۱۰۶٬۳۶۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ذ' به '، ذ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
براى توضيحاتى كه در ضمن ترجمه آمده است، آياتى را با ترجمۀ آنها به عنوان مثال مىآوریم. براى تمايز اصل ترجمه از توضيحات نيز، واژههاى افزوده شده از سوى مترجم را ميان دو قلاب قرار مىدهيم: | براى توضيحاتى كه در ضمن ترجمه آمده است، آياتى را با ترجمۀ آنها به عنوان مثال مىآوریم. براى تمايز اصل ترجمه از توضيحات نيز، واژههاى افزوده شده از سوى مترجم را ميان دو قلاب قرار مىدهيم: | ||
#''' فضربنا على آذانهم في الكهف سنين عددا ''' (كهف11/). پس پرده گذاشتيم بر گوش ايشان در غار [يعنى خوابانيديم] سالهاى شمرده شده. | #''' فضربنا على آذانهم في الكهف سنين عددا''' (كهف11/). پس پرده گذاشتيم بر گوش ايشان در غار [يعنى خوابانيديم] سالهاى شمرده شده. | ||
#''' الّذين كانت أعينهم في غطاء عن ذكرى و كانوا لا يستطيعون سمعا '''(كهف101/). آنانكه بود چشم ايشان در پرده از ياد من و نمىتوانستند سخن شنيدن [يعنى از شدت بغض]. | #''' الّذين كانت أعينهم في غطاء عن ذكرى و كانوا لا يستطيعون سمعا'''(كهف101/). آنانكه بود چشم ايشان در پرده از ياد من و نمىتوانستند سخن شنيدن [يعنى از شدت بغض]. | ||
#''' يا يحيى خذ الكتاب بقوّة و آتيناه الحكم صبيّا ''' (مريم12/). [گفتيم:] اى يحيى، بگير[احكام] كتاب را به استوارى، و داديمش دانايى در حال كودكى. | #''' يا يحيى خذ الكتاب بقوّة و آتيناه الحكم صبيّا''' (مريم12/). [گفتيم:] اى يحيى، بگير[احكام] كتاب را به استوارى، و داديمش دانايى در حال كودكى. | ||
#''' و ربّك يخلق ما يشاء و يختار ما كان لهم الخيرة '''...(قصص68/) و پروردگار تو مىآفريند هر چه خواهد و بر مىگزيند [هر كه را خواهد]، نيست ايشان را اختيار... | #''' و ربّك يخلق ما يشاء و يختار ما كان لهم الخيرة'''...(قصص68/) و پروردگار تو مىآفريند هر چه خواهد و بر مىگزيند [هر كه را خواهد]، نيست ايشان را اختيار... | ||
#''' و إن جاهداك لتشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما '''...(عنكبوت8/) و اگر كوشش كنند با تو [اى انسان] تا شریک آرى با من آنچه نيست تو را به [حقيقت] آن دانشى، پس فرمانبردارى ايشان مكن... | #''' و إن جاهداك لتشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما'''...(عنكبوت8/) و اگر كوشش كنند با تو [اى انسان] تا شریک آرى با من آنچه نيست تو را به [حقيقت] آن دانشى، پس فرمانبردارى ايشان مكن... | ||
از جمله مسائلى كه تحت عنوان روش ترجمه مطرح مىشود، همسانى تعبيرات در ترجمۀ جملات مشابه قرآنى است. تاكنون در كمتر ترجمهاى اين مسأله مورد توجه قرار گرفته است. جملاتى از قبيل: ''' و حاق بالّذين سخروا منهم ما كانوا به يستهزؤن، انّ اللّه عليم بذات الصّدور، أنّى تصرفون، و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون '''، و دهها جملۀ مشابه ديگر، كه در سراسر قرآن به طور مكرر آمده است، بايد يكسان ترجمه شوند. اين حكم در مورد مفردات نيز جارى است، مگر آن كه دليلى از سياق آيه و مانند آن بر ارادۀ معناى ديگرى از واژه وجود داشته باشد، كه در اين صورت بايد واژه را به معناى مناسب مورد خودش ترجمه كرد. | از جمله مسائلى كه تحت عنوان روش ترجمه مطرح مىشود، همسانى تعبيرات در ترجمۀ جملات مشابه قرآنى است. تاكنون در كمتر ترجمهاى اين مسأله مورد توجه قرار گرفته است. جملاتى از قبيل:''' و حاق بالّذين سخروا منهم ما كانوا به يستهزؤن، انّ اللّه عليم بذات الصّدور، أنّى تصرفون، و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون'''، و دهها جملۀ مشابه ديگر، كه در سراسر قرآن به طور مكرر آمده است، بايد يكسان ترجمه شوند. اين حكم در مورد مفردات نيز جارى است، مگر آن كه دليلى از سياق آيه و مانند آن بر ارادۀ معناى ديگرى از واژه وجود داشته باشد، كه در اين صورت بايد واژه را به معناى مناسب مورد خودش ترجمه كرد. | ||
در ترجمۀ دهلوى، گر چه همسانى تعبيرات در ترجمۀ مفردات و جملات مشابه، صد در صد رعايت نشده، ولى در حد قابل اعتنايى مورد توجه مترجم قرار گرفته است. به عنوان مثال، به ترجمۀ مقاطع فوق از آيات قرآن كريم در ترجمۀ دهلوى مىنگريم: | در ترجمۀ دهلوى، گر چه همسانى تعبيرات در ترجمۀ مفردات و جملات مشابه، صد در صد رعايت نشده، ولى در حد قابل اعتنايى مورد توجه مترجم قرار گرفته است. به عنوان مثال، به ترجمۀ مقاطع فوق از آيات قرآن كريم در ترجمۀ دهلوى مىنگريم: | ||
الف. ''' و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن '''(هود8/). | الف.''' و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن'''(هود8/). | ||
و فرا گيرد ايشان را آنچه استهزا میكردند بآن. | و فرا گيرد ايشان را آنچه استهزا میكردند بآن. | ||
''' و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن '''(نحل34/). | ''' و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن'''(نحل34/). | ||
و فرود آمد به ايشان آنچه بآن استهزا میكردند. | و فرود آمد به ايشان آنچه بآن استهزا میكردند. | ||
''' فحاق بالّذين سخروا منهم ما كانوا به يستهزؤن '''(انبياء41/). | ''' فحاق بالّذين سخروا منهم ما كانوا به يستهزؤن'''(انبياء41/). | ||
پس در گرفت با آنانكه تمسخر كردند از ايشان آنچه بآن استهزا میكردند. | پس در گرفت با آنانكه تمسخر كردند از ايشان آنچه بآن استهزا میكردند. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
چنان كه ملاحظه مىكنيد، در اين سه آيه، واژۀ «حاق» يكسان ترجمه نشده است؛ در آيۀ نخست به «فرا گيرد» و در آيۀ دوم به «فرود آمد» و در آيۀ سوم به «در گرفت» ترجمه شده است. گرچه اين سه تعبير نزدیک به هم هستند و از يكديگر فاصلۀ چندانى ندارند، ولى اگر يك تعبير براى هر سه مورد انتخاب مىشد قطعا مناسبتر بود. | چنان كه ملاحظه مىكنيد، در اين سه آيه، واژۀ «حاق» يكسان ترجمه نشده است؛ در آيۀ نخست به «فرا گيرد» و در آيۀ دوم به «فرود آمد» و در آيۀ سوم به «در گرفت» ترجمه شده است. گرچه اين سه تعبير نزدیک به هم هستند و از يكديگر فاصلۀ چندانى ندارند، ولى اگر يك تعبير براى هر سه مورد انتخاب مىشد قطعا مناسبتر بود. | ||
ب. ''' إن اللّه عليم بذات الصّدور '''(آل عمران119/). | ب.''' إن اللّه عليم بذات الصّدور'''(آل عمران119/). | ||
هر آئينه خدا دانا است بآنچه در سينههاست. | هر آئينه خدا دانا است بآنچه در سينههاست. | ||
''' إنّه عليم بذات الصّدور '''(هود5/). | ''' إنّه عليم بذات الصّدور'''(هود5/). | ||
هر آئينه او داناست بسرّيكه مالك سينههاست. | هر آئينه او داناست بسرّيكه مالك سينههاست. | ||
''' إنّه عليم بذات الصّدور '''(فاطر38/). | ''' إنّه عليم بذات الصّدور'''(فاطر38/). | ||
هر آئينه وى داناست به مكنون سينهها. | هر آئينه وى داناست به مكنون سينهها. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
در اين سه آيه نيز، در ترجمه، تعبيرات گوناگونى به كار رفته است، گرچه تعبير اول و سوم، در جاهاى ديگر اين ترجمه بيشتر به چشم مىخورد. | در اين سه آيه نيز، در ترجمه، تعبيرات گوناگونى به كار رفته است، گرچه تعبير اول و سوم، در جاهاى ديگر اين ترجمه بيشتر به چشم مىخورد. | ||
ج. ''' فأنّى تصرفون '''(يونس32/). | ج.''' فأنّى تصرفون'''(يونس32/). | ||
پس از كجا برگردانيده مىشويد. | پس از كجا برگردانيده مىشويد. | ||
''' فأنّى تصرفون '''(زمر6/). | ''' فأنّى تصرفون'''(زمر6/). | ||
پس از كجا گردانيده مىشويد. | پس از كجا گردانيده مىشويد. | ||
''' أنّى يصرفون '''(مؤمن69/). | ''' أنّى يصرفون'''(مؤمن69/). | ||
از كجا گردانيده مىشوند. | از كجا گردانيده مىشوند. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
در اين سه آيه، فعلها تقريبا يكسان ترجمه شدهاند، با اين تفاوت كه در آيۀ اول «برگردانيده» و در آيۀ دوم و سوم «گردانيده» آمده است. | در اين سه آيه، فعلها تقريبا يكسان ترجمه شدهاند، با اين تفاوت كه در آيۀ اول «برگردانيده» و در آيۀ دوم و سوم «گردانيده» آمده است. | ||
د. ''' و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون '''(انعام24/). | د.''' و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون'''(انعام24/). | ||
و گم گشت از ايشان آنچه افترا میكردند. | و گم گشت از ايشان آنچه افترا میكردند. | ||
''' و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون '''(هود21/). | ''' و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون'''(هود21/). | ||
و گم شد از ايشان آنچه بر مىبافتند. | و گم شد از ايشان آنچه بر مىبافتند. | ||
در اين دو آيه، فعل ''' «يفترون '''» با دو تعبير ترجمه شده است، گرچه هر دو تعبير به يك معنى باز مىگردد. البته در موارد ديگر اين ترجمه، تعبير نخست بيشتر به كار رفته است، كه آيات اعراف53/، يونس30/، قصص75/ را مىتوان از آن جمله نام برد. | در اين دو آيه، فعل''' «يفترون'''» با دو تعبير ترجمه شده است، گرچه هر دو تعبير به يك معنى باز مىگردد. البته در موارد ديگر اين ترجمه، تعبير نخست بيشتر به كار رفته است، كه آيات اعراف53/، يونس30/، قصص75/ را مىتوان از آن جمله نام برد. | ||
== نقاط قوت ترجمه == | == نقاط قوت ترجمه == | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
ترديدى نيست كه ساختار كلام، در بيان مراد گوينده نقشى اساسى دارد، و در ترجمۀ هر متنى به زبان ديگر، انعكاس تركيب نحوى دخالت تامى در صحت ترجمه دارد. رعايت اين شرط در ترجمۀ قرآن كه كلام خداوند است و به عنوان وحى آسمانى بر پيامبر(ص) نازل شده است به مراتب مهمتر از ترجمۀ ساير متون است. از اين رو هر ترجمهاى از قرآن كه تركيب نحوى آيات بهتر در آن انعكاس يافته باشد امتياز بهترى خواهد داشت. ترجمۀ دهلوى را مىتوان در ارتباط با اين ويژگى در رديف اول ترجمههاى فارسى دانست. براى نمونه چند مورد از ترجمۀ مزبور را با ذكر آيات آن به عنوان مثال مىآوریم: | ترديدى نيست كه ساختار كلام، در بيان مراد گوينده نقشى اساسى دارد، و در ترجمۀ هر متنى به زبان ديگر، انعكاس تركيب نحوى دخالت تامى در صحت ترجمه دارد. رعايت اين شرط در ترجمۀ قرآن كه كلام خداوند است و به عنوان وحى آسمانى بر پيامبر(ص) نازل شده است به مراتب مهمتر از ترجمۀ ساير متون است. از اين رو هر ترجمهاى از قرآن كه تركيب نحوى آيات بهتر در آن انعكاس يافته باشد امتياز بهترى خواهد داشت. ترجمۀ دهلوى را مىتوان در ارتباط با اين ويژگى در رديف اول ترجمههاى فارسى دانست. براى نمونه چند مورد از ترجمۀ مزبور را با ذكر آيات آن به عنوان مثال مىآوریم: | ||
#''' و يمدهم في طغيانهم يعمهون '''(بقره15/). و مهلت مىدهد ايشان را در گمراهى خويش سرگشته شده. | #''' و يمدهم في طغيانهم يعمهون'''(بقره15/). و مهلت مىدهد ايشان را در گمراهى خويش سرگشته شده. | ||
#:چنان كه ملاحظه مىكنيد، يعمهون در اين آيه از نظر تركيب نحوى حال است براى ضمير جمع مفعولى، كه تركيب مزبور در اين ترجمه به خوبى منعكس شده است. | #:چنان كه ملاحظه مىكنيد، يعمهون در اين آيه از نظر تركيب نحوى حال است براى ضمير جمع مفعولى، كه تركيب مزبور در اين ترجمه به خوبى منعكس شده است. | ||
#''' ثمّ تولّيتم إلاّ قليلا منكم و أنتم معرضون '''(بقره83/). پس برگشتيد روگردان شده مگر اندكى از شما. | #''' ثمّ تولّيتم إلاّ قليلا منكم و أنتم معرضون'''(بقره83/). پس برگشتيد روگردان شده مگر اندكى از شما. | ||
#:در اين آيه نيز ''' «و انتم معرضون» ''' از نظر تركيب نحوى حال است براى فاعل ''' «تولّيتم» '''، كه اين تركيب در ترجمه به طور صحيح انعكاس يافته است. | #:در اين آيه نيز''' «و انتم معرضون»''' از نظر تركيب نحوى حال است براى فاعل''' «تولّيتم»'''، كه اين تركيب در ترجمه به طور صحيح انعكاس يافته است. | ||
#''' فهم في روضة يخبرون '''(روم15/). پس ايشان در بهشت خوشحال كرده شوند. | #''' فهم في روضة يخبرون'''(روم15/). پس ايشان در بهشت خوشحال كرده شوند. | ||
#:روشن است كه «يحبرون» فعل مضارع مجهول از «حبر، يحبر» به معناى شادمان ساختن آمده است. در اين آيه تنها شادمان بودن بهشتيان مطرح نيست تا آيه اين گونه ترجمه شود كه: «آنان در بهشت شادمانند»، بلكه اين معنى نيز مورد عنايت است كه در بهشت براى آنان موجبات شادمانى فراهم مىشود و در حقيقت آنان را شادمان مىكنند. اين معنى در ترجمۀ دهلوى از اين فعل به خوبى نمايان است. | #:روشن است كه «يحبرون» فعل مضارع مجهول از «حبر، يحبر» به معناى شادمان ساختن آمده است. در اين آيه تنها شادمان بودن بهشتيان مطرح نيست تا آيه اين گونه ترجمه شود كه: «آنان در بهشت شادمانند»، بلكه اين معنى نيز مورد عنايت است كه در بهشت براى آنان موجبات شادمانى فراهم مىشود و در حقيقت آنان را شادمان مىكنند. اين معنى در ترجمۀ دهلوى از اين فعل به خوبى نمايان است. | ||
#''' أ يحسب الإنسان ألّن نجمع عظامه* بلى قادرين على أن نسوّى بنانه '''(قيامت3/-4) آيا مىپندارد آدمى كه جمع نكنيم استخوانهاى او را؟ آرى مىكنيم، توانا شده بر آنكه هموار كنيم سر انگشتهاى او را. | #''' أ يحسب الإنسان ألّن نجمع عظامه* بلى قادرين على أن نسوّى بنانه'''(قيامت3/-4) آيا مىپندارد آدمى كه جمع نكنيم استخوانهاى او را؟ آرى مىكنيم، توانا شده بر آنكه هموار كنيم سر انگشتهاى او را. | ||
#:واژۀ «قادرين» در آيۀ دوم حال است براى فاعل فعل مقدرى كه در جواب «بلى» قرار مىگيرد، و آن فعل «نجمعها» است كه از «نجمع» آيۀ قبل استفاده مىشود، و در واقع، آيه به اين تعبير باز مىگردد: «بلى نجمعها قادرين على أن نسوّى بنانه». بسيارى از مترجمان، واژۀ «قادرين» را به صورت جواب «بلى» در ترجمه منعكس ساختهاند در صورتى كه جواب «بلى» محذوف است. در ترجمۀ دهلوى اين تركيب به خوبى انعكاس يافته است. | #:واژۀ «قادرين» در آيۀ دوم حال است براى فاعل فعل مقدرى كه در جواب «بلى» قرار مىگيرد، و آن فعل «نجمعها» است كه از «نجمع» آيۀ قبل استفاده مىشود، و در واقع، آيه به اين تعبير باز مىگردد: «بلى نجمعها قادرين على أن نسوّى بنانه». بسيارى از مترجمان، واژۀ «قادرين» را به صورت جواب «بلى» در ترجمه منعكس ساختهاند در صورتى كه جواب «بلى» محذوف است. در ترجمۀ دهلوى اين تركيب به خوبى انعكاس يافته است. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
از ديگر امتيازات ترجمۀ مورد نظر، ترجمۀ دقيق واژههاست. در ترجمۀ واژههاى قرآنى ريشهيابى كلمات و دستيابى به نزدیک ترين معنى بسيار حائز اهميت است. گرچه با نگارش تفسير قرآن مجيد، به مرور زمان در معانى واژهها توسعه داده شد و مفسران براى هر واژهاى معانى متعددى را مطرح نمودند، ولى چنانكه گفتيم، در ترجمۀ قرآن ريشهيابى واژهها و دست يافتن به معناى اصلى كلمه امرى مهم و ضرورى به نظر مىرسد، كه مترجم همواره بايد اين نكته را در نظر داشته باشد. اكنون براى نمونه موارد زير را از ترجمۀ دهلوى بنگريد: | از ديگر امتيازات ترجمۀ مورد نظر، ترجمۀ دقيق واژههاست. در ترجمۀ واژههاى قرآنى ريشهيابى كلمات و دستيابى به نزدیک ترين معنى بسيار حائز اهميت است. گرچه با نگارش تفسير قرآن مجيد، به مرور زمان در معانى واژهها توسعه داده شد و مفسران براى هر واژهاى معانى متعددى را مطرح نمودند، ولى چنانكه گفتيم، در ترجمۀ قرآن ريشهيابى واژهها و دست يافتن به معناى اصلى كلمه امرى مهم و ضرورى به نظر مىرسد، كه مترجم همواره بايد اين نكته را در نظر داشته باشد. اكنون براى نمونه موارد زير را از ترجمۀ دهلوى بنگريد: | ||
#''' فكلوا منها حيث شئتم رغدا '''(بقره58/). پس بخوريد از آنجا با فزونى هر جا كه خواهيد خوردنى گوارنده. | #''' فكلوا منها حيث شئتم رغدا'''(بقره58/). پس بخوريد از آنجا با فزونى هر جا كه خواهيد خوردنى گوارنده. | ||
#:ترجمۀ «حيث» كه اسم مكان است به «هر جا» نشانگر دقت است، در صورتى كه برخى از مترجمان فارسى زبان آن را به «هر چه» ترجمه كردهاند. | #:ترجمۀ «حيث» كه اسم مكان است به «هر جا» نشانگر دقت است، در صورتى كه برخى از مترجمان فارسى زبان آن را به «هر چه» ترجمه كردهاند. | ||
#''' و من يتبدّل الكفر بالايمان فقد ضلّ سواء السّبيل '''(بقره108/). و هر كه بستاند كفر را عوض ايمان پس هر آئينه گم كرد راه ميانه را. | #''' و من يتبدّل الكفر بالايمان فقد ضلّ سواء السّبيل'''(بقره108/). و هر كه بستاند كفر را عوض ايمان پس هر آئينه گم كرد راه ميانه را. | ||
#:در اين جا نيز، هم ترجمۀ ''' «يتبدل الكفر بالايمان» ''' به «ستاندن كفر عوض ايمان» دقيق است، و هم ترجمۀ ''' «سواء السّبيل» ''' به «راه ميانه». | #:در اين جا نيز، هم ترجمۀ''' «يتبدل الكفر بالايمان»''' به «ستاندن كفر عوض ايمان» دقيق است، و هم ترجمۀ''' «سواء السّبيل»''' به «راه ميانه». | ||
#''' و لا تأكلوا أموالهم إلى اموالكم '''...(نساء2/). و مخوريد اموال ايشان بهم آورده به اموال خويش... | #''' و لا تأكلوا أموالهم إلى اموالكم'''...(نساء2/). و مخوريد اموال ايشان بهم آورده به اموال خويش... | ||
#:انعكاس مفهوم حقيقى حرف جرّ «الى» در ترجمه قابل دقت است، زيرا مقصود آيه اين است كه اموال آنان را به ضميمۀ اموال خود مخوريد. | #:انعكاس مفهوم حقيقى حرف جرّ «الى» در ترجمه قابل دقت است، زيرا مقصود آيه اين است كه اموال آنان را به ضميمۀ اموال خود مخوريد. | ||
#''' فانكحوا ما طاب لكم من النّساء مثنى و ثلاث و رباع '''...(نساء3/). پس نكاح كنيد آنچه خوش آيد شما را از سائر زنان دو دو، سه سه و چهار چهار... | #''' فانكحوا ما طاب لكم من النّساء مثنى و ثلاث و رباع'''...(نساء3/). پس نكاح كنيد آنچه خوش آيد شما را از سائر زنان دو دو، سه سه و چهار چهار... | ||
#:در ترجمۀ اين بخش از آيۀ شريفه، دو مورد آن قابل دقت است: 1. ترجمۀ «طاب» به «خوش آيد» نه به «پاکيزه». 2. ترجمۀ واژههاى «مثنى»، «ثلاث» و «رباع» به «دو دو»، «سه سه» و «چهار چهار»، كه با توجه به مجموعۀ ازدواجها و دستهبندى آنها ميان مسلمانان، ترجمۀ ياد شده ضرورى و متعيّن است و نمىتوان واژههاى مورد نظر را به: «دو تا»، «سه تا» و «چهار تا» ترجمه كرد. | #:در ترجمۀ اين بخش از آيۀ شريفه، دو مورد آن قابل دقت است: 1. ترجمۀ «طاب» به «خوش آيد» نه به «پاکيزه». 2. ترجمۀ واژههاى «مثنى»، «ثلاث» و «رباع» به «دو دو»، «سه سه» و «چهار چهار»، كه با توجه به مجموعۀ ازدواجها و دستهبندى آنها ميان مسلمانان، ترجمۀ ياد شده ضرورى و متعيّن است و نمىتوان واژههاى مورد نظر را به: «دو تا»، «سه تا» و «چهار تا» ترجمه كرد. | ||
#''' و راودته الّتى هو في بيتها عن نفسه '''...(يوسف23/). و گفت و شنيد كرد با يوسف، زنى كه او در خانهاش بود تا بگذرد از حفظ خود... | #''' و راودته الّتى هو في بيتها عن نفسه'''...(يوسف23/). و گفت و شنيد كرد با يوسف، زنى كه او در خانهاش بود تا بگذرد از حفظ خود... | ||
#:واژۀ «مراوده» كه مشتقات آن در سورۀ يوسف چند بار آمده، در اين ترجمه به طور دقيق منعكس شده است، در صورتى كه بيشتر مترجمان آن را به «كام خواستن» ترجمه كردهاند. | #:واژۀ «مراوده» كه مشتقات آن در سورۀ يوسف چند بار آمده، در اين ترجمه به طور دقيق منعكس شده است، در صورتى كه بيشتر مترجمان آن را به «كام خواستن» ترجمه كردهاند. | ||
#:براى ريشهيابى اين واژه، سخن [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را در اين جا مىآوریم: «الرّود:التّردّد في طلب الشّى برفق، يقال: زاد و ارتاد...و المزاودة: أن تنازع غيرك في الإرادة، فتريد غير ما يريد، او ترود غير ما يرود، و راودت فلانا عن كذا...».مفردات الفاظ القرآن، تحقيق: صفوان عدنان داودى، واژۀ «رود» | #:براى ريشهيابى اين واژه، سخن [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] را در اين جا مىآوریم: «الرّود:التّردّد في طلب الشّى برفق، يقال: زاد و ارتاد...و المزاودة: أن تنازع غيرك في الإرادة، فتريد غير ما يريد، او ترود غير ما يرود، و راودت فلانا عن كذا...».مفردات الفاظ القرآن، تحقيق: صفوان عدنان داودى، واژۀ «رود» | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
#در سورۀ احزاب، ذيل ترجمۀ آيۀ 69، در حاشيه چنين آمده است: (مترجم گويد:يعنى موسى(ع) وقت غسل ستر مىكرد. جهّال بنىاسرائيل گفتند كه او آدرست. روزى بحسب اتفاق بر كنارۀ آب غسل مىكرد و جامههاى خود بر سنگ نهاده بود، به فرمان خداى تعالى آن سنگ روان شد، موسى(ع) عقب سنگ دويد تا آنكه جماعتى از بنىاسرائيل [او را] عريان ديدند و گفتند ادرت ندارد. و ادرت انتفاخ خصيه را گويند. و اللّه اعلم). | #در سورۀ احزاب، ذيل ترجمۀ آيۀ 69، در حاشيه چنين آمده است: (مترجم گويد:يعنى موسى(ع) وقت غسل ستر مىكرد. جهّال بنىاسرائيل گفتند كه او آدرست. روزى بحسب اتفاق بر كنارۀ آب غسل مىكرد و جامههاى خود بر سنگ نهاده بود، به فرمان خداى تعالى آن سنگ روان شد، موسى(ع) عقب سنگ دويد تا آنكه جماعتى از بنىاسرائيل [او را] عريان ديدند و گفتند ادرت ندارد. و ادرت انتفاخ خصيه را گويند. و اللّه اعلم). | ||
#:براى روشنتر شدن مطلب، آيه را با ترجمهاش بنگريد: ''' يا ايّها الّذين آمنوا لا تكونوا كالّذين آذوا موسى فبرّأه اللّه ممّا قالوا و كان عند اللّه وجيها ''' اى مسلمانان، مباشيد مانند آنانكه رنجانيدند موسى را پس پاک ساخت خداى تعالى او را از آنچه گفته بودند، و بود موسى نزدیک خدا با آبرو. | #:براى روشنتر شدن مطلب، آيه را با ترجمهاش بنگريد:''' يا ايّها الّذين آمنوا لا تكونوا كالّذين آذوا موسى فبرّأه اللّه ممّا قالوا و كان عند اللّه وجيها''' اى مسلمانان، مباشيد مانند آنانكه رنجانيدند موسى را پس پاک ساخت خداى تعالى او را از آنچه گفته بودند، و بود موسى نزدیک خدا با آبرو. | ||
#:راستى آيا نقل چنين شأن نزولى براى آيۀ شريفه و نسبت دادن اين مطلب موهون و بىاثر به پيامبرى اولوا العزم همچون موسى(ع)صحيح است؟! آيا هيچ اذيت و آزار ديگرى از سوى بنىاسرائيل نسبت به موسى نبوده است كه تنها نسبت دادن ادرت موجب آزار اين پيامبر الهى شده باشد؟! | #:راستى آيا نقل چنين شأن نزولى براى آيۀ شريفه و نسبت دادن اين مطلب موهون و بىاثر به پيامبرى اولوا العزم همچون موسى(ع)صحيح است؟! آيا هيچ اذيت و آزار ديگرى از سوى بنىاسرائيل نسبت به موسى نبوده است كه تنها نسبت دادن ادرت موجب آزار اين پيامبر الهى شده باشد؟! | ||
#در سورۀ ص، ذيل ترجمۀ آيۀ 20، در حاشيه آورده است:(مترجم گويد كه داود عليهالسلام نود و نه (99) زن داشت، مع هذا زن ديگر كه در خطبۀ شخصى يا در نكاح او بود درخواست كرد، خداى تعالى فرشتگان را بجهت تنبيه داود به شكل خصوم متمثل ساخت. اشارت به اين قصه است درين آيات.و اللّه اعلم). | #در سورۀ ص، ذيل ترجمۀ آيۀ 20، در حاشيه آورده است:(مترجم گويد كه داود عليهالسلام نود و نه (99) زن داشت، مع هذا زن ديگر كه در خطبۀ شخصى يا در نكاح او بود درخواست كرد، خداى تعالى فرشتگان را بجهت تنبيه داود به شكل خصوم متمثل ساخت. اشارت به اين قصه است درين آيات.و اللّه اعلم). | ||
#:در اين مورد نيز متن آيه را با ترجمهاش مىآوریم: ''' و شددنا ملكه و آتيناه الحكمة و فصل الخطاب ''' و محكم كرديم پادشاهى او را و داديمش حكمت و سخن واضح. | #:در اين مورد نيز متن آيه را با ترجمهاش مىآوریم:''' و شددنا ملكه و آتيناه الحكمة و فصل الخطاب''' و محكم كرديم پادشاهى او را و داديمش حكمت و سخن واضح. | ||
#:آيا اين شأن نزول، داود پيامبر را مردى زنباره و شهوت پرست معرفى نمىكند، آن هم در چهرۀ كسى كه آن قدر در پى زنان است كه حتى از زنى كه در معرض خواستگارى يا در عقد ديگرى است چشم نمىپوشد؟! | #:آيا اين شأن نزول، داود پيامبر را مردى زنباره و شهوت پرست معرفى نمىكند، آن هم در چهرۀ كسى كه آن قدر در پى زنان است كه حتى از زنى كه در معرض خواستگارى يا در عقد ديگرى است چشم نمىپوشد؟! | ||
#نيز در سورۀ ص، ذيل ترجمۀ آيۀ 34، در حاشيه آمده است: (مترجم گويد:سليمان از امراء خود منغص شد و بخاطر آورد كه امشب با صد زن صحبت دارم و هر زنى پسرى زايد و هر يكى شهسوارى باشد جهاد كننده، مرا احتياج متعلق امرا نافتد. فرشته گفت: انشاء اللّه بگو. سليمان سهو كرد. پس هيچ زن حامله نشد الاّ يك زن، طفل ناقص الخلقت نهاد و آن طفل را بر تخت سليمان انداختند. سليمان عليهالسلام متنبه شد و رجوع به رب العزت كرد.و اللّه اعلم). | #نيز در سورۀ ص، ذيل ترجمۀ آيۀ 34، در حاشيه آمده است: (مترجم گويد:سليمان از امراء خود منغص شد و بخاطر آورد كه امشب با صد زن صحبت دارم و هر زنى پسرى زايد و هر يكى شهسوارى باشد جهاد كننده، مرا احتياج متعلق امرا نافتد. فرشته گفت: انشاء اللّه بگو. سليمان سهو كرد. پس هيچ زن حامله نشد الاّ يك زن، طفل ناقص الخلقت نهاد و آن طفل را بر تخت سليمان انداختند. سليمان عليهالسلام متنبه شد و رجوع به رب العزت كرد.و اللّه اعلم). | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
#اصلاح اغلاط و افتادگىهاى ترجمه | #اصلاح اغلاط و افتادگىهاى ترجمه | ||
#:در چاپ اصلى، اغلاط و افتادگىهایى توسط ناسخ روى داده است كه مصححان آنها را اصلاح كردهاند. موارد زير از اين قبيل است: | #:در چاپ اصلى، اغلاط و افتادگىهایى توسط ناسخ روى داده است كه مصححان آنها را اصلاح كردهاند. موارد زير از اين قبيل است: | ||
#:الف. در نسخۀ اصلى (چاپ پاکستان) در ترجمۀ آغاز آيۀ 121 سورۀ آل عمران ''' «و إذ غدوت من أهلك...» ''' چنين آمده است: و ياد كن آنگاه كه پگاه بيرون آمد از ميان اهل خانۀ خود...كه در چاپ عربستان، «آمد» به صورت «آمدى» تصحيح شده است. | #:الف. در نسخۀ اصلى (چاپ پاکستان) در ترجمۀ آغاز آيۀ 121 سورۀ آل عمران''' «و إذ غدوت من أهلك...»''' چنين آمده است: و ياد كن آنگاه كه پگاه بيرون آمد از ميان اهل خانۀ خود...كه در چاپ عربستان، «آمد» به صورت «آمدى» تصحيح شده است. | ||
#:ب. در ترجمۀ بخش پايانى آيۀ 180 سورۀ آل عمران ''' «...و اللّه بما تعملون خبير» ''' اين گونه آمده است: و خدا بآنچه مىكنند دانا است كه در چاپ عربستان بدين صورت تصحيح شده است: «و خدا بآنچه مىكنيد دانا است». | #:ب. در ترجمۀ بخش پايانى آيۀ 180 سورۀ آل عمران''' «...و اللّه بما تعملون خبير»''' اين گونه آمده است: و خدا بآنچه مىكنند دانا است كه در چاپ عربستان بدين صورت تصحيح شده است: «و خدا بآنچه مىكنيد دانا است». | ||
#:ج. در ترجمۀ آيۀ 183 سورۀ اعراف ''' «و أملى لهم...» ''' آمده است: و مهلت دهيم ايشان را... كه در چاپ عربستان به صورت «و مهلت دهم ايشان را...» تصحيح شده است. | #:ج. در ترجمۀ آيۀ 183 سورۀ اعراف''' «و أملى لهم...»''' آمده است: و مهلت دهيم ايشان را... كه در چاپ عربستان به صورت «و مهلت دهم ايشان را...» تصحيح شده است. | ||
#:د. در ترجمۀ بخش آخر آيۀ 37 سورۀ احزاب ''' «و كان امر اللّه مفعولا» ''' واژۀ «خدا» از قلم افتاده، كه در چاپ عربستان اصلاح شده است. | #:د. در ترجمۀ بخش آخر آيۀ 37 سورۀ احزاب''' «و كان امر اللّه مفعولا»''' واژۀ «خدا» از قلم افتاده، كه در چاپ عربستان اصلاح شده است. | ||
#توضيحات مصححان | #توضيحات مصححان | ||
#:در نسخۀ بازبينى شده كه در عربستان به چاپ رسيده، حاشيههاى مترجم به پايين صفحات انتقال يافته و از سوى مصححان نيز در مواردى معدود توضيحاتى بر آنها افزوده شده است. براى نمونه به برخى از اين موارد اشاره مىشود: | #:در نسخۀ بازبينى شده كه در عربستان به چاپ رسيده، حاشيههاى مترجم به پايين صفحات انتقال يافته و از سوى مصححان نيز در مواردى معدود توضيحاتى بر آنها افزوده شده است. براى نمونه به برخى از اين موارد اشاره مىشود: |