پرش به محتوا

التربیة الاسلامیة: تساؤلات حول جدلیة الاسلام و الحداثة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')ر' به ') ر'
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'ه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ')ر' به ') ر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
2-ایمان و مسائل ایمانى یک پایه اسلام است، پایه دیگر آن امور اقتصادى و سیاسى است و این وجه تمایز و تکامل اسلام نسبت به یهودیت و مسیحیت است. اسلام به تفکیک حیات روحى و مادى باور ندارد و براى دومى نیز به اندازۀ اولى ارزش قائل است. گفتنى است که اسلام ثروت را در خدمت انسان و امت مى‌خواهد و نمى‌پسندد که انسان خادم الثروت باشد. مالکیت در اصل از آن خداست و انسان در مالکیت مقام جانشینى دارد، این است که به انفاق مال امر شد‌‌هایم.  
2-ایمان و مسائل ایمانى یک پایه اسلام است، پایه دیگر آن امور اقتصادى و سیاسى است و این وجه تمایز و تکامل اسلام نسبت به یهودیت و مسیحیت است. اسلام به تفکیک حیات روحى و مادى باور ندارد و براى دومى نیز به اندازۀ اولى ارزش قائل است. گفتنى است که اسلام ثروت را در خدمت انسان و امت مى‌خواهد و نمى‌پسندد که انسان خادم الثروت باشد. مالکیت در اصل از آن خداست و انسان در مالکیت مقام جانشینى دارد، این است که به انفاق مال امر شد‌‌هایم.  


3-نظام اخلاقى-اقتصادى اسلام شرایط‍‌ تحقق دارد و ضمانت اجرا مى‌خواهد. در قرآن از این مهم غفلت نشده است. اسلام نظریه سیاسى«عهد»(برگرفته از آیۀ 124 سورۀ بقره)را پیش از نظریۀ«قرارداد اجتماعى»روسو مطرح کرده است. در نظریه عهد، قدرت-هرگونه که باشد-نوعى تکلیف براى ادارۀ امور افراد جامعه است. این تکلیف مشروط‍‌ به«عدل»است چه، خداوند تصریح دارد که عهد به ظالمان نمى‌رسد (بقره/124). نظریۀ عهد فلسفۀ روابط‍‌ اجتماعى در اسلام را مى‌رساند.  
3-نظام اخلاقى-اقتصادى اسلام شرایط‍‌ تحقق دارد و ضمانت اجرا مى‌خواهد. در قرآن از این مهم غفلت نشده است. اسلام نظریه سیاسى«عهد»(برگرفته از آیۀ 124 سورۀ بقره) را پیش از نظریۀ«قرارداد اجتماعى»روسو مطرح کرده است. در نظریه عهد، قدرت-هرگونه که باشد-نوعى تکلیف براى ادارۀ امور افراد جامعه است. این تکلیف مشروط‍‌ به«عدل»است چه، خداوند تصریح دارد که عهد به ظالمان نمى‌رسد (بقره/124). نظریۀ عهد فلسفۀ روابط‍‌ اجتماعى در اسلام را مى‌رساند.  


بنابراین، زیرساختهاى چهارگانۀ تربیت روحى و اجتماعى در اسلام عبارتند از: ایمان به یگانگى خداوند و تسلیم در برابر ارادۀ او؛ مسئولیت اخلاقى جنبۀ فردى دارد و رابطه‌اى خاص میان خدا و بنده است؛ آموزه جانشینى براى تنظیم رابطه انسان با ثروت و آموزه عهد براى تنظیم روابط‍‌ اجتماعى.  
بنابراین، زیرساختهاى چهارگانۀ تربیت روحى و اجتماعى در اسلام عبارتند از: ایمان به یگانگى خداوند و تسلیم در برابر ارادۀ او؛ مسئولیت اخلاقى جنبۀ فردى دارد و رابطه‌اى خاص میان خدا و بنده است؛ آموزه جانشینى براى تنظیم رابطه انسان با ثروت و آموزه عهد براى تنظیم روابط‍‌ اجتماعى.  
خط ۹۴: خط ۹۴:
ج)فهم متعلم: فهم دانش‌آموز اساس پیروزى او در تعلیم است و مربیان مسلمان لازم دانسته‌اند میزان فهم فراگیر محک خورده شود. براى این مهم نخست باید محیط‍‌ اجتماعى و بویژه محیط‍‌ خانوادگى او در نظر گرفته شود. براى کمک به آموزش بهتر کودک باید از آنچه فهم او را مختل مى‌کند پرهیز کرد؛ بمثل، او را از بازى بازنداشت و با کودکان به تساوى و عدالت رفتار کرد و به تنبیه رویکرد تربیتى داشت.  
ج)فهم متعلم: فهم دانش‌آموز اساس پیروزى او در تعلیم است و مربیان مسلمان لازم دانسته‌اند میزان فهم فراگیر محک خورده شود. براى این مهم نخست باید محیط‍‌ اجتماعى و بویژه محیط‍‌ خانوادگى او در نظر گرفته شود. براى کمک به آموزش بهتر کودک باید از آنچه فهم او را مختل مى‌کند پرهیز کرد؛ بمثل، او را از بازى بازنداشت و با کودکان به تساوى و عدالت رفتار کرد و به تنبیه رویکرد تربیتى داشت.  


د)روش تعلیم: مربیان مسلمان به اهمیت و نقش روش آموزش در پیروزى فراگیر توجه داشته‌اند این مهم را از نقد ابن خلدون بر روشهاى آموزشى روزگار خود مى‌توان دریافت. ابن خلدون، خواجه نصیرالدین و ابن جماعه به روش‌‌هایى مانند: گفتگو و مناظره و حفظ‍‌ و تکرار اشارت کرده‌اند.  
د) روش تعلیم: مربیان مسلمان به اهمیت و نقش روش آموزش در پیروزى فراگیر توجه داشته‌اند این مهم را از نقد ابن خلدون بر روشهاى آموزشى روزگار خود مى‌توان دریافت. ابن خلدون، خواجه نصیرالدین و ابن جماعه به روش‌‌هایى مانند: گفتگو و مناظره و حفظ‍‌ و تکرار اشارت کرده‌اند.  


ه‍‌)معلم: براى مربیان مسلمان روشن بوده است که آموزش، رفتارى دوسویه میان دو نفر است یکى معلم که عقل و تجربه و معرفتش کامل است-یا دست‌کم چنین فرض مى‌شود-و دیگرى فراگیر است که در همه این امور مبتدى است. مربیان مسلمان به لحاظ‍‌ اهمیت وجود معلم در امر آموزش، تأکید کرده‌اند که کتاب جاى معلم را نمى‌تواند گرفت و نقش معلم در آموزش حیاتى است.  
ه‍‌)معلم: براى مربیان مسلمان روشن بوده است که آموزش، رفتارى دوسویه میان دو نفر است یکى معلم که عقل و تجربه و معرفتش کامل است-یا دست‌کم چنین فرض مى‌شود-و دیگرى فراگیر است که در همه این امور مبتدى است. مربیان مسلمان به لحاظ‍‌ اهمیت وجود معلم در امر آموزش، تأکید کرده‌اند که کتاب جاى معلم را نمى‌تواند گرفت و نقش معلم در آموزش حیاتى است.