پرش به محتوا

تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر متون دینی از دیدگاه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURتأثیر مبانی فلسفی در تفسیرJ1.jpg | عنوان =تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر متون دینی از دیدگاه امام خمینی(ره) | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ارشادی‌نیا، محمدرضا (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع =خ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر متون دینی از دیدگاه امام خمینی(ره)''' تألیف محمدرضا ارشادی‌نیا(متولد 1342ش)
'''تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر متون دینی از دیدگاه امام خمینی(ره)''' تألیف [[ارشادی‌نیا، محمدرضا|محمدرضا ارشادی‌نیا]](متولد 1342ش)
امام، به حق فیلسوف و عارفی است که از فلسفه و عرفانی غبار میزداید که در متن اصیل دین و سخنان گهربار فلسفه اندیشی و عرفان‌گرایی تأکید میکند. دفاع امام از فکر فلسفی و دفاع از حکمت متعالیه که با عنایت خاصی فلسفه عالیه‌اش می‌نامد، بر اثر نیاز جدی متون در تبیین به مبانی و روش مزبور می‌باشد و از سوی دیگر کاربرد اندیشه متعالی است که تفاسیر امام را به صورت محسوسی کارآمد نموده است.
در این نوشتار در سه فصل، این ایده دنبال شده که بدون فکر فلسفی و ذوق عرفانی، سهم بزرگی از آموزههای دینی فراموش شده و نامفهوم خواهد ماند. فصل اول به روششناسی اندیشه امام اختصاص دارد. فصل دوم، به مطالبی درباره خدا، انسان و جهان میپردازد که بدون فکر فلسفی و ذوق عرفانی، تبیین درست و خردپسندی نمییابد و فصل سوم به بررسی برخی واژهها و اصطلاحات متون دینی میپردازد.  
امام، به حق فیلسوف و عارفی است که از فلسفه و عرفانی غبار میزداید که در متن اصیل دین و سخنان گهربار فلسفه اندیشی و عرفان‌گرایی تأکید میکند. دفاع امام از فکر فلسفی و دفاع از حکمت متعالیه که با عنایت خاصی فلسفه عالیه‌اش می‌نامد، بر اثر نیاز جدی متون در تبیین به مبانی و روش مزبور می‌باشد و از سوی دیگر کاربرد اندیشه متعالی است که تفاسیر امام را به صورت محسوسی کارآمد نموده است.  
 
در این نوشتار در سه فصل، این ایده دنبال شده که بدون فکر فلسفی و ذوق عرفانی، سهم بزرگی از آموزه‌های دینی فراموش شده و نامفهوم خواهد ماند. فصل اول به روششناسی اندیشه امام اختصاص دارد. فصل دوم، به مطالبی درباره خدا، انسان و جهان میپردازد که بدون فکر فلسفی و ذوق عرفانی، تبیین درست و خردپسندی نمی‌یابد و فصل سوم به بررسی برخی واژهها و اصطلاحات متون دینی میپردازد.  


در دیدگاه امام، فلسفه و وحی، منطبق بر یکدیگرند، به گونه ای که تعبیر به موازات دو دوئیت، مجازی است. ژرفای وحی چنان عمیق است که تنها ژرف اندیشان از گوهرهای ناب آن  بهرهمند می شوند و دیگران در ظاهر و ساحل سیر  میکنند.  
در دیدگاه امام، فلسفه و وحی، منطبق بر یکدیگرند، به گونه ای که تعبیر به موازات دو دوئیت، مجازی است. ژرفای وحی چنان عمیق است که تنها ژرف اندیشان از گوهرهای ناب آن  بهرهمند می شوند و دیگران در ظاهر و ساحل سیر  میکنند.  


ایشان در تفسیر سوره توحید چنین می فرمایند:
ایشان در تفسیر سوره توحید چنین می فرمایند:
«ممکن است از برای سوره توحید تفسیری حکیمانه که موافق موازین حکمیه و براهین فلسفه است باشد پس «هو» اشاره به صرف الوجود و هویتّ مطلقه است و آن برهان، بر شش مطلب شامخ حکمی است که در سوره مبارکه برای حق اثبات فرموده که این شش مطلب: 1- مقام «الوهیت ،»2- مقام «احدیت ،»3- مقام «صدیتّ ،»4- این مطلب که  
«ممکن است از برای سوره توحید تفسیری حکیمانه که موافق موازین حکمیه و براهین فلسفه است باشد پس «هو» اشاره به صرف الوجود و هویتّ مطلقه است و آن برهان، بر شش مطلب شامخ حکمی است که در سوره مبارکه برای حق اثبات فرموده که این شش مطلب: 1- مقام «الوهیت ،»2- مقام «احدیت ،»3- مقام «صدیتّ ،»4- این مطلب که  
«از خداوند چیزی انفصال نمی پذیرد»، علیّت به معنای جدا شدن معلول از علّت نیست باید تصویری دیگر را مطرح کرد. تجلی، ظهور، نشان و صدور ،5- عدم  انفصال خداوند از چیز دیگر نیز با صراحت وجود تنافی دارد .6- عدم کفو و همتا و نفی مثل و شبه با برهان «صرف الوجود لا یتکرر» ثابت می شود».
«از خداوند چیزی انفصال نمی پذیرد»، علیّت به معنای جدا شدن معلول از علّت نیست باید تصویری دیگر را مطرح کرد. تجلی، ظهور، نشان و صدور ،5- عدم  انفصال خداوند از چیز دیگر نیز با صراحت وجود تنافی دارد .6- عدم کفو و همتا و نفی مثل و شبه با برهان «صرف الوجود لا یتکرر» ثابت می شود».
در نگاه امام، معارف و روش های معرفتی در یک نظام طولی ارزشی با مترتب تصاعدی، این گونه بر یکدیگر مترتب  میباشند: فلسفه متعارف و سپس فلسفه اعلی و سرانجام سیر و سلوک. آثار گرانقدر امام، مشحون از مطالب فلسفی و قواعد و مبانی حکمی است… به نظر امام آنچه حکمت متعالیه را شایسته برجستگی نموده است، حضور قوی ذوق عرفانی در آن می باشد. در حکمت متعالیه آن جا که گام عقل، لنگ می زند و پای استدلال وا می ماند، براق ذوق و شهود «حکیم متعالی» را به برپایی و ادامه راه قادر می سازد.
در نگاه امام، معارف و روش های معرفتی در یک نظام طولی ارزشی با مترتب تصاعدی، این گونه بر یکدیگر مترتب  میباشند: فلسفه متعارف و سپس فلسفه اعلی و سرانجام سیر و سلوک. آثار گرانقدر امام، مشحون از مطالب فلسفی و قواعد و مبانی حکمی است… به نظر امام آنچه حکمت متعالیه را شایسته برجستگی نموده است، حضور قوی ذوق عرفانی در آن می باشد. در حکمت متعالیه آن جا که گام عقل، لنگ می زند و پای استدلال وا می ماند، براق ذوق و شهود «حکیم متعالی» را به برپایی و ادامه راه قادر می سازد.
'''جایگاه قرآن'''
'''جایگاه قرآن'''
اهتمام و توجه ویژه حضرت امام به قرآن کریم، در متن آثارشان کاملاً مشهود است. شیفتگی حاصل از انس حضرتش به قرآن، حلاوتی را در نوشتار امام بر جای نهاده که نوازشگر خاطر هر مراجعه کننده است .در نگاه حضرت امام، واقعیت قرآن نیازمند این است که فکر و ذهن در افق عالی تری از فهم عادی و معمولی سیر نماید و افهام برای شناخت حقیقت قرآن کافی نیست.
اهتمام و توجه ویژه حضرت امام به قرآن کریم، در متن آثارشان کاملاً مشهود است. شیفتگی حاصل از انس حضرتش به قرآن، حلاوتی را در نوشتار امام بر جای نهاده که نوازشگر خاطر هر مراجعه کننده است .در نگاه حضرت امام، واقعیت قرآن نیازمند این است که فکر و ذهن در افق عالی تری از فهم عادی و معمولی سیر نماید و افهام برای شناخت حقیقت قرآن کافی نیست.


'''جایگاه روایات'''
'''جایگاه روایات'''
در دیدگاه امام تلازم وثیق میان روایات و قرآن، و عینیّت تام میان محتویات و مرادات آن دو برقرار است، زیرا هر دو از یک منبع صادر شده اند.
در دیدگاه امام تلازم وثیق میان روایات و قرآن، و عینیّت تام میان محتویات و مرادات آن دو برقرار است، زیرا هر دو از یک منبع صادر شده اند.
در دیدگاه امام موانعی که سد راه وصول به هدف هستند «حجاب »نامیده می شوند.  این حجاب ها متنوع و گوناگون می باشند.  برخی ظلمانی و برخی نورانی هستند که یکی از مصداق آن علم است «حتی علم توحید ممکن است به خطرناک ترین مانع تبدیل شود و سدّ باب معرفت گردد. خروج از این حجاب آن است که علم تبدیل به هدف نشود. خودبینی از خطرناک ترین حجاب ها و پرده هاست. کسی که در ورای این پرده مخفی است هیچ چیز را  نمیتواند ببیند».
در دیدگاه امام موانعی که سد راه وصول به هدف هستند «حجاب »نامیده می شوند.  این حجاب ها متنوع و گوناگون می باشند.  برخی ظلمانی و برخی نورانی هستند که یکی از مصداق آن علم است «حتی علم توحید ممکن است به خطرناک ترین مانع تبدیل شود و سدّ باب معرفت گردد. خروج از این حجاب آن است که علم تبدیل به هدف نشود. خودبینی از خطرناک ترین حجاب ها و پرده هاست. کسی که در ورای این پرده مخفی است هیچ چیز را  نمیتواند ببیند».
عقلگریزی و تعبد و تقلید، آفت زیان باری است که سبب ظاهرگرایی برخی از بزرگان نیز شده است. از آفت های بسیار زیان بار برای فهم عارف قرآن، ارتکاب گناه و معصیت است و دیگری حب دنیا از آفاتی است که ام الفساد بسیاری از تباهی های دیگر محسوب  میگردد. وصول به معرفت با حب دنیا قابل جمع نیست.
عقلگریزی و تعبد و تقلید، آفت زیان باری است که سبب ظاهرگرایی برخی از بزرگان نیز شده است. از آفت های بسیار زیان بار برای فهم عارف قرآن، ارتکاب گناه و معصیت است و دیگری حب دنیا از آفاتی است که ام الفساد بسیاری از تباهی های دیگر محسوب  میگردد. وصول به معرفت با حب دنیا قابل جمع نیست.


'''مبانی فلسفی و جهانبینی'''
 
'''مبانی فلسفی و جهانبینی'''
 
در این فصل برای این که غنای فکر فلسفی و عرفانی و دست مایه ارزشمند آن در سه زمینه مهم خدا، انسان و جهان آشکار شود به اختصار مطالبی همگام با دیدگاه امام یادآوری شده است.
در این فصل برای این که غنای فکر فلسفی و عرفانی و دست مایه ارزشمند آن در سه زمینه مهم خدا، انسان و جهان آشکار شود به اختصار مطالبی همگام با دیدگاه امام یادآوری شده است.


'''خداشناسی'''
'''خداشناسی'''
ذات مقدس حق تعالی، «من حیث هی» منزّه است از تجلیّات ظاهره و باطنه و مبرّا است از اشاره و رسم و صفت و اسم. دست آمال اهل  معرفت از دامن کبریایی اش کوتاه، و پای مسلوک اصحاب قلوب به بارگاه قدسش راجل است.
ذات مقدس حق تعالی، «من حیث هی» منزّه است از تجلیّات ظاهره و باطنه و مبرّا است از اشاره و رسم و صفت و اسم. دست آمال اهل  معرفت از دامن کبریایی اش کوتاه، و پای مسلوک اصحاب قلوب به بارگاه قدسش راجل است.


'''توحید صفاتی'''
'''توحید صفاتی'''
اسمای حسنای الهی و صفات والای ربوبی، حجاب های نورانی برای ذات احدیتّ می باشند که در ذات احدیتّ، همه تعیّنات اسمایی مستهلک و در آن حضرت همه تجلیّات صفاتی، استحبان دارد.
اسمای حسنای الهی و صفات والای ربوبی، حجاب های نورانی برای ذات احدیتّ می باشند که در ذات احدیتّ، همه تعیّنات اسمایی مستهلک و در آن حضرت همه تجلیّات صفاتی، استحبان دارد.


'''توحید افعالی'''
'''توحید افعالی'''
فهم نسبت خلق به حق و فعل خلق و خالق، از مهمّات الهیّه و امّهات مسائل فلسفیه است که از آن حلّ بسیاری از مهمّات شود، و از آن جمله مسئله جبر و تفویض است.
فهم نسبت خلق به حق و فعل خلق و خالق، از مهمّات الهیّه و امّهات مسائل فلسفیه است که از آن حلّ بسیاری از مهمّات شود، و از آن جمله مسئله جبر و تفویض است.
'''
 
انسانشناسی'''
 
'''انسان‌شناسی'''
 
انسان کامل دارای این  ویژگیها است: 1- جامع وحدت در عین کثرت ،2- جامع تشکلات جلال و جمال ،2- کتاب تکوینی، در بین خط سیر پیدایش انسان از عالم الوهی تا هیولی و از عالم هیولی تا مقام (دنا فَتَدَلیّ) دنبال شده است.
انسان کامل دارای این  ویژگیها است: 1- جامع وحدت در عین کثرت ،2- جامع تشکلات جلال و جمال ،2- کتاب تکوینی، در بین خط سیر پیدایش انسان از عالم الوهی تا هیولی و از عالم هیولی تا مقام (دنا فَتَدَلیّ) دنبال شده است.


'''جهانشناسی'''
 
'''جهان‌شناسی'''
این اولین تکثری است که در دار وجود واقع شده است، این تکثر در حقیقت تکثر علمی و شهود ذات در آینه صفات و اسماست.
این اولین تکثری است که در دار وجود واقع شده است، این تکثر در حقیقت تکثر علمی و شهود ذات در آینه صفات و اسماست.
'''
'''
خط ۶۶: خط ۸۵:


موجودات هر چه از کمال بیشتری  بهرهمند باشند در دلالت بر خداوند متعال تام تر هستند. عارفان و فیلسوفان محقق از این ویژگی به وجه «یلی الربی» تعبیر می نمایند.
موجودات هر چه از کمال بیشتری  بهرهمند باشند در دلالت بر خداوند متعال تام تر هستند. عارفان و فیلسوفان محقق از این ویژگی به وجه «یلی الربی» تعبیر می نمایند.
حضرت امام می فرمایند: «تعیّن اسم جامع و صورت آن عبارت از عین ثابت انسان کامل «حقیقت محمدیه» است…. انسان کامل، مظهر اسم جامع و مرآت تجلّی اسم اعظم است».
حضرت امام می فرمایند: «تعیّن اسم جامع و صورت آن عبارت از عین ثابت انسان کامل «حقیقت محمدیه» است…. انسان کامل، مظهر اسم جامع و مرآت تجلّی اسم اعظم است».
نمونهای از واژه هایی که در برخی متون بکار رفته که ارتباط تام با مبانی عقلایی فلسفی دارد و از آثار امام گزینش  شدهاند عبارتند از: اسم، آیه ،تهلیل، تسبیح، بمَا، جمال و جلال، خیر و شر، رحمت، سؤال، شرف ،عزیز، علم، قدیم، کلمه، مالک، مشیّت، نور.
 
نمونه‌ای از واژه‌هایی که در برخی متون بکار رفته که ارتباط تام با مبانی عقلایی فلسفی دارد و از آثار امام گزینش  شدهاند عبارتند از: اسم، آیه ،تهلیل، تسبیح، بمَا، جمال و جلال، خیر و شر، رحمت، سؤال، شرف ،عزیز، علم، قدیم، کلمه، مالک، مشیّت، نور.
 


'''«أمر بین الامرین»'''
'''«أمر بین الامرین»'''
مسلک «امر بین الامرین» در طریقه اهل معرفت و حکمت عالیه ثابت است. منتها در معنای آن، بین علماء اختلاف عظیم است. و آنچه در بین تمام مذاهب اتقن و اعلم از مناقشات و مطابق تر است با مسلک توحید ،مشرب عرفای شامخین و اصحاب قلوب است، ولی این مسلک در هر یک از معارف الهیّه از قبیل سهل ممتنع است که حلّ آن با طریقه بحث و برهان، ممکن نیست و بدون تقوای قلبی و توفیق الهی، دست آمال از ادراک آن عاجز است.
مسلک «امر بین الامرین» در طریقه اهل معرفت و حکمت عالیه ثابت است. منتها در معنای آن، بین علماء اختلاف عظیم است. و آنچه در بین تمام مذاهب اتقن و اعلم از مناقشات و مطابق تر است با مسلک توحید ،مشرب عرفای شامخین و اصحاب قلوب است، ولی این مسلک در هر یک از معارف الهیّه از قبیل سهل ممتنع است که حلّ آن با طریقه بحث و برهان، ممکن نیست و بدون تقوای قلبی و توفیق الهی، دست آمال از ادراک آن عاجز است.


'''نور'''
'''نور'''
متون روایی مملو از واژه نور است، در فلسفه اسلامی، نور بر حقیقت و مراتب وجود اطلاق می شود، به گونه ای که حکمت متعالیه، وجود را مساوق نور  میداند، اطلاق نور بر وجود، امری آشکار است و نیاز به اثبات نیست، به ویژه با اعتقاد به اصالت وجود، این مطلب تأکید بیشتری می یابد. در این باره امام می فرمایند: «نور همان وجود است ،در دار هستی غیر از او نور و ظهوری نیست…. نورانیت انوار عرفی و علوم، به وسیله مراتبی از همان وجود است و گرنه ماهیات آنها، ظلمات و تیرگی هایی است، برخی بالاتر از دیگر و…».<ref> ر.ک: بی‌نام، ص86-88</ref>
متون روایی مملو از واژه نور است، در فلسفه اسلامی، نور بر حقیقت و مراتب وجود اطلاق می شود، به گونه ای که حکمت متعالیه، وجود را مساوق نور  میداند، اطلاق نور بر وجود، امری آشکار است و نیاز به اثبات نیست، به ویژه با اعتقاد به اصالت وجود، این مطلب تأکید بیشتری می یابد. در این باره امام می فرمایند: «نور همان وجود است ،در دار هستی غیر از او نور و ظهوری نیست…. نورانیت انوار عرفی و علوم، به وسیله مراتبی از همان وجود است و گرنه ماهیات آنها، ظلمات و تیرگی هایی است، برخی بالاتر از دیگر و…».<ref> ر.ک: بی‌نام، ص86-88</ref>
==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references/>