۱۰۶٬۳۴۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آن ها' به 'آنها') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در بخش اول بیان می دارد که انتقاد تلخ میباشد و علی رغم اینکه انتقاد نوعی عیب جویی است ولی باعث رشد و پیشرفت میگردد. خودخواهی انسان مانع انتقادپذیری است و شیطان با حربه هایی همچون تحقیر منتقد، دلیل تراشی، کوچک جلوه دادن انتقاد و فرافکنی، تأثیر انتقاد را کمرنگ میکند. | در بخش اول بیان می دارد که انتقاد تلخ میباشد و علی رغم اینکه انتقاد نوعی عیب جویی است ولی باعث رشد و پیشرفت میگردد. خودخواهی انسان مانع انتقادپذیری است و شیطان با حربه هایی همچون تحقیر منتقد، دلیل تراشی، کوچک جلوه دادن انتقاد و فرافکنی، تأثیر انتقاد را کمرنگ میکند. | ||
در بخش هفتم این را مطرح میکند که دشمن، دوست واقعی انسان است، زیرا عیبها را میبیند و ترس از بیان | در بخش هفتم این را مطرح میکند که دشمن، دوست واقعی انسان است، زیرا عیبها را میبیند و ترس از بیان آنها ندارد. باید دانست که انتقاد از نیت منتقد جداست و انتقاد باید سازنده باشد و انتقادپذیری خود نوعی کمال وانتقادگری هنر است. | ||
باید دانست تا زمانی که با دیگران زندگی میکنیم و با آنان رابطه داریم، انتقاد می شنویم و چون در انتقاد معایب ما مطرح میشود، تلخ است. | باید دانست تا زمانی که با دیگران زندگی میکنیم و با آنان رابطه داریم، انتقاد می شنویم و چون در انتقاد معایب ما مطرح میشود، تلخ است. |