۱۴۶٬۷۳۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می کش' به 'میکش') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
موعظه بفرمایید، آرام شوم و بروم. اندرز بدهید تا اضطرابم تمام شود...اما، آمده ام به جهت همین بی تابی که گرفتار شده ام، عرض کنم، نگذارید آقای مصدق، شما را بازی بدهند. | موعظه بفرمایید، آرام شوم و بروم. اندرز بدهید تا اضطرابم تمام شود...اما، آمده ام به جهت همین بی تابی که گرفتار شده ام، عرض کنم، نگذارید آقای مصدق، شما را بازی بدهند. | ||
عجب! شما جرأت می کنید در حوزه ی علمیه قم، روزنامه بخوانید؟ آنجا کسان بسیاری بودند که روزنامه را نجس می دانستند. مرا هم کسانی هستند که ناپاک میدانند، و اگر دستشان به قبای من بخورد، دستشان را آب | عجب! شما جرأت می کنید در حوزه ی علمیه قم، روزنامه بخوانید؟ آنجا کسان بسیاری بودند که روزنامه را نجس می دانستند. مرا هم کسانی هستند که ناپاک میدانند، و اگر دستشان به قبای من بخورد، دستشان را آب میکشند، یا غسل تمام میکنند. | ||
حاج آقا روح الله، در خلوت سرد بعدازظهر پامنار، می رفت و با خویشتن می گفت: کاری باید کرد. کاری باید کرد، کاری ورای خرده کاری هایی را که تا بحال کرده اند، کاری از نوع شخم زدنی عمیق.... | حاج آقا روح الله، در خلوت سرد بعدازظهر پامنار، می رفت و با خویشتن می گفت: کاری باید کرد. کاری باید کرد، کاری ورای خرده کاری هایی را که تا بحال کرده اند، کاری از نوع شخم زدنی عمیق.... | ||