۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمدحسين طباطبايى' به 'سيد محمدحسين طباطبايى') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
چگونگى پيدايش اين مكاتبات جالب عرفانى به اين شرح است: يكى از فضلاى خوشذوق حوزه علميه نجف به نام شيخ اسماعيل تبريزى، متخلص به «تائب» نامهاى به آيتالله آخوند محمدكاظم خراسانى صاحب «كفاية الأصول» نوشت و از معناى اين اشعار فريدالدين عطار نيشابورى در «منطق الطير» جويا شد: | چگونگى پيدايش اين مكاتبات جالب عرفانى به اين شرح است: يكى از فضلاى خوشذوق حوزه علميه نجف به نام شيخ اسماعيل تبريزى، متخلص به «تائب» نامهاى به آيتالله آخوند محمدكاظم خراسانى صاحب «كفاية الأصول» نوشت و از معناى اين اشعار فريدالدين عطار نيشابورى در «منطق الطير» جويا شد: | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! دائما او پادشاه مطلق است !! در كمال عز خود مستغرق است | ! دائما او پادشاه مطلق است !! در كمال عز خود مستغرق است | ||
|}؛ | |}؛ | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست !! كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست | ! او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست !! كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست | ||
| خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
مقدمه: مؤلف با ذكر چگونگى پيدايش اين مكاتبات عرفانى و نيز اين نكته كه استاد علامه طباطبايى مكتوبات مذكور را در حوزه علميه قم در روزهاى پنجشنبه و جمعه تدريس مىكرد و نظر خودشان را در باره هريك از آن مكتوبات مرقوم كردند، ولى با كمال تأسف به اتمام نرسيد و فقط براى سه مكتوب اول سيد و همچنين سه مكتوب اول شيخ نوشته شد، تأكيد مىكند كه خودش اين مهم را به پايان رسانده و آن محاكمات را تكميل كرده است. | مقدمه: مؤلف با ذكر چگونگى پيدايش اين مكاتبات عرفانى و نيز اين نكته كه استاد علامه طباطبايى مكتوبات مذكور را در حوزه علميه قم در روزهاى پنجشنبه و جمعه تدريس مىكرد و نظر خودشان را در باره هريك از آن مكتوبات مرقوم كردند، ولى با كمال تأسف به اتمام نرسيد و فقط براى سه مكتوب اول سيد و همچنين سه مكتوب اول شيخ نوشته شد، تأكيد مىكند كه خودش اين مهم را به پايان رسانده و آن محاكمات را تكميل كرده است. | ||
نويسنده با گزارش اجمالى شرح حال آيتالله سيد احمد كربلايى و آيتالله شيخ محمدحسين غروى اصفهانى و علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] و شيخ فريدالدين عطار نيشابورى و نيز ذكر مطالبى از هريك و عظمت عطار و محبت او به اميرالمؤمنين(ع) و اينكه: {| | نويسنده با گزارش اجمالى شرح حال آيتالله سيد احمد كربلايى و آيتالله شيخ محمدحسين غروى اصفهانى و علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] و شيخ فريدالدين عطار نيشابورى و نيز ذكر مطالبى از هريك و عظمت عطار و محبت او به اميرالمؤمنين(ع) و اينكه: {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! «هفت شهر عشق را عطار گشت !! ما هنوز اندر خم يك كوچهايم» | ! «هفت شهر عشق را عطار گشت !! ما هنوز اندر خم يك كوچهايم» | ||
| خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
نكته: «در بيت اول بيان نمود كه: واجب تعالى در كمال عز خود مستغرق است، كه غرض، استغراق در صفات عزت و جلال است كه مرجع آن به صرافت وجود و محوضيت حقيقت هستى است؛ لهذا در شعر دوم بيان نمود كه او از استغراق در عز و جلال خود خارج نشود، پس چگونه عقل به مقام شامخ او برسد، كه وصول عقل نشود الا به احاطه او به واجب بهنحو احاطه وجوديه و المفروض أنه واجب و الواجب غير محدود، فلا يكون محاطا أبدا. | نكته: «در بيت اول بيان نمود كه: واجب تعالى در كمال عز خود مستغرق است، كه غرض، استغراق در صفات عزت و جلال است كه مرجع آن به صرافت وجود و محوضيت حقيقت هستى است؛ لهذا در شعر دوم بيان نمود كه او از استغراق در عز و جلال خود خارج نشود، پس چگونه عقل به مقام شامخ او برسد، كه وصول عقل نشود الا به احاطه او به واجب بهنحو احاطه وجوديه و المفروض أنه واجب و الواجب غير محدود، فلا يكون محاطا أبدا. | ||
و تعبير او از اين معنى، به «سرآمدن»، يا به ملاحظه انهاء امد استغراق است يا به ملاحظه به سر خود آمدن از انفاء در خود و استغراق در غيب هويت ذات خود است و بر همين منوال است شعر شاعر: {| | و تعبير او از اين معنى، به «سرآمدن»، يا به ملاحظه انهاء امد استغراق است يا به ملاحظه به سر خود آمدن از انفاء در خود و استغراق در غيب هويت ذات خود است و بر همين منوال است شعر شاعر: {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! «جمالك في كلِّ الحقائق سائر !! و ليس له إلا جلالك ساتر» | ! «جمالك في كلِّ الحقائق سائر !! و ليس له إلا جلالك ساتر» | ||
| خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
8. مكتوب چهارم مرحوم سيد: | 8. مكتوب چهارم مرحوم سيد: | ||
نكته: «بعد از تنزل به مقام كثرت و اعتبار به اعتبار مراتب و عليت و معلوليت و ظهور و بطون و ساير درجات وجود در ظرف اعتبار، به اعتبار كردن ماهيات را بأنفسها كه مجرد اعتبار است و اعتبار كردن وجود را براى آنها كه اعتبار في اعتبار است؛ آن وقت كثرت در موجودات، بل الوجودات و التفاوت بالغنى و الفقر و القوة و الضعف و الاستقلال و الربط و غير ذلك، همه درست است. و از اين جهت است كه: حيثيت تقييديه كه مجرد اعتبار است، اخذ در وجودات امكانيه شده، كه اگر الغاء حيثيت شود و صرف الوجود ملحوظ شود، تعدد از بين برداشته شود... {| | نكته: «بعد از تنزل به مقام كثرت و اعتبار به اعتبار مراتب و عليت و معلوليت و ظهور و بطون و ساير درجات وجود در ظرف اعتبار، به اعتبار كردن ماهيات را بأنفسها كه مجرد اعتبار است و اعتبار كردن وجود را براى آنها كه اعتبار في اعتبار است؛ آن وقت كثرت در موجودات، بل الوجودات و التفاوت بالغنى و الفقر و القوة و الضعف و الاستقلال و الربط و غير ذلك، همه درست است. و از اين جهت است كه: حيثيت تقييديه كه مجرد اعتبار است، اخذ در وجودات امكانيه شده، كه اگر الغاء حيثيت شود و صرف الوجود ملحوظ شود، تعدد از بين برداشته شود... {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! «ميان ماه من تا ماه گردون !! تفاوت از زمين تا آسمان است»» | ! «ميان ماه من تا ماه گردون !! تفاوت از زمين تا آسمان است»» | ||
| خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
12. مكتوب ششم مرحوم سيد: | 12. مكتوب ششم مرحوم سيد: | ||
نكته: {| | نكته: {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
! «ما را ز جام باده گلگون خراب كن !! زان پيشتر كه عالم فانى شود خراب» | ! «ما را ز جام باده گلگون خراب كن !! زان پيشتر كه عالم فانى شود خراب» | ||
ویرایش