۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
جز (A-esmaili صفحهٔ أصول الفقه(محمد ابوالنور زهیر) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به أصول الفقه (محمد ابوالنور زهیر) منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''أصولالفقه''' نوشته محمد ابوالنور زهیر(1327-1407ق) حاشیهای است بر | '''أصولالفقه''' نوشته [[زهیر، محمد أبوالنور|محمد ابوالنور زهیر]](1327-1407ق) حاشیهای است بر «[[نهاية السول شرح منهاج الوصول في علم الأصول|نهایة السؤل]]» شرح [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]](۷۰۴-۷۷۲ق) بر «[[منهاج الوصول]]» [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]](متوفای 695 یا 691 یا 685ق- تبریز) که توسط مؤلف، طی چهار سال و در چهار جلد، در دانشکده شریعت و قانون دانشگاه الأزهر، تدریس شده است. | ||
این کتاب، مرجعی است برای هر استاد علم اصول، بلکه هر علم دیگر که خواسته باشد، علم خود را حفظ کند یا کلام علوم نقلی و عقلی را بهصورت دقیق، عمیق، شگفتانگیز و عالی بفهمد. | این کتاب، مرجعی است برای هر استاد علم اصول، بلکه هر علم دیگر که خواسته باشد، علم خود را حفظ کند یا کلام علوم نقلی و عقلی را بهصورت دقیق، عمیق، شگفتانگیز و عالی بفهمد. | ||
شامل همه مباحث اصول است، بعد از توضیح محل بحث، ادله را مشخص کرده، آرا، قائلین و گروهها و مناقشات آنها را آورده و وجه راجح را ترجیح داده است؛ خلاف لفظی و معنوی را مطرح و موضع خلاف و ثمره آن را بیان کرده است، اثری که مؤلف، در دهه پنجاه قرن بیستم میلادی در دانشگاه، تدریس نموده است. | شامل همه مباحث اصول است، بعد از توضیح محل بحث، ادله را مشخص کرده، آرا، قائلین و گروهها و مناقشات آنها را آورده و وجه راجح را ترجیح داده است؛ خلاف لفظی و معنوی را مطرح و موضع خلاف و ثمره آن را بیان کرده است، اثری که مؤلف، در دهه پنجاه قرن بیستم میلادی در دانشگاه، تدریس نموده است. | ||
عنوانبندی مناسب، دستهبندی مطالب و اقوال و بیان صریح و مشخص اشکالها و پاسخها و نتیجهگیری لازم از خصوصیات این متن آموزشی است. | عنوانبندی مناسب، دستهبندی مطالب و اقوال و بیان صریح و مشخص اشکالها و پاسخها و نتیجهگیری لازم از خصوصیات این متن آموزشی است. | ||
شیخ | [[زهیر، محمد أبوالنور|شیخ ابوالنور]]، از جماعتی عادل و از فرزندان اوائل قرن چهاردهم هجری است که نقل کلام پیشینیان را در هر علمی از علوم برعهده دارند آنهم به زبانی که دانشجویان این زمان، آن را بفهمند و درعینحال، مضمون آن، حفظ شده باشد.<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref> | ||
مؤلف مینویسد: | مؤلف مینویسد: | ||
بسیاری از اساتید دانشگاه و دانشجویان بعد از اینکه بعضی از مکتوبات من را در اصول فقه دیدند؛ به نظرشان آمد که آنها سبب شدهاند که مطالب صعب، آسان شود و دانشجویانی که از اصول، هیچ طعم و لذتی نبرده بودند از آن لذت ببرند؛ پس اصرار کردند که من با اسلوبی روشن و عباراتی آسان، کتابی در اصول فقه بنویسم که باعث اقبال به این فن شود درحالیکه سینهها گشاده و قلبها منبسط باشند تا از این علم بهرهمند شده و هدف آن را درک کنند و من هم قبول کردم و با توکل بر خدا، کتاب حاضر را نوشتم. .<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص7</ref> | بسیاری از اساتید دانشگاه و دانشجویان بعد از اینکه بعضی از مکتوبات من را در اصول فقه دیدند؛ به نظرشان آمد که آنها سبب شدهاند که مطالب صعب، آسان شود و دانشجویانی که از اصول، هیچ طعم و لذتی نبرده بودند از آن لذت ببرند؛ پس اصرار کردند که من با اسلوبی روشن و عباراتی آسان، کتابی در اصول فقه بنویسم که باعث اقبال به این فن شود درحالیکه سینهها گشاده و قلبها منبسط باشند تا از این علم بهرهمند شده و هدف آن را درک کنند و من هم قبول کردم و با توکل بر خدا، کتاب حاضر را نوشتم. .<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص7</ref> | ||