۱۱۳٬۰۴۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میکند' به 'میکند') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
«کتاب های فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سلیقه ها و برداشتها در زمینه های مختلف نظامی، فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و عبادی، تا آن جا که در مسائلی که ادعای اجماع شده است قول و یا اقوال مخالف وجود دارد». | «کتاب های فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سلیقه ها و برداشتها در زمینه های مختلف نظامی، فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و عبادی، تا آن جا که در مسائلی که ادعای اجماع شده است قول و یا اقوال مخالف وجود دارد». | ||
لذا در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا | لذا در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا میکند که نظرات اجتماعی- فقهی در زمینههای مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد. | ||
خلاصه سخن آن که اختلاف در مسائل نظری امری طبیعی است. | خلاصه سخن آن که اختلاف در مسائل نظری امری طبیعی است. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
'''امام خمینی و احیای عدالت در فقه''' | '''امام خمینی و احیای عدالت در فقه''' | ||
امام نظر علماء را در جایی که بر مبنای عدالت است پذیرفته و آن را تأیید | امام نظر علماء را در جایی که بر مبنای عدالت است پذیرفته و آن را تأیید میکند، ولی در بعضی ها آن را نمیپذیرد. مثلاً در مورد روایات، حیله در ربا را بر اساس همین قاعده مردود میداند و فرموده است: | ||
«این که ساخته شده تا چهره پاک و منزه ائمه معصومین(ع) بد جلوه داده شود». | «این که ساخته شده تا چهره پاک و منزه ائمه معصومین(ع) بد جلوه داده شود». | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
در حالی که امام تشکیل حکومت را موجب احیای تفکر دینی می داند. | در حالی که امام تشکیل حکومت را موجب احیای تفکر دینی می داند. | ||
جواب: مبنای اشکال، همان مبنای کلامی سکولار است که می گوید: هرگاه دین به صحنه حاکمیت اجتماعی وارد شود، سبب نابودی خود میگردد و از رسالت و ارزش خود جدا میشود و این بدان معناست که دین حکومت را پیش بینی نکرده است، لذا وقتی به صحنه اجتماع میآید، خودش را طرد | جواب: مبنای اشکال، همان مبنای کلامی سکولار است که می گوید: هرگاه دین به صحنه حاکمیت اجتماعی وارد شود، سبب نابودی خود میگردد و از رسالت و ارزش خود جدا میشود و این بدان معناست که دین حکومت را پیش بینی نکرده است، لذا وقتی به صحنه اجتماع میآید، خودش را طرد میکند. این بر خلاف آن برداشتی است که امام از دین دارند که «اگر کسی دین اسلام را تصور کند، تصدیق خواهد کرد که حکومت جز آن است.» طبق این مبنا دیگر بحث به آن جا کشیده نمی شود و این اشکال پیش نمیآید.<ref> ر.ک: بینام، ص12-14</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> |