۱۰۱٬۹۱۰
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR123570J1.jpg | عنوان = زوائد الأصول على منهاج الوصول إلى علم الأصول | عنوانهای دیگر = منهاج الوصول الی علم الاصول | پدیدآورندگان | پدیدآوران = اسنوی، عبدالرحیم بن حسن (نويسنده) جلالی، محمد سنان سیف...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''زوائد الأصول علی منهاج الوصول إلی علم الأصول'''، اثر جمالالدین عبدالرحیم بن حسن اسنوی (772-704ق) است که در یک مجلد و با تحقیق محمد سنان سیف | '''زوائد الأصول علی منهاج الوصول إلی علم الأصول'''، اثر [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|جمالالدین عبدالرحیم بن حسن اسنوی]] (772-704ق) است که در یک مجلد و با تحقیق [[جلالی، محمد سنان سیف|محمد سنان سیف جلالی]]، منتشر شده است. | ||
کتاب، مشتمل بر مقدمهای مفصل در پنج فصل است که فصل اول در مورد عصر مؤلف از حیث سیاسی و اجتماعی و نهضت علمی و تأثیر آن بر شکلگیری شخصیت اسنوی است و فصل دوم و سوم، زندگانی و ویژگیهای علمی و اخلاقی و اساتید و شاگردان و مراکز تدریس وی و فصل چهارم مصنفات وی، بهویژه کتاب فعلی را مورد بررسی قرار داده است. فصل پنجم نیز به معرفی کتاب منهاج الوصول و مؤلف آن – بیضاوی - و شروح آن و امتیازات شرح اسنوی پرداخته است. | کتاب، مشتمل بر مقدمهای مفصل در پنج فصل است که فصل اول در مورد عصر مؤلف از حیث سیاسی و اجتماعی و نهضت علمی و تأثیر آن بر شکلگیری شخصیت [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] است و فصل دوم و سوم، زندگانی و ویژگیهای علمی و اخلاقی و اساتید و شاگردان و مراکز تدریس وی و فصل چهارم مصنفات وی، بهویژه کتاب فعلی را مورد بررسی قرار داده است. فصل پنجم نیز به معرفی کتاب منهاج الوصول و مؤلف آن – بیضاوی - و شروح آن و امتیازات شرح [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] پرداخته است. | ||
هدف مؤلف از نوشتن این کتاب، افزودن مسائلی از علم اصول است که بیضاوی در منهاج نیاورده است؛ درحالیکه فخر رازی در محصول یا آمدی در احکام یا ابن حاجب در المختصر به آنها اشاره کردهاند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص128</ref>. | هدف مؤلف از نوشتن این کتاب، افزودن مسائلی از علم اصول است که بیضاوی در منهاج نیاورده است؛ درحالیکه فخر رازی در محصول یا آمدی در احکام یا ابن حاجب در المختصر به آنها اشاره کردهاند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص128</ref>. | ||
ازاینرو کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و هفت کتاب است که اسنوی در مقدمه بعد از بیان نام کتاب و روش خود، به مسائلی که در منهاج نیست، اشاره کرده است. تکلیف به مندوب، تحریم واحد غیر معین، آیا امر به اداء امر به قضاست؟ آیا حصول شرط شرعی، شرط در تکلیف است؟ آیا تکلیف به چیزی که آمر از انتفای شرط وقوعش در زمان آن آگاه نیست صحیح است؟ واجب و حرام بودن یک شیء از یک جهت و از دو جهت، تکلیف به مباح، تعلق حکم به دو شیء علی البدل، بقاء و عدم بقاء امر درصورتیکه مکلف به تکلیف موقتی امر شود و امتثال آن را از اولین وقتی که امکان انجامش را دارد به تأخیر بیندازد، معانی حسن و قبح و بیان موارد اتفاق و اختلاف در آن و دخول نیابت در تکالیف جوارحی، از جمله مواردی است که اسنوی آنها را جزو موارد مفقود در منهاج میداند<ref>ر.ک: همان، ص128-129</ref>. | ازاینرو کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و هفت کتاب است که [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] در مقدمه بعد از بیان نام کتاب و روش خود، به مسائلی که در منهاج نیست، اشاره کرده است. تکلیف به مندوب، تحریم واحد غیر معین، آیا امر به اداء امر به قضاست؟ آیا حصول شرط شرعی، شرط در تکلیف است؟ آیا تکلیف به چیزی که آمر از انتفای شرط وقوعش در زمان آن آگاه نیست صحیح است؟ واجب و حرام بودن یک شیء از یک جهت و از دو جهت، تکلیف به مباح، تعلق حکم به دو شیء علی البدل، بقاء و عدم بقاء امر درصورتیکه مکلف به تکلیف موقتی امر شود و امتثال آن را از اولین وقتی که امکان انجامش را دارد به تأخیر بیندازد، معانی حسن و قبح و بیان موارد اتفاق و اختلاف در آن و دخول نیابت در تکالیف جوارحی، از جمله مواردی است که [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] آنها را جزو موارد مفقود در منهاج میداند<ref>ر.ک: همان، ص128-129</ref>. | ||
اما مطالب هفت کتاب ازاینقرارند: | اما مطالب هفت کتاب ازاینقرارند: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب چهارم، مربوط به قیاس و مسائل مختلف پیرامون آن است. کتاب پنجم، به ادله اختلافی اختصاص پیدا کرده و کتاب ششم، به تعارض و تراجیح و کتاب هفتم، به بحث اجتهاد پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص128 -132</ref>. | کتاب چهارم، مربوط به قیاس و مسائل مختلف پیرامون آن است. کتاب پنجم، به ادله اختلافی اختصاص پیدا کرده و کتاب ششم، به تعارض و تراجیح و کتاب هفتم، به بحث اجتهاد پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص128 -132</ref>. | ||
مهمترین ویژگیهای روش اسنوی در این کتاب عبارت است از: | مهمترین ویژگیهای روش [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] در این کتاب عبارت است از: | ||
# اسنوی در مرتبه اول بر مختصر ابن حاجب تکیه میکند و مسائل افزودهشده بر منهاج را از آن نقل مینماید و اغلب مسائل کتاب از آن برگرفته شده است. | # [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] در مرتبه اول بر مختصر ابن حاجب تکیه میکند و مسائل افزودهشده بر منهاج را از آن نقل مینماید و اغلب مسائل کتاب از آن برگرفته شده است. | ||
# اگر مسئلهای مطلق آمده و به هیچیک از کتب سهگانه منسوب نشده، حتما در مختصر وجود دارد و گاهی در المحصول و الإحكام نیز میباشد. | # اگر مسئلهای مطلق آمده و به هیچیک از کتب سهگانه منسوب نشده، حتما در مختصر وجود دارد و گاهی در المحصول و الإحكام نیز میباشد. | ||
# در مرتبه دوم، در مسئلهای که در مختصر نیست، بر المحصول اعتماد میکند که چنان مسئلهای گاه در الإحكام نیز هست و گاه نیست. | # در مرتبه دوم، در مسئلهای که در مختصر نیست، بر المحصول اعتماد میکند که چنان مسئلهای گاه در الإحكام نیز هست و گاه نیست. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
بنابراین اعتماد وی نخست بر مختصر، سپس بر المحصول و در آخر بر الإحكام است. | بنابراین اعتماد وی نخست بر مختصر، سپس بر المحصول و در آخر بر الإحكام است. | ||
# در هنگام اختلاف سه کتاب مزبور در ترجیح مسئلهای از مسائل، وی مخالف را صریحا نام میبرد و این به معنای عدم اختلاف غیر آن است. | # در هنگام اختلاف سه کتاب مزبور در ترجیح مسئلهای از مسائل، وی مخالف را صریحا نام میبرد و این به معنای عدم اختلاف غیر آن است. | ||
# تلاش اسنوی بر این است که هیچ مطلبی از کتب سهگانه (مختصر، المحصول و الإحكام) را که در المنهاج نیامده، از قلم نیندازد. | # تلاش [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] بر این است که هیچ مطلبی از کتب سهگانه (مختصر، المحصول و الإحكام) را که در المنهاج نیامده، از قلم نیندازد. | ||
# در زمانی که اسنوی مطلبی را از غیر از سه کتاب مذکور میخواهد نقل کند، آن را هم به نقل از این سه کتاب، نقل مینماید. | # در زمانی که [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوی]] مطلبی را از غیر از سه کتاب مذکور میخواهد نقل کند، آن را هم به نقل از این سه کتاب، نقل مینماید. | ||
# وی بسیاری از اوقات، عین جملات دیگران را نمیآورد، بلکه آن را نقل به معنا میکند<ref>ر.ک: همان، ص133-134</ref>. | # وی بسیاری از اوقات، عین جملات دیگران را نمیآورد، بلکه آن را نقل به معنا میکند<ref>ر.ک: همان، ص133-134</ref>. | ||