۱۱۱٬۱۶۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مؤلف در باب هدف خود از تألیف کتاب میگوید: «شخصی گفت که نزدیک شد که تمام پیروان و عزیزانی که جمال زیبای آن حضرت (مولانا) را مشاهده کردهاند، روی در پرده غیب کشند، توقع آن است که رسالهای جمع کنی که مشتمل باشد بر سیرت پاک آن حضرت، بدین ترتیب سپهسالار به پیروی از این سخن، دست به جمعآوری و نگارش این رساله میزند وآن را در سه بخش (بهاءولد؛ مولوی؛ اصحاب مولوی) تنظیم میکند. | مؤلف در باب هدف خود از تألیف کتاب میگوید: «شخصی گفت که نزدیک شد که تمام پیروان و عزیزانی که جمال زیبای آن حضرت (مولانا) را مشاهده کردهاند، روی در پرده غیب کشند، توقع آن است که رسالهای جمع کنی که مشتمل باشد بر سیرت پاک آن حضرت، بدین ترتیب سپهسالار به پیروی از این سخن، دست به جمعآوری و نگارش این رساله میزند وآن را در سه بخش (بهاءولد؛ مولوی؛ اصحاب مولوی) تنظیم میکند. | ||
در بخش نخست | در بخش نخست به نسب، تلقین ذکر و خرقه بهاءولد میپردازد و دربارۀ برخی از ویژگیهای وی همچون بهرهمندی از کشف و شهود و سرآمدی در علوم و ریاضتهایی که داشته توضیح میدهد و او را فردی دانشمند و مفتی و استادی بر مسند تدریس و مورد احترام شاهان، حاکمان و بزرگان معرفی میکند. همچنین به شرح سفر وی به قونیه و بیان بعضی سخنان و کلمات او که دیگران در مجلس وعظش یادداشت کردهاند، میپردازد. | ||
در بخش دوم که راجع به خود مولوی است، دربارۀ تاریخ تولد، وفات، استادان و معاصران وی، از جمله بهاءولد، محقق ترمذی، شمس تبریزی، سعدالدین حموی، شیخ عثمانی رومی، اوحدالدین کرمانی و صدرالدین قونوی اشاراتی دارد. | |||
علاوه بر این، به برخی خصوصیات مولوی، مانند سرآمدی وی در علوم رسمی و مجاهدتهای فراوان وی اشاره میکند و دربارۀ رفتار و احوال وی همچون بیخوابی و بیقراری، عشق و جذبه، سُکر فزاینده، خوف و رجا، کرامات، سماع، سبب مشغول شدنش به شعر و مصاحبتش با شمس ، اطلاعات بسیاری ارائه میدهد. <ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص58-59</ref> | |||