۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
(←آثار) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE | | کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
'''ابن اسلت، ابوقیس انصاری خطمى''' (متوفای | '''ابن اسلت، ابوقیس انصاری خطمى''' (متوفای 1ق/622م؟)، شاعر جاهلى و رئیس شاخهای از قبیله اَوْس، زندگى او مانند زندگى بیشتر شاعران جاهلى به افسانه آمیخته است و چنان است که در بسیاری از روایات مربوط به او مىتوان تردید کرد. نام او را در منابع کهن صیفى آوردهاند، اما در منابع متأخر، نامهای دیگری نیز به او دادهاند: حرب(بىنقطه)، صَرمه، عبدالله، حارث و عُبیدالله. با اینهمه ابوالفرج بهصراحت مىگوید که جز ابن اسلت، نامى برای او نمىشناخته است. | ||
هنگامى که میان اوس و خزرج جنگ بهپا شد، وی رهبری قبیله خود را به عهده گرفت. گویا در خلال همین جنگها بود که پسرش قیس را از دست داد. در برخى از منابع از پسر دیگر او به نام عُقبه یاد شده که در جنگ قادسیه به قتل رسید. ابن اثیر مىنویسد که برادرش حُصَین نیز کشته شد، اما حصین، برادرزاده ابن اسلت بود و به قول ابن حزم در فتوحات اسلام شهید شد. اساساً اطلاعات ما درباره فرزندان و برادران او سخت متناقض است. کشمکشهای اوس و خزرج، کلاً به سود ابن اسلت تمام نشد، و شاید به همین سبب بود که او در مکه مسکن گزید و بىگمان در آنجا با قریشیان راه مسالمت و دوستى پیش گرفت. حتى بسیاری از مورخان از ابن هشام تا ذهبى، اشاره مىکنند که او قریشیان را دوست مىداشت و به دامادی آنان درآمده بود و بدینسان چندین سال در مکه زیست. در مقابل، جاحظ او را «مردی یمانى از اهل یثرب» مىداند که «نه مکى بود، نه تهامى، نه قریشى و نه حلیف(هم پیمان) قریش». | هنگامى که میان اوس و خزرج جنگ بهپا شد، وی رهبری قبیله خود را به عهده گرفت. گویا در خلال همین جنگها بود که پسرش قیس را از دست داد. در برخى از منابع از پسر دیگر او به نام عُقبه یاد شده که در جنگ قادسیه به قتل رسید. ابن اثیر مىنویسد که برادرش حُصَین نیز کشته شد، اما حصین، برادرزاده ابن اسلت بود و به قول ابن حزم در فتوحات اسلام شهید شد. اساساً اطلاعات ما درباره فرزندان و برادران او سخت متناقض است. کشمکشهای اوس و خزرج، کلاً به سود ابن اسلت تمام نشد، و شاید به همین سبب بود که او در مکه مسکن گزید و بىگمان در آنجا با قریشیان راه مسالمت و دوستى پیش گرفت. حتى بسیاری از مورخان از ابن هشام تا ذهبى، اشاره مىکنند که او قریشیان را دوست مىداشت و به دامادی آنان درآمده بود و بدینسان چندین سال در مکه زیست. در مقابل، جاحظ او را «مردی یمانى از اهل یثرب» مىداند که «نه مکى بود، نه تهامى، نه قریشى و نه حلیف(هم پیمان) قریش». |