۱۰۸٬۹۷۴
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میگذارد' به 'میگذارد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
وی علم را اعتقاد به ماهیت اشیا، همان گونه که هستند دانسته، طرق رسیدن به این ماهیت را حس و عقل میداند. اگر اشیا محسوس باشند باید آنها را از طریق حس شناخت و اگر معقول از طریق عقل؛ البته وی متذکر میشود که حس و عقل باید از آفت به سلامت و از فساد و عوارض نقص برکنار باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-16]</ref>. | وی علم را اعتقاد به ماهیت اشیا، همان گونه که هستند دانسته، طرق رسیدن به این ماهیت را حس و عقل میداند. اگر اشیا محسوس باشند باید آنها را از طریق حس شناخت و اگر معقول از طریق عقل؛ البته وی متذکر میشود که حس و عقل باید از آفت به سلامت و از فساد و عوارض نقص برکنار باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-16]</ref>. | ||
این مورخ که میان علم و معرفت فرق قائل است، علم را «احاطه بر ذات شیء، یعنی عین آن و حد آن» میداند و معرفت را «ادراک ذاتی شیء و ثبات آن، هرچند حد و حقیقت آن ادراک شده باشد»، تعریف میکند. در خصوص مراتب علم نیز حدودی قائل شده و میان «خطور صادقانه» و «یقین علمی» فرق | این مورخ که میان علم و معرفت فرق قائل است، علم را «احاطه بر ذات شیء، یعنی عین آن و حد آن» میداند و معرفت را «ادراک ذاتی شیء و ثبات آن، هرچند حد و حقیقت آن ادراک شده باشد»، تعریف میکند. در خصوص مراتب علم نیز حدودی قائل شده و میان «خطور صادقانه» و «یقین علمی» فرق میگذارد. میتوان منظور ابن مطهر از خطور صادقانه را با خلق فرضیه و سؤال در خصوص مسائل پژوهشی یکی دانست و یقین علمی را قانون و نظریه در علوم نام نهاد؛ چراکه خود یقین را احاطه بر اشیا و درک کنه اشیا به همان گونه که هستند میداند. ابزارهای علماندوزی را عبارت از «فکرت» (جستجوی علت شیء و حدود آن)، «رأی و رؤیت» و «استنباط» میداند و نتیجه کاوشهای علمی را به سه گونه، رسیدن به «معقول بدیهی»، «محسوس ضروری» و «آنچه بر آن استدلال شده و با بحث و اماره استنباط شده است»، تقسیمبندی میکند. درجات علم نیز در سه گونه: «واجب» (امری که موجودیتش به حکم عقل قابل اثبات است)، «سالب» (امری که موجودیتش محال است) و «ممکن» (که موجودیتی دوپهلو دارد و احتمال سلب و ایجاب هر دو در خصوص آن میرود)، مورد نظر قرار میدهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-16]</ref>. | ||
نویسنده به مفاهیم مهمی که امروزه نیز در فلسفه و متدلوژی علوم انسانی به آن پرداخته میشود نگاه دقیق داشته و اصطلاحی همچون «علت»، «دلیل» و «حدود» را تعریف و تفسیر کرده است؛ بهویژه میان علت و دلیل تفاوت قائل و این تفاوتها را متذکر شده است. | نویسنده به مفاهیم مهمی که امروزه نیز در فلسفه و متدلوژی علوم انسانی به آن پرداخته میشود نگاه دقیق داشته و اصطلاحی همچون «علت»، «دلیل» و «حدود» را تعریف و تفسیر کرده است؛ بهویژه میان علت و دلیل تفاوت قائل و این تفاوتها را متذکر شده است. |