۱۹٬۴۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
فؤاد در [[الحث علی حفظ العلم و ذکر کبار الحفاظ ]]، به برخی از آثاری که نام این کتاب در آنها آمده است و بیانگر نسبت آن به ابن جوزی است، اشاره میکند؛ عالمانی مانند ابن رجب در ذیل «[[طبقات الحنابلة]]»، [[بغدادی، اسماعیل|اسماعیل بغدادی]] در «[[هدية العارفين، أسماء المؤلفين و آثار المصنفين|هدیة العارفین]]»، [[سخاوی (ابهام زدایی)|سخاوی]] در «[[الإعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ]]» و [[علوجی، عبدالحمید|عبدالحمید علوجی]] در «[[مؤلفات ابن جوزی]]» در این شمارند<ref>ر.ک: [https://noorlib.ir/book/view/80766?pageNumber=21&viewType=pdf مقدمه محقق، ص21]</ref>. | فؤاد در [[الحث علی حفظ العلم و ذکر کبار الحفاظ ]]، به برخی از آثاری که نام این کتاب در آنها آمده است و بیانگر نسبت آن به ابن جوزی است، اشاره میکند؛ عالمانی مانند ابن رجب در ذیل «[[طبقات الحنابلة]]»، [[بغدادی، اسماعیل|اسماعیل بغدادی]] در «[[هدية العارفين، أسماء المؤلفين و آثار المصنفين|هدیة العارفین]]»، [[سخاوی (ابهام زدایی)|سخاوی]] در «[[الإعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ]]» و [[علوجی، عبدالحمید|عبدالحمید علوجی]] در «[[مؤلفات ابن جوزی]]» در این شمارند<ref>ر.ک: [https://noorlib.ir/book/view/80766?pageNumber=21&viewType=pdf مقدمه محقق، ص21]</ref>. | ||
[[عبدالمنعم، فؤاد|فؤاد]] در این کتاب، تخریج آیهها، حدیثها و شواهد را انجام داده است و برای شناسایی حافظان متن از منابع اصلی بهره برده است. او برای اثبات نسبت این کتاب به ابن جوزی از نوشتجات دیگر او مانند «[[المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك|المنتظم]]»، «[[مناقب الإمام أحمد بن حنبل]]» و «[[صيد الخاطر|صید الخاطر]]» بهره جسته است. فؤاد برای تهیه این کتاب، امانت علمی را رعایت نموده است و در آن تصرفی انجام نداده است؛ بدینگونه که چیزی را بر متن نیفزوده و از آن نکاسته است. او متن کتاب را با قاعدههای امروزی نگارش، ویرایش کرده است<ref>ر.ک: همان، ص23-22</ref>. | [[عبدالمنعم، فؤاد|فؤاد]] در این کتاب، تخریج آیهها، حدیثها و شواهد را انجام داده است و برای شناسایی حافظان متن از منابع اصلی بهره برده است. او برای اثبات نسبت این کتاب به ابن جوزی از نوشتجات دیگر او مانند «[[المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك|المنتظم]]»، «[[مناقب الإمام أحمد بن حنبل]]» و «[[صيد الخاطر|صید الخاطر]]» بهره جسته است. فؤاد برای تهیه این کتاب، امانت علمی را رعایت نموده است و در آن تصرفی انجام نداده است؛ بدینگونه که چیزی را بر متن نیفزوده و از آن نکاسته است. او متن کتاب را با قاعدههای امروزی نگارش، ویرایش کرده است<ref>ر.ک: [https://noorlib.ir/book/view/80766?pageNumber=22&viewType=pdf همان، ص23-22]</ref>. | ||
فؤاد این کتاب را از روی بخشی از نسخه خطی کتابی با نام «[[کتاب السیاق لتاریخ نیسابور]]» اثر [[ابوالحسن عبدالغافر بن اسماعیل فارسی]] (درگذشته 529ق) برداشت کرده است که «الحث علی حفظ...» در میان صفحههای 176 تا 191 آن گنجانده شده است. این نسخه خطی در کتابخانه «کوبریلی زاده» در شهر استانبول جای دارد<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | فؤاد این کتاب را از روی بخشی از نسخه خطی کتابی با نام «[[کتاب السیاق لتاریخ نیسابور]]» اثر [[ابوالحسن عبدالغافر بن اسماعیل فارسی]] (درگذشته 529ق) برداشت کرده است که «الحث علی حفظ...» در میان صفحههای 176 تا 191 آن گنجانده شده است. این نسخه خطی در کتابخانه «کوبریلی زاده» در شهر استانبول جای دارد<ref>ر.ک: [https://noorlib.ir/book/view/80766?pageNumber=22&viewType=pdf همان، ص22]</ref>. | ||
درباره اهتمام ابن جوزی به ترغیب بر حفظ حدیث گفتهاند که این ترغیب دو نکته اساسی را درباره «حدیثشناسی» در اسلام پیشنهاد میکند. نکته نخست در باب اهمیت شفاهی بودن حدیث است. در نظر ابن جوزی، همچون [دیگر] محدّثان مسلمانان، بررویهم، این شفاهی بودن، چیزی بیشتر از فرصتی برای نمایش قوّت حافظه بود (هرچند بیشک چنین هم بود)؛ زیرا تصوّر میشد که نفس وثاقت حدیث، به نقل شفاهی مستمر وابسته است. صرف نقل مکتوب (و مکتوباتی که به دست ما رسیده است، به طریق اولی) نمیتوانست از چنین اعتباری برخوردار باشد. نکته دوم، درباره خلأ بعدی نقل شفاهی حدیث است. ابن جوزی یک احیاگر بود؛ درست به سبب آنکه کار روزگار او بسیار بر کتابت تکیه داشت، او برانگیخته شد تا بار دیگر بر ارزش حفظ و بهیادسپاری تأکید کند. این خلأ را پیشتر میتوان در اولین حدیثهایی دید که کاربرد اصطلاح شفاهی «حَدَّثَ» را برای نقل مکتوب جایز شمرده بودند؛ مانند حدیثی که ابن حنبل از منصور بن المعتمد (م. 132) نقل کرده است که: «اگر به تو بنویسم، به تو گفتهام»<ref>ر.ک: کوک، مایکل، ص42-41</ref>. | درباره اهتمام ابن جوزی به ترغیب بر حفظ حدیث گفتهاند که این ترغیب دو نکته اساسی را درباره «حدیثشناسی» در اسلام پیشنهاد میکند. نکته نخست در باب اهمیت شفاهی بودن حدیث است. در نظر ابن جوزی، همچون [دیگر] محدّثان مسلمانان، بررویهم، این شفاهی بودن، چیزی بیشتر از فرصتی برای نمایش قوّت حافظه بود (هرچند بیشک چنین هم بود)؛ زیرا تصوّر میشد که نفس وثاقت حدیث، به نقل شفاهی مستمر وابسته است. صرف نقل مکتوب (و مکتوباتی که به دست ما رسیده است، به طریق اولی) نمیتوانست از چنین اعتباری برخوردار باشد. نکته دوم، درباره خلأ بعدی نقل شفاهی حدیث است. ابن جوزی یک احیاگر بود؛ درست به سبب آنکه کار روزگار او بسیار بر کتابت تکیه داشت، او برانگیخته شد تا بار دیگر بر ارزش حفظ و بهیادسپاری تأکید کند. این خلأ را پیشتر میتوان در اولین حدیثهایی دید که کاربرد اصطلاح شفاهی «حَدَّثَ» را برای نقل مکتوب جایز شمرده بودند؛ مانند حدیثی که ابن حنبل از منصور بن المعتمد (م. 132) نقل کرده است که: «اگر به تو بنویسم، به تو گفتهام»<ref>ر.ک: کوک، مایکل، ص42-41</ref>. | ||
ویرایش