اسعاف الراغبين»، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] در «فتح البارى»، ابن حجر هيثمى مكى در «الصواعق المحرقة» اشاره كرد. | ||
مؤلف بيانيهاى را كه به «بيانيه علماى حجاز» معروف است و از طرف «رابطة العالم الاسلامى»، مركز مهم دينى وهابيت، در پاسخ به يك مسلمان كنيايى صادر شده، به عنوان يك سند تاريخى به همراه ترجمه كامل آن آورده است. | مؤلف بيانيهاى را كه به «بيانيه علماى حجاز» معروف است و از طرف «رابطة العالم الاسلامى»، مركز مهم دينى وهابيت، در پاسخ به يك مسلمان كنيايى صادر شده، به عنوان يك سند تاريخى به همراه ترجمه كامل آن آورده است. | ||
در بخش پنجم، با اشاره به اين مسأله كه مهدویت و عقيده به ظهور حضرت مهدى(ع) يكى از مسائل مورد اتفاق شيعه و سنى است، متن و ترجمه آراى گروهى از علماى ايشان درباره آن حضرت را آورده تا اتفاق مسلمانان در اين قضيه را روشنتر كند.برخى از اين افراد عبارتند از: محمد امين سويدى، [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] نویسنده «[[لسان العرب]]»، ابن اثير، زبيدى مؤلف «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]»، | در بخش پنجم، با اشاره به اين مسأله كه مهدویت و عقيده به ظهور حضرت مهدى(ع) يكى از مسائل مورد اتفاق شيعه و سنى است، متن و ترجمه آراى گروهى از علماى ايشان درباره آن حضرت را آورده تا اتفاق مسلمانان در اين قضيه را روشنتر كند.برخى از اين افراد عبارتند از: محمد امين سويدى، [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] نویسنده «[[لسان العرب]]»، ابن اثير، زبيدى مؤلف «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]»، ابن حجر مكى و شمسالدين قربطى. | ||
برخى از خاورشناسان مغرض غربى و تعداد معدودى از پژوهشگران شرقى و اسلامى كه تحت تأثير افكار غربىهاى اسلامشناس قرار گرفتهاند، معتقدند كه ايمان به وجود مهدى(ع)، واكنشى از وضع نابسامان مسلمانان در دورانهاى تاريك تاريخ اسلام بوده و حتى اصرار دارند كه عقيده ظهور يك مصلح جهانى را يك فكر وارداتى از يهود و نصارا تلقى كنند. مؤلف در بخش ششم نظر برخى از آنان مانند: مارگلى يوت اسلامشناس اروپايى و سيد اميرعلى هندى را نقل كرده و آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. | برخى از خاورشناسان مغرض غربى و تعداد معدودى از پژوهشگران شرقى و اسلامى كه تحت تأثير افكار غربىهاى اسلامشناس قرار گرفتهاند، معتقدند كه ايمان به وجود مهدى(ع)، واكنشى از وضع نابسامان مسلمانان در دورانهاى تاريك تاريخ اسلام بوده و حتى اصرار دارند كه عقيده ظهور يك مصلح جهانى را يك فكر وارداتى از يهود و نصارا تلقى كنند. مؤلف در بخش ششم نظر برخى از آنان مانند: مارگلى يوت اسلامشناس اروپايى و سيد اميرعلى هندى را نقل كرده و آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. | ||