۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آية الله ' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'شهيد اول' به 'شهيد اول') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
شمس الدين محمد بن جمال الدين مكى عاملى جزينى، مشهور به شهيد اول (م 786 ق). | شمس الدين محمد بن جمال الدين مكى عاملى جزينى، مشهور به [[شهيد اول]] (م 786 ق). | ||
كتاب غاية المراد يكى از معتبرترين شروح كتاب «إرشاد الأذهان» علامۀ حلّى (م 726 ق) است. اين كتاب از باارزشترين كتب فقهى شهيد اول (قده) مىباشد كه به منظور شرح قسمتهاى مشكل و نكتههاى «إرشاد الأذهان» و بيان وجوه و نظريات مختلف در آن تأليف شده است. | كتاب غاية المراد يكى از معتبرترين شروح كتاب «إرشاد الأذهان» علامۀ حلّى (م 726 ق) است. اين كتاب از باارزشترين كتب فقهى [[شهيد اول]] (قده) مىباشد كه به منظور شرح قسمتهاى مشكل و نكتههاى «إرشاد الأذهان» و بيان وجوه و نظريات مختلف در آن تأليف شده است. | ||
==انگيزۀ نگارش== | ==انگيزۀ نگارش== | ||
شهيد اول در مورد علت نگارش آن در مقدمۀ كتاب مىنويسد: | [[شهيد اول]] در مورد علت نگارش آن در مقدمۀ كتاب مىنويسد: | ||
فسألني جماعة من الطلبة أيدهم اللّه تعالى بالرشد و التوفيق إخراج ما فيه من كنوز و الإشارة إلى ما تضمنها من رموز و إيضاح مشكلاته و كشف معضلاته. | فسألني جماعة من الطلبة أيدهم اللّه تعالى بالرشد و التوفيق إخراج ما فيه من كنوز و الإشارة إلى ما تضمنها من رموز و إيضاح مشكلاته و كشف معضلاته. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اين كتاب بر خلاف ساير كتابهاى فقه استدلالى مؤلف همچون «الدروس» و «البيان»، تمام ابواب فقه را در برداشته و تمام كتاب «إرشاد الأذهان» را كه يك دورۀ فقه كامل مىباشد به صورت به اصطلاح شرح بالقول (قوله ... أقول) شرح زده است. | اين كتاب بر خلاف ساير كتابهاى فقه استدلالى مؤلف همچون «الدروس» و «البيان»، تمام ابواب فقه را در برداشته و تمام كتاب «إرشاد الأذهان» را كه يك دورۀ فقه كامل مىباشد به صورت به اصطلاح شرح بالقول (قوله ... أقول) شرح زده است. | ||
شهيد اول در تأليف اين كتاب از كتابهايى همچون «المعتبر»، «أجوبة المسائل الغرية» محقق حلى (م 676 ق)، «إيضاح القوائد» فخر المحققين (م 771 ق)، و كتب علامۀ حلى تأثير پذيرفته است و به خصوص «مختلف الشيعة» در نظريات وى از جايگاه خاصى برخوردار است. | [[شهيد اول]] در تأليف اين كتاب از كتابهايى همچون «المعتبر»، «أجوبة المسائل الغرية» محقق حلى (م 676 ق)، «إيضاح القوائد» فخر المحققين (م 771 ق)، و كتب علامۀ حلى تأثير پذيرفته است و به خصوص «مختلف الشيعة» در نظريات وى از جايگاه خاصى برخوردار است. | ||
علاوه بر منابع مذكور مطالبى را كه وى به صورت شفاهى از فخر الدين، فرزند علامۀ حلّى و عميد الدين عبد المطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) نقل نموده و مطالبى كه از كتب بزرگانى همچون ابن برّاج، ابن طاوس و ديگران كه در دسترس ما نيست در كتاب آورده است، در شكل دادن به مطالب كتاب نقش مهمى را داشته است. | علاوه بر منابع مذكور مطالبى را كه وى به صورت شفاهى از فخر الدين، فرزند علامۀ حلّى و عميد الدين عبد المطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) نقل نموده و مطالبى كه از كتب بزرگانى همچون ابن برّاج، ابن طاوس و ديگران كه در دسترس ما نيست در كتاب آورده است، در شكل دادن به مطالب كتاب نقش مهمى را داشته است. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
علاوه بر ارزشهاى خود كتاب، مقدمۀ ارزشمند و فهارست متعدد و متنوع و دقيق بر ارزش كتاب موجود افزوده است. | علاوه بر ارزشهاى خود كتاب، مقدمۀ ارزشمند و فهارست متعدد و متنوع و دقيق بر ارزش كتاب موجود افزوده است. | ||
در مقدمۀ كتاب، محقق فاضل و ارجمند رضا مختارى در چهار باب به معرفى [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و كتاب «إرشاد الأذهان»، شهيد اول و «غاية المراد»، و [[شهيد ثانى]] و «حاشيه بر ارشاد» و در آخر به روش تحقيق و تصحيح كتاب موجود پرداخته است. | در مقدمۀ كتاب، محقق فاضل و ارجمند رضا مختارى در چهار باب به معرفى [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و كتاب «إرشاد الأذهان»، [[شهيد اول]] و «غاية المراد»، و [[شهيد ثانى]] و «حاشيه بر ارشاد» و در آخر به روش تحقيق و تصحيح كتاب موجود پرداخته است. | ||
اين مقدمه 416 صفحهاى و حواشى دقيق و فهارست متنوع و دقيق آخر كتاب آن چنان اين كتاب را از نظر ارزشهاى انتشاراتى و تحقيقاتى در جايگاه رفيعى قرار داده است كه در سال 1417 ق و 1420 ق به عنوان كتاب نمونۀ سال از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و به عنوان ناشر برگزيدۀ سال 1419 حوزه و همينطور ناشر برگزيدۀ نهمين نمايشگاه بين المللى كتاب تهران در سال 1417 انتخاب شده است. | اين مقدمه 416 صفحهاى و حواشى دقيق و فهارست متنوع و دقيق آخر كتاب آن چنان اين كتاب را از نظر ارزشهاى انتشاراتى و تحقيقاتى در جايگاه رفيعى قرار داده است كه در سال 1417 ق و 1420 ق به عنوان كتاب نمونۀ سال از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و به عنوان ناشر برگزيدۀ سال 1419 حوزه و همينطور ناشر برگزيدۀ نهمين نمايشگاه بين المللى كتاب تهران در سال 1417 انتخاب شده است. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
غاية المراد في شرح نكت الإرشاد، غاية المراد في شرح الإرشاد، نكت الإرشاد، شرح الإرشاد، حاشية الإرشاد، ([[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]ج /16ص 17، ج /13ص 80، ج /24ص 302، مسالك الأفهام ج /1ص 111، الروضة البهيّة ج 364/2). | غاية المراد في شرح نكت الإرشاد، غاية المراد في شرح الإرشاد، نكت الإرشاد، شرح الإرشاد، حاشية الإرشاد، ([[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]ج /16ص 17، ج /13ص 80، ج /24ص 302، مسالك الأفهام ج /1ص 111، الروضة البهيّة ج 364/2). | ||
اگر چه مسلما غاية المراد بوسيلۀ شهيد اول تأليف شده است اما بعضى از بزرگان به اشتباه اين كتاب را به شهيد دوم نسبت دادهاند. ملا محمد باقر مجلسى (م 1110 ق) در [[بحار الأنوار]] ج /1ص 19 اين كتاب را به شهيد دوّم نسبت داده است. | اگر چه مسلما غاية المراد بوسيلۀ [[شهيد اول]] تأليف شده است اما بعضى از بزرگان به اشتباه اين كتاب را به شهيد دوم نسبت دادهاند. ملا محمد باقر مجلسى (م 1110 ق) در [[بحار الأنوار]] ج /1ص 19 اين كتاب را به شهيد دوّم نسبت داده است. | ||
اگر چه در فهرست كتب شهيد اول ([[بحار الأنوار]] ج /1ص 10) كتاب نكت الإرشاد كه همان غاية المراد است به شهيد اول نسبت داده شده است. همينطور علامۀ امينى (م 1390 ق) در كتاب «شهداء الفضيلة» صفحۀ 139 اين كتاب را به شهيد دوم نسبت داده است. در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] ج /2ص 368 در مورد اين اشتباه مىخوانيم: | اگر چه در فهرست كتب [[شهيد اول]] ([[بحار الأنوار]] ج /1ص 10) كتاب نكت الإرشاد كه همان غاية المراد است به [[شهيد اول]] نسبت داده شده است. همينطور علامۀ امينى (م 1390 ق) در كتاب «شهداء الفضيلة» صفحۀ 139 اين كتاب را به شهيد دوم نسبت داده است. در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] ج /2ص 368 در مورد اين اشتباه مىخوانيم: | ||
و قال الأستاد الاستناد أيده اللّه تعالى في أوّل البحار...(و كتاب غاية المراد...للشهيد الثاني) و أقول غاية المراد للشهيد الأول في شرح الإرشاد، أو امّا شرح الشهيد الثاني عليه فقد سماه روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان. | و قال الأستاد الاستناد أيده اللّه تعالى في أوّل البحار...(و كتاب غاية المراد...للشهيد الثاني) و أقول غاية المراد للشهيد الأول في شرح الإرشاد، أو امّا شرح الشهيد الثاني عليه فقد سماه روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان. | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
# ضبط صحيح شكل كلمات با توجه به منابع صرفى، نحوى، لغوى. به عنوان نمونه لفظ عشر در زمانى كه معدود آن مؤنث باشد با سكون شين مثل عشر لغات و زمانى كه معدود آن مذكر باشد با فتح شين مثل احد عشر شهرا نوشته شده است. (جلد اول/ص 32، ص 238). | # ضبط صحيح شكل كلمات با توجه به منابع صرفى، نحوى، لغوى. به عنوان نمونه لفظ عشر در زمانى كه معدود آن مؤنث باشد با سكون شين مثل عشر لغات و زمانى كه معدود آن مذكر باشد با فتح شين مثل احد عشر شهرا نوشته شده است. (جلد اول/ص 32، ص 238). | ||
# ذكر آدرس و مصادر روايات بر اساس ترتيب زمانى كتب اربعه، يعنى الكافى، الفقيه، تهذيب الأحكام و استبصار. | # ذكر آدرس و مصادر روايات بر اساس ترتيب زمانى كتب اربعه، يعنى الكافى، الفقيه، تهذيب الأحكام و استبصار. | ||
# از آن جايى كه شهيد اول در ذكر احاديث، بيشتر به تهذيب الأحكام عنايت داشته و بسيارى از روايات كافى را كه حسنه بوده است، چون در تهذيب آنها را صحيحه ذكر كرده است، صحيحه عنوان نموده است، آدرس تهذيب الأحكام ذكر شده است. | # از آن جايى كه [[شهيد اول]] در ذكر احاديث، بيشتر به تهذيب الأحكام عنايت داشته و بسيارى از روايات كافى را كه حسنه بوده است، چون در تهذيب آنها را صحيحه ذكر كرده است، صحيحه عنوان نموده است، آدرس تهذيب الأحكام ذكر شده است. | ||
# علاوه بر احاديث شيعه، روايات عامه را از صحاح سته ذكر شده است. بعضى از روايات كه از غير كتب حديثى ذكر شده است آدرس آنها را علاوه بر مصادر حديثى از خود آنها ذكر نمودهاند. | # علاوه بر احاديث شيعه، روايات عامه را از صحاح سته ذكر شده است. بعضى از روايات كه از غير كتب حديثى ذكر شده است آدرس آنها را علاوه بر مصادر حديثى از خود آنها ذكر نمودهاند. | ||
# استخراج اقوال و نظريات فقهاى عظام از كتابهاى فقهى آنان. | # استخراج اقوال و نظريات فقهاى عظام از كتابهاى فقهى آنان. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
باب اول زندگىنامۀ [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و كتابشناسى إرشاد الأذهان. | باب اول زندگىنامۀ [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و كتابشناسى إرشاد الأذهان. | ||
باب دوم زندگىنامۀ شهيد اول و كتابشناسى غاية المراد. | باب دوم زندگىنامۀ [[شهيد اول]] و كتابشناسى غاية المراد. | ||
باب سوّم زندگىنامۀ [[شهيد ثانى]] و كتابشناسى حاشية الإرشاد. | باب سوّم زندگىنامۀ [[شهيد ثانى]] و كتابشناسى حاشية الإرشاد. | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۴: | ||
اما متخصصين در فقه اين بيان را بطور كلى قبول ندارند زيرا با توجه به تغيير در نظريات [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و علاّمۀ حلّى كه گاهى حتى در يك كتاب صورت مىپذيرد و آنان اين تغيير رأى را در عبارتهاى قبلى تصحيح نمىكنند بلكه به ظهور رأى آخر كه نظريۀ نهايى آنان مىباشد بسنده مىكنند اين اصطلاح را نمىتوان در همه جا به يك معنا دانست. | اما متخصصين در فقه اين بيان را بطور كلى قبول ندارند زيرا با توجه به تغيير در نظريات [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و علاّمۀ حلّى كه گاهى حتى در يك كتاب صورت مىپذيرد و آنان اين تغيير رأى را در عبارتهاى قبلى تصحيح نمىكنند بلكه به ظهور رأى آخر كه نظريۀ نهايى آنان مىباشد بسنده مىكنند اين اصطلاح را نمىتوان در همه جا به يك معنا دانست. | ||
در چند مورد از كتاب غاية المراد نيز شهيد اول به اين اصطلاح اشاره داشته كه دو مورد آن ذكر مىگردد. | در چند مورد از كتاب غاية المراد نيز [[شهيد اول]] به اين اصطلاح اشاره داشته كه دو مورد آن ذكر مىگردد. | ||
در كتاب قضاء جلد 2، صفحۀ 160 پس از نقل عبارت على رأى وى مىنويسد، عادة المصنف في كتبه أن يكون مقوّاه الرأى المذكور و مضعّفه الرأى المنبّه عليه، و هنا الأمر بالعكس. | در كتاب قضاء جلد 2، صفحۀ 160 پس از نقل عبارت على رأى وى مىنويسد، عادة المصنف في كتبه أن يكون مقوّاه الرأى المذكور و مضعّفه الرأى المنبّه عليه، و هنا الأمر بالعكس. | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
از ديگر ويژگىهاى بسيار مهم اين كه وى به نقل مطالب زيادى از كتب و تأليفات قدماى اصحاب كه به دست ما نرسيده است در اين كتاب پرداخته است كه حتى بزرگانى همچون ابن ادريس، محقق حلى، فاضل آبى، علامۀ حلّى و ديگران آنها را بيان نكردهاند. | از ديگر ويژگىهاى بسيار مهم اين كه وى به نقل مطالب زيادى از كتب و تأليفات قدماى اصحاب كه به دست ما نرسيده است در اين كتاب پرداخته است كه حتى بزرگانى همچون ابن ادريس، محقق حلى، فاضل آبى، علامۀ حلّى و ديگران آنها را بيان نكردهاند. | ||
اين گونه نقل مطالب از جهت فراوانى آثار و تأليفات قدماء در نزد شهيد اول بوده است، به عنوان نمونه وى از كتابهاى الكامل، الروضة و الموجز از ابن برّاج، البشرى از احمد بن طاوس، الفاخر از ابو الفضل جعفى، الواسطة از ابن حمزة، المنهج الاقصد از نجيب الدين، المفيد في التكليف از بصروى، النيات از مصرى، الرافع و الحاوى از جرجانى و كتابهاى متعدد ديگرى مطالبى را نقل نموده كه در دسترس ما نيستند. | اين گونه نقل مطالب از جهت فراوانى آثار و تأليفات قدماء در نزد [[شهيد اول]] بوده است، به عنوان نمونه وى از كتابهاى الكامل، الروضة و الموجز از ابن برّاج، البشرى از احمد بن طاوس، الفاخر از ابو الفضل جعفى، الواسطة از ابن حمزة، المنهج الاقصد از نجيب الدين، المفيد في التكليف از بصروى، النيات از مصرى، الرافع و الحاوى از جرجانى و كتابهاى متعدد ديگرى مطالبى را نقل نموده كه در دسترس ما نيستند. | ||
از طرف ديگر وى نظريات بزرگانى را نقل نموده كه نام كتابهاى آنها را ذكر ننموده است مثلا از مفيد الدين محمد بن جهيم، ابو عبد الله صهرشتى، بزنطى، ابن الفاخر، الصورى، ابو الصالح حلبى، جعفى و ديگران مطالبى را نقل نموده است و حتى در بيش از هشتاد مورد از ابن عقيل اقوالى را عنوان نموده است. | از طرف ديگر وى نظريات بزرگانى را نقل نموده كه نام كتابهاى آنها را ذكر ننموده است مثلا از مفيد الدين محمد بن جهيم، ابو عبد الله صهرشتى، بزنطى، ابن الفاخر، الصورى، ابو الصالح حلبى، جعفى و ديگران مطالبى را نقل نموده است و حتى در بيش از هشتاد مورد از ابن عقيل اقوالى را عنوان نموده است. | ||
بر خلاف ساير تأليفات شهيد اول مثل الدروس، البيان، الذكرى، كتاب غاية المراد كامل بوده و تمام مشكلات و موارد ابهام إرشاد الأذهان را در بردارد و فقط در قسمت عبادات خلاصه و مختصر اين موارد را بيان نموده است. | بر خلاف ساير تأليفات [[شهيد اول]] مثل الدروس، البيان، الذكرى، كتاب غاية المراد كامل بوده و تمام مشكلات و موارد ابهام إرشاد الأذهان را در بردارد و فقط در قسمت عبادات خلاصه و مختصر اين موارد را بيان نموده است. | ||
تتبع وسيع و احاطۀ مؤلف به اقوال و نظريات فقهاى قبل از خود از ديگر ويژگىهاى كتاب است تا جايى كه مؤلف در موارد متعدد به نادر بودن نظريهاى اشاره دارد. | تتبع وسيع و احاطۀ مؤلف به اقوال و نظريات فقهاى قبل از خود از ديگر ويژگىهاى كتاب است تا جايى كه مؤلف در موارد متعدد به نادر بودن نظريهاى اشاره دارد. | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
# در غالب موارد، روايات را از كتاب تهذيب الأحكام [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نقل مىنمايد. | # در غالب موارد، روايات را از كتاب تهذيب الأحكام [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نقل مىنمايد. | ||
# از كتب علماء به پيروى از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و ابو الصلاح حلبى تعبير به مسأله مىنمايد. (جلد /1صفحات 99، 100، 102، الكافي في الفقه ص 510). | # از كتب علماء به پيروى از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و ابو الصلاح حلبى تعبير به مسأله مىنمايد. (جلد /1صفحات 99، 100، 102، الكافي في الفقه ص 510). | ||
# از آنجا كه مباحث اصول عمليه در زمان شهيد اول منقح و تبيين نشده بود وى گاهى بعضى از مسائل را در باب اصول عمليّه بيان نموده كه امروزه مورد قبول ما نيست مثلا در بحث تعارض اصل احتياط و اصل برائت در جلد 282/1 - 283 مىنويسد: المعارضة بالاحتياط لا يقاوم الأصل، إذ الظني لا يعارض القطعي. | # از آنجا كه مباحث اصول عمليه در زمان [[شهيد اول]] منقح و تبيين نشده بود وى گاهى بعضى از مسائل را در باب اصول عمليّه بيان نموده كه امروزه مورد قبول ما نيست مثلا در بحث تعارض اصل احتياط و اصل برائت در جلد 282/1 - 283 مىنويسد: المعارضة بالاحتياط لا يقاوم الأصل، إذ الظني لا يعارض القطعي. | ||
# وى به عنوان فقيهى مدقق در مواردى روش ايجاد فروع فقهى را مىآموزد مثلا در بحث ترتيب در نماز قضاء در ج /1ص 209 پس از ذكر 4 فرع فقهى مىنويسد. | # وى به عنوان فقيهى مدقق در مواردى روش ايجاد فروع فقهى را مىآموزد مثلا در بحث ترتيب در نماز قضاء در ج /1ص 209 پس از ذكر 4 فرع فقهى مىنويسد. | ||
ویرایش