پرش به محتوا

مجموعه آثار سومین همایش بین المللی دکترین مهدویت با رویکرد سیاسی و حقوقی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'بین المللی' به 'بین‌المللی ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
بخش پايانى مقاله را نمونه كوچكى از اجراى الگوى ارائه شده، تشكيل مى‌دهد كه با عنوان مؤلفه‌هاى حكومت صالحان، تعداد اندكى از شاخص‌ها و ويژگى‌هاى عصر ظهور، مانند بسط عدالت، انسجام اجتماعى، رفاه اقتصادى، توسعه پايدار، توليد علم و گسترش خردورزى در جامعه موجود، بازتعريف و ارائه شده است.
بخش پايانى مقاله را نمونه كوچكى از اجراى الگوى ارائه شده، تشكيل مى‌دهد كه با عنوان مؤلفه‌هاى حكومت صالحان، تعداد اندكى از شاخص‌ها و ويژگى‌هاى عصر ظهور، مانند بسط عدالت، انسجام اجتماعى، رفاه اقتصادى، توسعه پايدار، توليد علم و گسترش خردورزى در جامعه موجود، بازتعريف و ارائه شده است.


آنچه در «دكترین عدالت در جامعه مهدوى و جامعههاى الحادى» حميدرضا اسلامىه، بدان پرداخته شده، موشكافى و بررسى اجمالى مفهوم و تعريف عدالت در حكومت مهدوى و حكومت‌هاى الحادى با شكل‌هاى گوناگون است. اين مقايسه در سه بحث سطوح، ابعاد و گستره عدالت، صورت گرفته است.
آنچه در «دكترین عدالت در جامعه مهدوى و جامعه‌هاى الحادى» حميدرضا اسلامىه، بدان پرداخته شده، موشكافى و بررسى اجمالى مفهوم و تعريف عدالت در حكومت مهدوى و حكومت‌هاى الحادى با شكل‌هاى گوناگون است. اين مقايسه در سه بحث سطوح، ابعاد و گستره عدالت، صورت گرفته است.


آنگاه، عدالت در حكومت مهدوى در سطوح فردى، اجتماعى و تاريخى بررسى شده و به جايگاه هر يك از آن‌ها در حكومت‌هاى الحادى اشاره مى‌گردد. براى روشن شدن ابعاد عدالت در اين دو جامعه، در مقدمه به تفاوت جامعه توحيدى و الحادى در علت فاعلى، مادى صورى و غايى پرداخته شده تا روشن شود كه عدالت اجتماعى در هر يك از اين دو جامعه، هم‌آغوش نوع پرستش اجتماعى است. نویسنده براین باور است كه اگر انسان محور هستى قرار گيرد، عدالت اجتماعى مساوى عدالت اقتصادى خواهد بود و عدالت اقتصادى چيزى جز ايجاد رفاه نيست و اگر خدامحور هستى باشد، عدالت اجتماعى همان عدالت همه جانبه انسانى است كه به تمام ابعاد وجودى انسانى مى‌پردازد.
آنگاه، عدالت در حكومت مهدوى در سطوح فردى، اجتماعى و تاريخى بررسى شده و به جايگاه هر يك از آن‌ها در حكومت‌هاى الحادى اشاره مى‌گردد. براى روشن شدن ابعاد عدالت در اين دو جامعه، در مقدمه به تفاوت جامعه توحيدى و الحادى در علت فاعلى، مادى صورى و غايى پرداخته شده تا روشن شود كه عدالت اجتماعى در هر يك از اين دو جامعه، هم‌آغوش نوع پرستش اجتماعى است. نویسنده براین باور است كه اگر انسان محور هستى قرار گيرد، عدالت اجتماعى مساوى عدالت اقتصادى خواهد بود و عدالت اقتصادى چيزى جز ايجاد رفاه نيست و اگر خدامحور هستى باشد، عدالت اجتماعى همان عدالت همه جانبه انسانى است كه به تمام ابعاد وجودى انسانى مى‌پردازد.